بازگشت به صفحه کامل
شناسه : 6262392
توصیه‌های اخلاقی آیت‌الله مجتبی تهرانی؛

مشکلات کسی که به دنیا تعلق قلبی پیدا می‌کند


کسانی که برای راحتی در دنیا به دنبال دنیا هستند، به راحتی در دنیا نمی‏رسند. اما کسانی که در دنیا برای راحتی در دنیا نمی‏دوند بلکه برای راحتی آخرت می‏دوند‏، چه بسا اینها در دنیا هم به راحتی می‏رسند.

به گزارش یزد آوا؛ دیروز آیت‌الله مجتبی آقا تهرانی دار فانی را وداع گفت و پس از سال‌ها مجاهدت در راه خدا به خالق پیوست. خوب است در روزهای فقدان این عالم و عارف برجسته که یادش در همه جا جاریست راهش را نیز از یاد نبریم. مروری کوتاه بر توصیه‌های اخلاقی آن بزرگوار ما را در پیمودن مسیری که او در بندگی طی کرد، یاری می‌کند. راحتی برای دنیا خلق نشده است در روایتی از زین‏العابدین(ع) منقول است که حضرت فرمودند: «مَنْ طَلَبَ الْغِنَى وَ الْاَمْوَالَ وَ السَّعَةَ فِی الدُّنْیَا»، کسانی‏ که در دنیا به دنبال مال اندوزی و تکثیر اموال و مسأله گشایش در امور مالی زندگی‏شان هستند، این‏ها دنبال چه هستند؟ دنبال راحتی هستند، «فَإِنَّمَا یَطْلُبُ ذَلِکَ لِلرَّاحَةِ»، خیال می‏کنند هر چه ثروتشان بیشتر و زندگی‏شان وسیع‏تر شود، راحتی‏شان بیشتر تأمین می‏شود. بعد حضرت می‌فرماید: در حالیکه دارند اشتباه می‏کنند، «فَإِنَّمَا یَطْلُبُ ذَلِکَ لِلرَّاحَة»،ِ اما «وَ الرَّاحَةُ لَمْ تُخْلَقْ فِی الدُّنْیَا وَ لَا لِاَهْلِ الدُّنْیَا»، حضرت می‏فرمایند: در دنیا، برای اهل دنیا راحتی خلق نشده است، این جمله ظرافتی دارد. حضرت می‏فرمایند: برای اهل دنیا راحتی خلق نشده، این روایت را خوب دقت کنید، روایت ظریفی است. «وَ الرَّاحَةُ لَمْ تُخْلَقْ فِی الدُّنْیَا وَ لَا لِاَهْلِ الدُّنْیَا إِنَّمَا خُلِقَتِ»، این است و جز این نیست که «خُلِقَتِ الرَّاحَةُ فِی الْجَنَّةِ وَ لِاَهْلِ الْجَنَّةِ»، راحتی در بهشت و برای اهل بهشت خلق شده است. این تعبیر حضرت اشاره به این معنا است: این‏ را بدانید! کسانی که برای راحتی در دنیا به دنبال دنیا هستند، به راحتی در دنیا نمی‏رسند. اما کسانی که در دنیا برای راحتی در دنیا نمی‏دوند بلکه برای راحتی آخرت می‏دوند‏، چه بسا اینها در دنیا هم به راحتی می‏رسند. ظرافت‏های این روایت، خیلی زیباست. میوه عدم تعلق به امور مادی چیست؟ در روایتی دیگر که گویای همین مطلب است از امیرالمؤمنین(ع) منقول است که حضرت فرمودند: «ثَمَرَةُ الزُّهدِ الرَّاحَةُ». میوه عدم تعلق به امور مادی، میوه دنبال دنیا ندویدن و به آن دل نبستن، این است که در همین دنیا برایشان راحتی می‏آورد. پس این را بدان! اگر در دنیا برای تأمین راحتی آخرتت تلاش کردی، در دنیا هم تاحدی راحتی نصیبت تو می‏شود، ولی اگر به خاطر راحتی دنیا اینجا دویدی، بدان که به این راحتی‏ات نمی‏رسی. اشتباه در همین است. لذا در روایات