تأخر فرهنگی و سوء استفاده دشمن
یزد آوا؛ در اکثر بخشهای مدیریتی کشور شاهد پدیده تأخر مدیریتی و برنامهریزی هستیم. تأخر یعنی آسیبها و فرصتهای یک طرح و یا پدیده که با تأخیر به آن توجه میشود. برای مثال یک طرح صنعتی در منطقهای اجرا میشود، پس از چند سال به آسیبهای زیستمحیطی آن توجه میشود. یا در توسعه شهری در ابتدا توجه نمیشود که این حجم جمعیت به چه میزان راه مواصلاتی نیاز دارند. تأخر فرهنگی یعنی اینکه آسیبهای فرهنگی پدیدههای اجتماعی با تأخیر مورد توجه قرار میگیرد. اکثر مشکلات فرهنگی کشور ناشی از عدم توجه به این پدیده است و دشمن نیز از همین نقطه ضعف نهایت استفاده را کرده است.
مدیریت فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی در کشور نمونه پدیده تأخر فرهنگی هست. تا قبل از فتنه 88 و تأثیر شبکههای اجتماعی در ترویج شایعات توجهی به شبکههای اجتماعی نداشتیم. رسانههای دشمن سبک زندگی برای جامعه درست میکنند ولی ما هنوز توجهی به این امر نداریم. برای مثال اکثر جشنهای جامعه از فرهنگ دینی فاصله دارند. حتی اقشار مذهبی و یا سازمانهای دولتی به دلیل ناآگاهی اینگونه جشنی را برای مراسمات خود انتخاب میکنند. در حالیکه این آداب چند دهه پیش بسیار ناپسند بود.
آسیبهای اجتماعی سبک جدید زندگی شهری نمونه دیگری است. برای مثال با توجه به محدودیتهای اقتصادی و جغرافیایی، آپارتمانسازی و ساخت مجتمعهای چند واحدی ترویج شد. ولی به آسیبهای احتمالی آن و رفع این مشکلات توجهی نشد. با توجه به سبک زندگی و طراحی واحدها در این مجتمعها، برخورد خانوارها با یکدیگر به شدت کاهش مییابد و شناخت به حداقل میرسد همچنین مانند محلهها، شاهد افرادی به عنوان بزرگتر و یا افراد قدیمی محله نیستیم. به دلیل تراکم زیاد واحدهای ساختمانی، نظارت دستگاههای امنیتی و فرهنگی تضعیف میشود. پس طبیعی است که در این مجتمعها، فساد بیشتر شود و امنیت کاهش یابد.
یکی دیگر از نمونههای عینی تأخر فرهنگی، آسیبهای اجتماعی و فرهنگی نحوه حضور زنان در جامعه است. با تغییر بافت اقتصادی و اجتماعی جامعه، شاهد افزایش چشمگیر حضور زنان در عرصههای اجتماعی و اقتصادی بودیم. اما مدیران فرهنگی و سیاسی کشور به آسیبهای این پدیده تأمل ننمودند.
برای حضور زنان در عرصه اقتصادی، با توجه به نقش زن در خانواده جامعه و از دید فرهنگ دینی و توانایی جسمی و روانی زن شغلهایی تعریف نشد.
با افزایش سطح سواد در کشور، حضور دختران در دانشگاهها افزایش یافت اما توجه نکردیم، زمانی 60 درصد دانشجویان دختر و تنها 40 درصد دانشجویان پسر هستند، سطحتوقع دختران از تحصیلات همسرانشان افزایش مییابد ولی جمعیت دختران تحصیلکرده بیش از جنس مخالفشان هست.
حضور زنان در میادین ورزشی نمونه دیگری از عدم توجه به فرهنگ کشور است. حضور زنان در عرصه ورزش قهرمانی و همگانی به یک نیاز تبدیل میشود. ولی در ابتدا و قبل از پاسخ به این نیاز، چارچوب و تطبیق این نیاز با ارزشهای فرهنگی جامعه ارزیابی نمیشود که این حضور چگونه و با چه محدودیتهایی باشد. از یک سو به تبلیغ چادر میپردازند و لباسهای بدننما را نفی میکنند. اما در همین رسانههای عمومی نظام، لباسهای زننده و بدننمای زنان ورزشکار به عنوان حجاب اسلامی نامیده میشود. اگر پوشیدن ساپورت زننده است چگونه زنان دو و میدانی کار باید بپوشند.
اگر پوشاندن موی سر با یک کلاه کوچک غیر اسلامی است چرا کاراتهکاران اینگونه لباس میپوشند. به چه قیمتی باید در عرصههای بینالمللی حضور یابیم؟ یکی از ویژگیهای بارز دختران شعیب که در قرآن آمده است وقار و سنگینی آنان است که در راه رفتن رعایت میکردند. آیا دوچرخهسواری زنان در بوستانها و مراکز عمومی مطابق با الگوی قرآنی است که مدام از سازمانهای دولتی و رسانههای عمومی تبلیغ میشود با اجرای همین سیاستها است که در اذهان بخشی از جامعه پوشیدن چادر محدودیت است. در دولتهای مختلف با نگرشهای فکر و سیاسی متفاوت چه میزان بوستانها و یا مراکز ورزشی مختص بانوان در محلهها ساخته شده است که هم حجابشان را حفظ کنند و هم ورزش کنند؟
رهبرمعظم انقلاب در برابر افزایش ماشینهای گرانقیمت خارجی موضع بسیار تأملبرانگیزی گرفتند. ایشان جولان دادن برخی جوانان سرمست غرور ثروت با خودروهای گرانقیمت در خیابانها را یکی از مظاهر ایجاد ناامنی روانی در جامعه برشمردند. این نوع نگاه رهبرمعظم انقلاب، نگاه یک مدیر فرهنگی باید باشد. به دلیل تبلیغ و ترویج زندگی اشرافیگری شاهدیم احساس رضایت مردم از زندگیشان کاهش یافته است با وجود آنکه وضعیت مالی و رفاهی آنان افزایش یافته است.
انتهای پیام/
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|
گزارش
| |
| |
| |
| |
|