بازگشت به صفحه کامل
شناسه : 29898148

«داغ گندم» آیینی سنتی از دنیای با برکت گندم


با پایان یافتن برداشت خوشه های طلایی گندم در مزارع بافق کشاورزان بافقی در قدیم الایام و گه گاهی هم در حال حاضر خرمن خود را داغ می بستند.

به گزارش یزد آوا، در زمانی که نظام ارباب رعیتی در مزارع کشاورزی بافق حاکم بود و باید خرمن با نسبتی معین بین ارباب و رعیت تقسیم می شد و همچنین برای برای برکت محصول ، کشاورزان خرمن خود داغ می بستند که به داغ گندم معروف است .

کشاورزان بعد از خرمن کردن محصول خود به دلیل نبود امکانات حمل محصول در اسرع وقت و طول کشیدن چند روز برای بردن آن به منزل، گندم خرمن شده را داغ می بستند تا هم برکت محصول افزون شود و هم آن را محفوظ نگه دارند و به اصلاح خودشان "خواجه خضری" می شود.

داغ گندم به اصطلاح ،همان مهر و موم کردن خرمن است و کشاورزان گندم ها را به صورت "کپه ای " کوچک که بستگی به میزان برداشت داشت جمع می کردند و با دسته "اوشین " روی آن را تخت کرده و با کشیدن اشکالی از محراب و نوشتن اسماء پنج تن آل عبا آن را برای مدت سه الی ۵روز در محل برداشت نگه می داشتند و بعد از آن به مرور این گندم را حمل می کردند.

کشاورزان در صورتی که برداشت محصول گندم زیاد بود و خرمن جمع شده وسعت داشت همه ی اسماء پنج تن را به طور کامل روی آن می نوشتند و درصورت کوچک بودن خرمن اسماء پنج تن را به صورت مختصر و برخی اوقات هم فقط به نوشتن ذکر یاعلی بسنده می کردند.

برخی از کشاورزان در حین بستن داغ گندم اشعاری را هم با صدای بلند می خواند "مثل مُهر خرمن به سوره الله ، در کلام است مدح بسم الله ، یاعلی کن به خرمنش نظری ، کرمی از علی ولی الله " .

بعد از آیین داغ بستن ۱۲نقطه خرمن را هم با گِل دو نِم ( مرطوب) مهر و موم و روی هر مُهر بستگی به سلیقه صاحب ملک نام خود یا مطلب دیگری را حک می کردند و در اطراف نیز با برپا کردن مترسک از هجوم احشام و حیوانان به خرمن جلوگیری می نمودند.

انجام همه مراحل آئین داغ بستن به منزله حفاظت کامل و ایمنی از خرمن گندم است که اگر ذره ای از آن کم و زیاد می شد به طور دقیق مشخص بود.

بعد از گذشتن یک روز یا روزهای متوالی کشاورزان و اربابان با فرصت بیشتری برای تقسیم و برداشت خرمن خود به محل داغ می آمدند و شکستن داغ گندم با تقسیم محصول بین کشاورزان و خیرات گندم بین نیازمندان همراه بود.

کشاورزان با ترازو یا میزان های معمول آن دوران ، محصول خود را وزن می کردند و بعد در کیسه گونی هایی که به اصطلاح آن را "تایچه " یا "جُوآل " می نامند می ریختند و بار می کردند و می بردند.

در زمان پیمانه کردن گندم در "تایچه" اشعاری را هم می خوانند مثل " اول ؛ خداوند یکتا، دو؛ نباشد خدای بی همتا، سه؛سرافراز سبب ساز کل سبب، سایه حق، چهار؛ چاره سازبیچارگان ،چهار یار نبی ، پنج؛ پنجه خیبر گشای علی ، پنج تن آل عبا دین پیغمبر گنج خدا، شش ؛شش گوشه مرقد حسین ، هفت؛ یا امام موسی کاظم ، هشت ؛ یا ضامن غریبون یا امام رضا ، نهم ؛نوح نبی الله نبی کرم ، دهم؛ دهنده بی منت خدا ، ده هزار به بالا بر قامت بی عیب محمد صلوات " که کشاورزان در حال بار کردن صلوات می فرستادند.

در هنگام پیمانه کردن و تقسیم گندم به نسبتی که بین کشاورزان و ارباب و مباشر موافقت شده بود ، یک عده ای هم از راه می رسیدند به عنوان درویش، نیازمند و یا خادم مسجدو امام زاده و …در صورتی که ارباب حضور نداشت و "کم داران " کسانی که در پاک کردن و برداشت خرمن کمک می کردند ، حق داشتند به صورت عرف صحرا ، یک "مُشت گندم " را به آنان بدهند و اگر این نیازمند از سادات بود به احترام آنان "دو مشت " گندم را می دادند.

در صورتی که در هنگام تقسیم محصول، ارباب و مباشر حضور داشتند و نیازمندی مراجعه می کرد یک "دو مشتی " یا دو " دومشتی "از گندم را به نیازمند می دادند.

به اعتقاد کشاورزان داغ گندم باعث می شد این گندم تا سال آینده برکت داشته و نان پربرکتی برای همه داشته باشد .

به گفته کشاورزان بافقی قدمت این آیین در بافق به بیش از ۱۰۰سال می رس و هر چند در این دوران منسوخ شده است اما این آئین سنتی در فهرست آثار ملی میراث فرهنگی کشور به ثبت رسیده است.

صدا وسیما

انتهای پیام/




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.