دارد که راحتی در بهشت و برای اهل بهشت است. بنابراین آنهایی که در دنیا اهل بهشت هستند و برای راحتی در بهشت می‏دوند‏، اینها هم در بهشت و هم در اینجا به راحتی می‏رسند و آنهایی که برای آخرت تلاش می‏کنند، در دنیا هم راحت‏تر از کسانی هستند که به دنبال راحتی در دنیا می باشند. البته من چند روایت در ذهنم هست که نمی‏خواهم بخوانم. حتی در روایت دیگری از علی(ع) هست که حتی بر اثر زهد به راحتی عظمی در همین دنیا می‏رسد و روحش راحت می‌شود. (1) کسی که خدا به او اعتنا نمی‌کند   یکی از راه‏کارهایی که در جهت تصحیح بینش انسان پیرامون امور مادّی- علاوه بر دعا- توصیه می‏گردد، این است که انسان اثرات سوء زیاده‎طلبی در امور مادی را ببیند و اگر به این آثار سوء دقت کند، بی‏گمان از این زیاده‏خواهی‏ها گریزان می‏شود و در نتیجه به ‎طرف مقابل که درخواست کفاف است روی می‏آورد. روایات بسیاری پیرامون دو موضوع آثار سوء مترتب بر دنیاخواهی ـ‏که زیاده‏طلبی را به همراه دارد‏ـ و تعلقات قلبی نسبت به دنیا و اصالت قائل شدن برای دنیا وارد شده است. روایتی از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده که حضرت فرمودند: «مَن أصبَحَ وَ الدُّنیَا أکبَرُ هَمِّهِ فَلَیسَ مِنَ اللهِ فِی شَی‏ءٍ»؛ کسی که شب را به روز آورد، در حالی‏که بیشترین و بزرگ‎ترین هدفش دنیا باشد، خدا به او اعتنا نمی‎کند. خدا به کسی اعتنا می‎کند که خدا را بزرگ‏تر ببیند، نه درهم و دینار را. اگر خدا را بزرگ‎ترین هدف دانستی، آن‎وقت خدا به تو اعتنا می‎کند؛ ولی اگر بزرگ‎ترین هدفت پول باشد، خدا به تو اعتنایی نمی‎کند. مشکلات کسی که به دنیا تعلق قلبی پیدا می‌کند حضرت در ادامه می‏فرمایند: «وَ ألزَمَ قَلبَه أربَعُ خِصَالٍ»؛ چنین فردی دلش به چهار خصلت گره خواهد خورد؛ «هَمّاً لَا یَنقَطِعُ عَنهُ أبَداً وَ شُغلاً لَا یَنفَرِجُ مِنهُ أبداً وَ فَقراً لَا یَبلُغُ غِنَاهُ أبَداً وَ أمَلاً لَا یَبلُغُ مُنتَهَاهُ أبَداً». اوّل آن‏که همیشه اندوهگین است؛ دوم آن‏که هیچ‏گاه از گرفتاری‏اش خلاص نمی‏شود؛ سوم آن‏که همیشه احساس کمبود می‎کند و این احساس هیچ‏گاه از او جدا نمی‎شود؛ چهارم آن‏که هیچ‏گاه به امید و آرزوی دنیوی‏اش هم نخواهد رسید. روایت دیگری را ابن ابی‏یعفور از امام صادق(صلوات‎الله‎علیه) نقل می‎کند که حضرت فرمودند: «مَنْ تعلق قَلْبُهُ بِالدُّنْیَا تعلق مِنْهَا بِثَلَاثِ خِصَالٍ هَمٍّ لَا یَفْنَى وَ أَمَلٍ لَا یُدْرَکُ وَ رَجَاءٍ لَا یُنَالُ»؛ کسی که به دنیا تعلق قلبی پیدا کند، قلبش به سه امر گره می‎خورد: اول، غصه‎ای که بی‏زوال است؛ دوم، آرزویی که به آن نمی‎رسد؛ سوم، امیدی که به آن نائل نمی‎شود. هدف انسان در قلب انسان جای می‏گیرد. در روایت اول، صحبت از «همّ» بود و در روایت دوم، از «قلب» و تعلق قلبی صحبت شد؛ آیا این دو مسئله با یکدیگر فرق دارند؟ نخیر، اگر چیزی هدف من شود، از دل من هم جدا نمی‏شود. وقتی بزرگ‎ترین هدف من دنیا باشد، دل من با دنیا گره می‏خورد. گره خوردن دل با دنیا به این خاطر است که دنیا بزرگ‏ترین هدف من شده است. کسی که همیشه غصه‏دار است چون به هدفش نرسیده است، همیشه گرفتار است و احساس کمبود می‎کند. کسی که مبتلا به این درد است، از آن‏چه که در اختیارش هست نمی‏تواند استفاده کند. بدبخت‎تر از چنین فردی در عالم وجود ندارد. اُنس با دنیا، ریشه تعلق قلبی به دنیا است   اگر انسان با هر شیئی اُنس پیدا کند، به آن تعلق قلبی پیدا می‎کند و هر چه اُنس بیشتر شود، تعلق شدت پیدا می‎کند. کسانی که ‎با دنیا اُنس دارند، تعلقات قلبی‎شان نسبت به دنیا شدید است؛ لذا هنگام عبور از این نشئه به نشئه دیگر سختی‏های بسیاری را تحمّل می‏کنند. اگر انسان این آثار سوء را در نظر بگیرد، در درون خود از دنیا جدا شده و به کفاف و آن‏چه که دارد اکتفا کرده و از آن لذت می‏برد. تفاوت بین داشتن امکانات در دنیا و انس به دنیا البته باید به این نکته توجه داشت که فرق است بین این‏که انسان امور دنیایی را در اختیار داشته باشد و این‏که به دنیا تعلق قلبی داشته باشد. ممکن است فردی امکانات زیادی از امور دنیایی در اختیارش باشد، اما هیچ تعلقی به آن‏ها نداشته باشد، که البته این مربوط به اولیای خاص خدا است. در معارف اسلامی گفته می‏شود که دنیا نباید هدف و دل‏بستگی تو باشد. نسبت به متوسطین از مؤمنین گفته می‏شود که نباید بیش از اندازه نیاز مال دنیا را در اختیار بگیرند؛ البته حساب اولیای خدا جداست. حضرت ابراهیم (ع) ثروت‎مندترینِ افراد زمان خود بود؛ چندین هزار گوسفند داشت. روزی حضرت ابراهیم (ع) دنبال رمه‎اش در بیابان‎ بود که صدای فردی را شنید که می‏گفت: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوح». به صاحب صدا گفت اگر یک بار دیگر تکرار کنی، نصف رمه‏ام را به تو می‎دهم. او دوباره تکرار کرد؛ ابراهیم گفت اگر یک بار دیگر بگویی، همه گوسفندانم را می‎دهم! حضرت ابراهیم (ع) دنیا را در اختیار داشت، ولی پاک‏باخته بود. پس کار نیکان را قیاس از خود مگیر! تو کجا و حضرت ابراهیم کجا؟! آیا می‏خواهی هواهای نفسانی و ثروت‏اندوزی خود را توجیه کنی؟! آخرین پیامبری که به بهشت می‏رود حضرت سلیمان (ع) خَدَم و حَشَم بسیاری داشت، اما قلبش تعلقی به دنیا نداشت. در روایت آمده است که حضرت سلیمان(سلام‎الله‎‎علیه) سلطنت و حکومت در اختیارش بود و با این‏که به این دنیا تعلق نداشت، ولی خداوند در یک ‎مورد حظ او را کم می‎کند. امام صادق (ع) می‏فرمایند: «آخِرُ نَبِیٍّ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ سُلَیْمَانُ بْنُ دَاوُدَ وَ ذَلِکَ لِمَا أُعْطِیَ فِی الدُّنْیَا»؛ آخرین پیغمبری که به بهشت می‎رود، سلیمان بن‏داود است؛ به خاطر خَدَم و حَشَمی که داشت. در