شناسه : 6252674
نگاهي به موج جديد فيلم هاي ضد ايراني هاليوود

سناريويي تمام عيار براي جنگ رواني


چند سالي است كه سينماي غرب و به ويژه هاليوود به توليد محصولاتي درباره ايران با رويكردي سياسي مشغول شده و دراين زمينه سرمايه گذاري هاي فراواني انجام داده است. فيلم هاي «بدون دخترم هرگز»،«كشتي گير»، «خانه اي از شن و مه»، «300»، «شبي با پادشاه» از نتايج اين سرمايه گذاري ها بوده است. اما موج جديدي از فيلم هاي ضد ايراني درهاليوود شكل گرفته است؛ آثاري كه تفاوت آن با فيلم هاي ضد ايراني قبلي هاليوود را مي توان در وارد كردن زبان فارسي و انتخاب چند بازيگر فارسي زبان براي ايفاي نقش و همچنين سياسي تر شدن موضوع انتخاب شده وبه تبع آن راديكاليزه تر شدن نگاه كارگردان عنوان كرد. آرگو، دوشيزگي، رويكردي كه دوباره تكرار مي شوددرهمين راستا، «آرگو»، به كارگرداني بن افلاك كه درجشنواره تورنتو در بهترين شرايط به نمايش گذاشته شد و دوشيزگي (Virginity) ساخته سعيد خوزه كه تا آوريل 2013 آماده مي شود را مي توان از جديدترين آثاري دانست كه داراي نگاه سياسي خاصي درباره ايران هستند. فيلم هايي كه از انتخاب موضوع آنها و نگرشي كه درآن به ايران و ايراني وجود دارد مي توان به ماجرايي كه درپس پرده نهفته است پي برد. چرا كه فيلم «آرگو» ماجراي فتح جاسوسخانه آمريكا در ايران در ابتداي انقلاب را روايت مي كند و همين مسئله نشان دهنده چگونگي نگاه فيلم بن افلاك خواهد بود. فيلمي كه توسط كمپاني «برادران وارنر» روي پرده سينماها خواهد رفت و از همين حالا هم تبليغات گسترده اي براي ديده شدن آن صورت پذيرفته است. اين اتفاق در شرايطي رخ مي دهد كه پس از آن فيلم «دوشيزگي» خوزه كه در آن زنان ايراني سرخورده و مطرود از خانواده به نمايش گذاشته مي شوند هم به روي پرده سينماها خواهد رفت تا هاليوود به فاصله اندكي پس از «آرگو» يك فيلم ضد ايراني ديگر را هم روي پرده سينماها داشته باشد. دراين فيلم كه فضاي آن شباهت هاي زيادي به فيلم «سنگسار ثريا ميم» دارد مردان ايراني افراد خشني نشان داده مي شوند كه تنها خشونت و سكس را در زندگي خود مي شناسند! جالب اينجاست كه فضاي اين فيلم آن قدر سياه تعريف مي شود كه درآن هيچ نشانه اي از پيشرفت در زندگي ايراني ها وجود ندارد. ماجرايي كه دقيقا در فيلم هايي همچون «سنگسار ثريا ميم» و «شرايط» كه اخيرا ساخته شد مي توان مشاهده كرد. فيلم هاي جديد و آينده، لزوم سناريوخواني در اين ميان با توجه به رويكردهاي هاليوود در فيلمهاي جديد ضدايراني لزوم سناريوخواني در اين باره جدي تر مي شود. چرا كه براي آمادگي بيشتر در مقابل اين موج رسانه اي كه افكار عمومي جهان را درباره ايران هدف گرفته بايد از پيش آماده بود. در همين راستا بايد استراتژيستهاي رسانه اي هم به سناريو خواني و پيش دستي گام بردارند و هم بايدبراساس اين سناريوخواني برنامه ريزي رسانه اي كنند. چرا كه در طرف مقابل، دنياي رسانه اي غرب با برنامه ريزي مشخص و مدون و حتي براي پروسه اي درازمدت پا به ميدان گذاشته است. با تمركز بر اين روند توليدات متوجه مي شويم پس از «آرگو» و «دوشيزه» هم بايد شاهد فيلم هاي ديگري با تم ضدايراني بود. چرا كه با توجه به رويكردهاي جديد رسانه هاي غربي مي توان اين موج جديد را با محتواي آن پيش بيني كرد. سياه نمايي عليه جامعه ايراني، رويكردي براي آينده باتوجه به اين پازل يعني سياه نمايي اقتصادي، القاي شرايط بد زندگي زنان، فشار روي جوانان، ارائه تصويري از ايران كه در آن همه به دنبال مهاجرت هستند از ديگر محورهاي سناريو آينده هاليوود خواهدبود. رسالت اهالي فرهنگ با توجه به همين مسئله به نظر مي رسد كه اهالي فرهنگ هم بايد از همين امروز برنامه اي مشخص و تدوين شده براي اين هجوم رسانه اي هاليوود داشته باشند. به اين معني كه بايد فيلم ها و محصولاتي توليد كرد كه در آن فضاي جامعه ايران و فعاليت ها و پيشرفت هاي گسترده جوانان و زنان بيش از هر زمان ديگري به نمايش درآيد به ويژه كه جامعه جوان ايراني كه درحال حاضر هر روز در حال افزايش شاخص تحصيلات خود است سوژه بسيار مهمي دراين باره به حساب مي آيد. در واقع بايد از همين حالا استراتژي مشخصي براي مواجهه با موج جديد فيلم هاي ضدايراني پيش بيني كرد كه اين مسئله جز با ساخت فيلم ها و مستنداتي درباره جامعه ايران امكان پذير نيست. ازطرف ديگر بايد به صورت پيش دستانه اي بازخواني درست وقايع را در فيلم هاي ضدايراني هاليوود در دستور و اولويت قرار داد. همچنين توجه داشت كه محصولات توليدشده بايد توسط كارگردانان بزرگ كشور و به گونه اي كه بتواند در عرصه جهاني حرفي براي گفتن داشته باشد ساخته شوند تا بتوان جريان موجود فعلي دراين عرصه و جريان هايي كه در آينده عليه ايران به راه انداخته مي شود را خنثي كرد. ازسوي ديگر در بحث لزوم برنامه ريزي سريع تر در اين باره بايد به جنگ رواني كه امروزه در فضاي رسانه اي غرب ضد كشورمان وجود دارد توجه داشت و استراتژيست هاي رسانه اي بر اين مسئله باور داشته باشند كه اين موضوع با امنيت ملي كشور ارتباط دارد و توجه به اين موضوع در راستاي طرح هاي ملي و كلان كشور صورت پذيرد. چرا كه بخش قابل توجه فشارهاي آمريكا عليه ايران با تمركز بر اين گونه فعاليت هاي رسانه اي صورت مي گيرد.  

