شناسه : 6274259

نهضت امام خمینى (ره) چشمه هاى جارى در بسترى بی ‏پایان‏


نهضتى که امام خمینى(ره) از سال ۱۳۴۱ ه. ش آغاز کرد و منجر به قیام مهم و تاریخى ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ شد، تنها قیامى است که خلوص تمام داشت و به هیچ‏یک از عناصر فکرى، سیاسى و فرهنگى غرب آلوده نبود.

به گزارش یزد آوا ، در تاریخ معاصر ایران و سایر کشورهاى اسلامى، جنبش‏ها و قیام‏هاى متعددى در طول 150 سال اخیر روى داده است؛ از همان زمان که تهاجم استعمارى غرب به جهان اسلام آغاز شد، به‏تدریج قیام‏هایى نیز به‏وقوع پیوست. نخستین قیامى که در تاریخ معاصر ایران به‏وقوع پیوست، قیام تنباکو بود. گرچه این قیام، قیام اسلامى بود و رهبرى آن‏را نیز بالاترین چهره مذهبى (میرزاى شیرازى) و نهاد روحانیت برعهده داشت، ولى هدف «بازدارندگى» داشت و دگرگون‏کردن نظام سیاسى ایران را به‏سبب اوضاع و احوال ویژه آن زمان، دنبال نمى‏کرد. پس از قیام تنباکو، این تنها نهضت امام‏خمینى(ره) بود که نه تنها اهدافى تهاجمى داشت بلکه به تحقق آن هدفها موفق گردید. در این مختصر به تبیین ماهیت، اهداف و استمرار دستیابى به اهداف در عرصه جهانى که همچنان نیز ادامه دارد و بیدارى اسلامى را موجب شده است، مى‏پردازیم.

  ماهیت نهضت امام خمینى(ره)
نخستین قیامى که در تاریخ معاصر ایران به‏وقوع پیوست، قیام تنباکو بود. گرچه این قیام، قیام اسلامى بود و رهبرى آن‏را نیز بالاترین چهره مذهبى (میرزاى شیرازى) و نهاد روحانیت برعهده داشت، ولى هدف «بازدارندگى» داشت و دگرگون‏کردن نظام سیاسى ایران را به‏سبب اوضاع و احوال ویژه آن زمان، دنبال نمى‏کرد به‏همین دلیل، بعد از آن‏که شاه قاجار و استعمارگران انگلیسى عقب‏نشینى کردند، قیام نیز به هدف و پایان خود رسید و اوضاع عادى شد. به‏عبارت‏دیگر، قیام تنباکو به اهداف تعیین‏شده و مورد نظر خود رسید و مانع عملى‏شدن توطئه‏هاى استعمارى شد.
در میان جنبش‏ها و قیام‏هایى که بعد از قیام تنباکو روى دادند، هیچ‏یک به اهداف خود دست نیافتند. برخى از آن‏ها در همان ابتداى کار راه دیگرى را پیمودند، برخى نیز در نیمه راه از حرکت بازماندند و یا این‏که به انحراف کشیده شدند.
یکى از علل مهم ناکامى جنبش‏ها و قیام‏هاى مذکور این بود که در روش، ماهیت و حتى در هدف، خالص نبودند و آلودگى‏هایى داشتند که همین آلودگى‏ها مانع بزرگى بر سر راه پیروزى آن‏ها شد. به‏عنوان مثال، نهضت مشروطه از نظر ماهیت و اهداف، خالص نبود. به این دلیل از نظر ماهیت، خالص نبود که گرچه رهبرى آن با علماى دین بود، ولى‏عناصر غرب‏گرا و حتى جاسوسان و عوامل استعمار در درون آن نفوذ کردند و ضمن منحرف‏کردن آن نهضت، ماهیت آن‏را نیز دگرگون نمودند. خالص‏نبودن نهضت مشروطه از نظر هدف نیز به این معنى است که همان غرب‏گرایان و عوامل استعمار که به درون نهضت نفوذ کرده بودند، با تمام وجود و با غوغاگرى‏هاى فراوان، سعى کردند اهداف اسلامى نهضت را محو نمایند و اهداف لیبرالیستى، اومانیستى و در یک کلام اهداف عاریه‏اى و بیگانه‏پسند را براى آن تعریف کنند؛ یعنى همان‏چیزى که اکنون نیز برخى در صدد هستند همان اهداف را براى نهضت مشروطه تعریف نمایند و غوغاگرى کنند که هدف نهضت مشروطه چنین و چنان بود. مشروطه‏خواهان غرب‏گرا، در روش نیز مشروطه را آلوده کردند. روش آن‏ها، روشى بود که از غرب اقتباس شده بود. به‏همین‏دلیل، ترور، کشتار، غوغاگرى، استفاده از هر ابزار ناسالم و شیطانى براى رسیدن به هدف و....، بخشى از روش مشروطه‏طلبان غرب‏گرا براى رسیدن به هدف بود.