این‏جا بحث تعلق قلبی است و مردم به طور غالب این‎گونه هستند که اُنسشان با دنیا موجب تعلق قلبی ایشان نسبت به دنیا می‎گردد؛ هرچه اُنس بیشتر شود، تعلق بیشتر می‎شود. یکی از آثار سوئی که انسان باید در دعاهایش در نظر بگیرد، مسئله تعلق قلبی است. در امور مادی به پایین‌تر از خود نگاه کنید مسئله دیگری که در معارف ما مطرح شده، این است که می‎گویند در امور مادی به کسانی نگاه کنید که پایین‏تر از شما هستند؛ چرا که اگر انسان به زندگی کسی که پایین‏تر از او قرار دارد نگاه کند، هیچ‎گاه حس زیاده‏طلبی در او زنده نمی‎شود؛ بلکه حس قناعت در او زنده می‏گردد. اگر انسان در امور دنیایی و مادی به مافوق خود نگاه کند، حس زیاده‏طلبی در او زنده می‎شود. خداوند در قرآن کریم می‏فرماید: «وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏»؛ و مبادا که به خاطر دنیا چشمت به همسران ایشان باشد؛ زیرا روزیِ پروردگارت بهترین روزی و همیشگی‏ است. در ذیل این آیه روایتی از امام باقر (ع) نقل شده که حضرت فرمودند: «إِیَّاکَ أَنْ تُطْمِحَ بَصَرَکَ إِلَى مَنْ فَوْقَکَ»؛ بپرهیز از این‏که نگاهت را به کسی بیفکنی که از نظر امور مادی برتر از تو است. «فَکَفَى بِمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَبِیِّهِ فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ وَ قَالَ وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا». همین آیه‏ای که خطاب به پیغمبر نازل شده، برای تو کافی است. توصیه پیامبر اکرم (ص) به ابوذر پیغمبر اکرم(صلّی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) می‏فرمایند: «طُوبَى لِمَنْ هُدِیَ لِلْإِسْلَامِ وَ کَانَ عَیْشُهُ کَفَافاً وَ قَنِعَ»؛ خوشا به حال کسی که از لحاظ معنوی به اسلام راهنمایی شده و از نظر مادی نیز معیشتی به مقدار کفاف دارد و به آن قانع شده است. روایت مفصلی در بحارالانوار آمده است که ابوذر از پیغمبر اکرم(صلّی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) تقاضا می‎کند که حضرت به او سفارشی بفرمایند؛ پیغمبر می‏فرمایند: «انْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ تَحْتَکَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقَکَ»؛ از نظر مادی به کسی نگاه کن که پایین‏تر از تو است و به مافوقت نگاه نکن. اگر به پایین‏تر از خود نگاه کنی، جنبه سازندگی دارد و اگر به مافوق خود نگاه کنی، نقش تخریبی و سوء اثر دارد. لذا این یکی از راه‎هایی است که جهت پدید آمدن بینش کفاف‏خواهی در انسان توصیه می‌شود. (2) پی‌نوشت‌ها: 1. سایت شفقنا: پایگاه بین‌المللی همکاری‌های خبری شیعه. 2. موسسه پژوهشی فرهنگی مصابیح الهدی، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی. منبع : سایت سیدعلی



رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.