چند سالي است كه سينماي غرب و به ويژه هاليوود به توليد محصولاتي درباره ايران با رويكردي سياسي مشغول شده و دراين زمينه سرمايه گذاري هاي فراواني انجام داده است. فيلم هاي «بدون دخترم هرگز»،«كشتي گير»، «خانه اي از شن و مه»، «300»، «شبي با پادشاه» از نتايج اين سرمايه گذاري ها بوده است.

اما موج جديدي از فيلم هاي ضد ايراني درهاليوود شكل گرفته است؛ آثاري كه تفاوت آن با فيلم هاي ضد ايراني قبلي هاليوود را مي توان در وارد كردن زبان فارسي و انتخاب چند بازيگر فارسي زبان براي ايفاي نقش و همچنين سياسي تر شدن موضوع انتخاب شده وبه تبع آن راديكاليزه تر شدن نگاه كارگردان عنوان كرد.

آرگو، دوشيزگي، رويكردي كه دوباره تكرار مي شوددرهمين راستا، «آرگو»، به كارگرداني بن افلاك كه درجشنواره تورنتو در بهترين شرايط به نمايش گذاشته شد و دوشيزگي (Virginity) ساخته سعيد خوزه كه تا آوريل 2013 آماده مي شود را مي توان از جديدترين آثاري دانست كه داراي نگاه سياسي خاصي درباره ايران هستند.

فيلم هايي كه از انتخاب موضوع آنها و نگرشي كه درآن به ايران و ايراني وجود دارد مي توان به ماجرايي كه درپس پرده نهفته است پي برد. چرا كه فيلم «آرگو» ماجراي فتح جاسوسخانه آمريكا در ايران در ابتداي انقلاب را روايت مي كند و همين مسئله نشان دهنده چگونگي نگاه فيلم بن افلاك خواهد بود. فيلمي كه توسط كمپاني «برادران وارنر» روي پرده سينماها خواهد رفت و از همين حالا هم تبليغات گسترده اي براي ديده شدن آن صورت پذيرفته است. اين اتفاق در شرايطي رخ مي دهد كه پس از آن فيلم «دوشيزگي» خوزه كه در آن زنان ايراني سرخورده و مطرود از خانواده به نمايش گذاشته مي شوند هم به روي پرده سينماها خواهد رفت تا هاليوود به فاصله اندكي پس از «آرگو» يك فيلم ضد ايراني ديگر را هم روي پرده سينماها داشته باشد.