نهضت‏هایى هم که بعد از نهضت مشروطه پدید آمدند، هیچ‏یک خلوص تمام نداشتند و به عناصر سیاسى و فرهنگى و فکرى غرب آلوده بودند؛ حتى نهضتى که در اواخر دهه بیست و اوایل دهه سى براى مبارزه با استعمار پدید آمد، آلوده به برخى فرآورده‏هاى فکرى و سیاسى غرب (مثل ناسیونالیسم و لیبرالیسم) بود. به‏همین‏دلیل نیز بین دو جناح مذهبى و غیرمذهبى این نهضت اختلاف افتاد و زمینه براى شکست آن فراهم گردید.
نهضتى که امام خمینى(ره) از سال 1341 ه. ش آغاز کرد و منجر به قیام مهم و تاریخى 15 خرداد سال 1342 شد، تنها قیامى است که خلوص تمام داشت و به هیچ‏یک از عناصر فکرى، سیاسى و فرهنگى غرب آلوده نبود. بنابراین، قیام 15 خرداد را باید قیامى دانست که در نوع خود بدیع بود و نظیرى در تاریخ معاصر نداشت. شاید آن زمان که قیام 15 خرداد اتفاق افتاد، فقط افراد معدودى به این درک رسیده بودند که قیام 15 خرداد با همه قیام‏هاى تاریخ معاصر ایران و جهان اسلام متفاوت است و اساساً نه تنها به دگرگونى در ایران بلکه به دگرگونى در کل جهان اسلام و حتى به دگرگونى در کل جهان مى‏اندیشد و مى‏خواهد فضاى مادى حاکم بر جهان را از میان بردارد. قیام 15 خرداد، ادامه و استمرار نهضت‏ها و جنبش‏هاى دیگر نیست، بلکه خود یک مبدأ است، زیرا همان‏طورکه گفته شد، در ماهیت و هدف و روش با تمام نهضت‏ها و جنبش‏هاى قبلى تفاوت دارد. امام خمینى(ره) در این باره مى‏فرماید: «این قیامى که در 15 خرداد شروع شد و تاکنون باقى است و امید است باقى باشد تا همه اهداف اسلام جامه عمل بپوشد، قیامى اسلامى است، قیامى ایمانى است، پیرو هیچ قیامى نیست. همه مى‏دانیم که 15 خرداد مبدأ عطفى بود در تاریخ، نه این‏که پیرو نهضت‏ها و قیام‏هاى دیگر؛ این شعار باید محفوظ باشد که این قیام، قیام ملى نیست؛ این قیام، قیام قرآنى است؛ این قیام، قیام اسلامى است.» (صحیفه نور، جلد 5، ص 184)

  اهداف قیام امام خمینى‏
امام راحل اهداف انقلاب اسلامى ایران را با عبارات مختلف بیان نموده است. گاهى از استقلال سیاسى، اقتصادى و نظامى سخن گفته است و گاهى هم از استقلال اجتماعى و فرهنگى؛ همه این‏ها در شکل‏گیرى انقلاب اسلامى تأثیرگذار بوده و انقلاب اسلامى را چند بُعدى نموده است. هر کدام از آن‏ها مى‏توانند از اهداف انقلاب اسلامى باشند، ولى هدف اصلى امام از انقلاب، اجراى قوانین اسلامى و حاکمیت ارزش‏ها است از این‏رو امام راحل، انقلاب اسلامى ایران را از سنخ نهضت‏هاى انبیاء دانسته است و بدان اهمیت مى‏داد. امام عقیده داشت که در سایه این هدف اصلى، اهداف دیگر مانند اهداف استقلال سیاسى، اقتصادى و عدالت اجتماعى و قسط نیز تحقق پیدا مى‏کند.
