شباهت چاک هگل به رابرت گیتس
مباحث موافقان و مخالفان انتخاب اوباما برای پست وزارت دفاع از جایی ناشی می شود که ناظران تصور می کنند این انتخاب منعکس کننده تغییر اساسی در هزینه های نظامی و دو مسأله مهم سیاست خارجی یعنی ایران و اسرائیل است. حال برای بررسی آن، به موقعیت و مواضع هگل با رابرت گیتس پرداخته می شود.
بوش رئیس جمهور سابق امریکا، گیتس را در سال 2006 برای مدیریت پنتاگون برگزید. وی زمانی این پست را در اختیار گرفت که جنگ عراق در وضعیت نامناسبی قرار داشت و گیتس همانند پترائوس برای کمک به پیشبرد سیاست خاورمیانهای دولت بوش مورد تمجید قرار گرفت؛ سیاستی که اوباما نیز در سال های بعدی آن را ادامه داد. گیتس تا سال 2011 در سمت وزارت دفاع باقی ماند. وی همانند هگل در عرصه سیاست خارجی یک رئالیست و جمهوریخواه میانهرو محسوب میشود. او به خاطر تلاش هایش برای عقب نشینی از عراق، مخالفت با مداخله در لیبی و همچنین ابراز تردید نسبت به سیاست های اصلاحی میخائیل گورباچف در سال های پایانی جنگ سرد، شهرت یافت.
در ادامه به مقایسه بین این دو شخص بر روی مسائلی نظیر هزینههای نظامی، ایران و اسرائیل میپردازیم. نکته مهم این است که این دو بسیار به یکدیگر شباهت دارند و شماری از ترجیحات سیاستگزاری آنها بر مسائل مذکور مشترک است و نیز جهان بینی یکسانی دارند. تنها اختلاف آنها را می توان در تحریم های ایران یافت؛ هگل در گذشته با این تحریم ها مخالف بود در حالی که گیتس از آن حمایت نموده است. البته این موضعی عجیب برای هگل است، چرا که تحریم ها می تواند از اقدام یک جانبه نظامی اسرائیل ممانعت به عمل آورد که وی همچون گیتس با چنین حملهای مخالفت میکند. فارغ از این مبحث، به سختی میتوان هگل را دنباله رو گیتس در پنتاگون نپنداشت.
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|
گزارش
| |
| |
| |
| |
|