دراين فيلم كه فضاي آن شباهت هاي زيادي به فيلم «سنگسار ثريا ميم» دارد مردان ايراني افراد خشني نشان داده مي شوند كه تنها خشونت و سكس را در زندگي خود مي شناسند! جالب اينجاست كه فضاي اين فيلم آن قدر سياه تعريف مي شود كه درآن هيچ نشانه اي از پيشرفت در زندگي ايراني ها وجود ندارد. ماجرايي كه دقيقا در فيلم هايي همچون «سنگسار ثريا ميم» و «شرايط» كه اخيرا ساخته شد مي توان مشاهده كرد.

فيلم هاي جديد و آينده، لزوم سناريوخواني

در اين ميان با توجه به رويكردهاي هاليوود در فيلمهاي جديد ضدايراني لزوم سناريوخواني در اين باره جدي تر مي شود. چرا كه براي آمادگي بيشتر در مقابل اين موج رسانه اي كه افكار عمومي جهان را درباره ايران هدف گرفته بايد از پيش آماده بود. در همين راستا بايد استراتژيستهاي رسانه اي هم به سناريو خواني و پيش دستي گام بردارند و هم بايدبراساس اين سناريوخواني برنامه ريزي رسانه اي كنند. چرا كه در طرف مقابل، دنياي رسانه اي غرب با برنامه ريزي مشخص و مدون و حتي براي پروسه اي درازمدت پا به ميدان گذاشته است.

با تمركز بر اين روند توليدات متوجه مي شويم پس از «آرگو» و «دوشيزه» هم بايد شاهد فيلم هاي ديگري با تم ضدايراني بود. چرا كه با توجه به رويكردهاي جديد رسانه هاي غربي مي توان اين موج جديد را با محتواي آن پيش بيني كرد. سياه نمايي عليه جامعه ايراني، رويكردي براي آينده باتوجه به اين پازل يعني سياه نمايي اقتصادي، القاي شرايط بد زندگي زنان، فشار روي جوانان، ارائه تصويري از ايران كه در آن همه به دنبال مهاجرت هستند از ديگر محورهاي سناريو آينده هاليوود خواهدبود. رسالت اهالي فرهنگ

با توجه به همين مسئله به نظر مي رسد كه اهالي فرهنگ هم بايد از همين امروز برنامه اي مشخص و تدوين شده براي اين هجوم رسانه اي هاليوود داشته باشند. به اين معني كه بايد فيلم ها و محصولاتي توليد كرد كه در آن فضاي جامعه ايران و فعاليت ها و پيشرفت هاي گسترده جوانان و زنان بيش از هر زمان ديگري به نمايش درآيد به ويژه كه جامعه جوان ايراني كه درحال حاضر هر روز در حال افزايش شاخص تحصيلات خود است سوژه بسيار مهمي دراين باره به حساب مي آيد. در واقع بايد از همين حالا استراتژي مشخصي براي مواجهه با موج جديد فيلم هاي ضدايراني پيش بيني كرد كه اين مسئله جز با ساخت فيلم ها و مستنداتي درباره جامعه ايران امكان پذير نيست. ازطرف ديگر بايد به صورت پيش دستانه اي بازخواني درست وقايع را در فيلم هاي ضدايراني هاليوود در دستور و اولويت قرار داد. همچنين توجه داشت كه محصولات توليدشده بايد توسط كارگردانان بزرگ كشور و به گونه اي كه بتواند در عرصه جهاني حرفي براي گفتن داشته باشد ساخته شوند تا بتوان جريان موجود فعلي دراين عرصه و جريان هايي كه در آينده عليه ايران به راه انداخته مي شود را خنثي كرد. ازسوي ديگر در بحث لزوم برنامه ريزي سريع تر در اين باره بايد به جنگ رواني كه امروزه در فضاي رسانه اي غرب ضد كشورمان وجود دارد توجه داشت و استراتژيست هاي رسانه اي بر اين مسئله باور داشته باشند كه اين موضوع با امنيت ملي كشور ارتباط دارد و توجه به اين موضوع در راستاي طرح هاي ملي و كلان كشور صورت پذيرد. چرا كه بخش قابل توجه فشارهاي آمريكا عليه ايران با تمركز بر اين گونه فعاليت هاي رسانه اي صورت مي گيرد.

 



رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.