حضرت امام باور داشت که یکى از علل سقوط جامعه ایران، فاصله‏گیرى از معارف و آموزه‏هاى دینى است که موجب شده است رهبران غیرصالح بر این کشور حکومت کنند و بیگانگان بر این کشور مسلط گردیده و استقلال سیاسى، اقتصادى و اجتماعى ایران را از بین ببرند، حال آن‏که قرآن تسلط بیگانگان را بر مسلمانان جایز نمى‏داند: «و لن‏یجعل اللَّه للکافرین على المؤمنین سبیلاً».
امام راحل از آغاز انقلاب با شعار حاکمیت دین، همگان را به حمایت از دین فرا خواند و رژیم شاه را رژیم ضدّ دین معرفى نمود و سیاست‏هاى وى را سیاست‏هاى دین‏ستیزى و ارزش‏زدایى دانست، از این‏رو عالمان دینى و روشنفکران متعهد و مردم را به قیام علیه حکومت شاه فرا خواند.
شهید مطهرى مى‏گوید: «انقلاب اسلامى، یعنى راهى که هدف آن، اسلام و ارزش‏هاى اسلامى است و انقلاب اسلامى و مبارزه، صرفاً براى برقرارى ارزش‏هاى اسلامى انجام مى‏گیرد...»
حضرت امام تحقق علمى محتواى اسلام و حاکمیت قوانین اسلامى را وجهه همت خود قرار داده بود (صحیفه نور ج 13 ص 247 و ج 8 ص 50) که این بعد عقیدتى - سیاسى و ماهیت اسلامى نهضت (ج 15 ص 74) از دو جنبه نظرى و کارکردى قابل بررسى است. در بعد نظرى، اهدافى از قبیل احیاى احکام الهى (ج 13 ص 28)، اداى تکلیف، حفظ اسلام به‏عنوان یک امانت الهى، احیاء قرآن (ج 16 ص 27)، حیاتى دوباره به اسلام (ج 17 ص 64) و مطرح‏شدن اسلام به‏عنوان وزنه‏اى مؤثر در سطح جهانى، مطمع نظر حضرت امام بود. در بعد کارکردى، اجراى احکام الهى و احکام قرآن مجید، پیاده‏کردن احکام اسلام (ج 16 ص 27)، استقرار حکومت الله به همت تمامى اقشار ملت (ج 7 ص 27)، اسلامى‏ساختن تمامى ارگانها، نهادها و سازمانها، پیاده‏کردن اسلام واقعى از طریق تدوین قانون اساسى اسلامى (ج 8 ص 255) مورد توجه امام راحل بود. از این رهگذر احکام اسلام جهانگیر شود. (ج 6ص 22) از این‏رو حاکمیت اسلام در بعد داخلى و خارجى به‏عنوان هدف اصلى انقلاب قلمداد مى‏شود. حضرت امام در بعد جهانى نهضت و فراگیرشدن آن در عالم، وظیفه هر فرد را شناساندن اسلام راستین و تبلیغ اسلام در عمل و برقرارى و گسترش آن از طریق صدور انقلاب اسلامى ایران به ملت‏هاى جهانى مى‏دانند (ج 15 ص 200 و 212) و بر اتحاد مسلمانان داخل و خارج جهت «انقلاب جهانى اسلامى» (ج 6 ص 48) و تأسیس حکومت جهان اسلام و تشکیل حزب مستضعفین (ج 8 ص 267 و 276)، از بین‏بردن دشمنان اسلام و بشریت و در نهایت برقرارى صلح و صفا در جهان تأکید داشتند. علاوه بر این هدف عمده یعنى حاکمیت احکام الهى و اسلامى، حضرت امام اهداف دیگرى را براى نهضت قائل بودند که در زیر به آن‏ها اشاره مى‏شود:
1. آزادى از سلطه‏ى بیگانگان‏
نهضت اسلامى، شعار و هدفش این است که مى‏خواهد مردم مسلمان، آزاد و مستقل باشند و از سلطه‏ى بیگانه رها گردند.
2. تشکیل حکومت مشروع و کارآمد
حکومتى که با میزان‏ها و معیارهاى فرهنگ دینى منطبق باشد. در کشورهایى که مردم از حکومت‏هاى دست‏نشانده و دیکتاتورى خسته شده‏اند. اطاعت از حکومت در این کشورها به میزان ترس مردم از سرنیزه‏هاست. مردم سالهاست که در انتظار استقرار یک حکومت مشروع و مردمى به سر مى‏بردند. در همین باره حضرت امام خمینى(ره) مى‏فرماید: «در این نهضت مقدس که تشکیل حکومت اسلامى سرلوحه‏ى اهداف آن است و ضمانت از آزادى و استقلال که از ثمرات آن است، صبور باشید.»
3. احیاى هویت اسلامى‏
در همه نهضت‏هاى اسلامى یکى از اهداف، احراز هویت اسلامى است. مردم مى‏خواهند مسلمان باشند و مسلمان زندگى کنند. احکام اسلام و مقررات اسلام را اجرا کنند و قرآن و سنت پیامبر(ص) و راه صحیح اسلام، زنده و احیا گردد. امام خمینى(ره) در این باره مى‏فرمایند: «اسلام داشت منسىّ مى‏شد، اسلام را داشتند منهدم مى‏کردند، قرآن را داشتند زیر چکمه‏ها از بین مى‏بردند. قیام شما جوان‏هاى ایران که قیام الهى بود، نهضت الهى بود، قرآن را زنده کرد، حیات تازه به اسلام بخشید.»
4. احیاى تفکر اسلامى‏
شما مى‏بینید که امروز نهضت اسلامى، سراسر جهان اسلام را فرا گرفته است. این یک شعار نیست یک واقعیت است، ممکن است امروز آمریکایى‏ها و غربى‏ها این واقعیت را مقدارى بزرگ‏تر از آنچه هست نشان بدهند تا مبارزه خشونت‏بار علیه این حرکت را در افکار عمومى جهان موجه جلوه دهند، اما اصل این حرکت و نهضت بزرگ، یک واقعیت است و همین‏طور مى‏توان گفت که مقصد هم یک مقصد الهى بود، انگیزه اسلام بود. مى‏دیدیم که در شعارهایشان، در فریادهایشان شعارهاى اسلامى بود، فریادهاى «الله‏اکبر». مقصد این بود که آن‏ها را که مخالف اسلام مى‏دانستند کنار بزنند و مقصد حقیقى تحقق پیدا کند.
5. دفاع تا آن سوى دیوار تهاجم‏
محور اندیشه‏هاى دفاعى حضرت امام، اسلام و آرمان‏هاى الهى است. ایشان از ابتداى نهضت اسلامى دفاع از ارزش‏هاى اسلامى را مد نظر داشتند و بر اجراى احکام خدا در جهان تأکید داشتند. امام(ره) بارها فرمودند اگر در آفریقا یا آمریکا، مسلمانى از ما کمک بخواهد ولو آن‏که هر پیامدى داشته باشد، وظیفه اسلامى ماست که او را یارى کنیم. براى ما کشور مطرح نیست آنچه که مطرح است اسلام است.
این نشان‏دهنده‏ى وسعت اندیشه‏ى دفاعى ایشان است. نزاع اصلى امام(ره) با ملى‏گراها در همین نکته نهفته است که آن‏ها منافع ملى را اصل قرار مى‏دادند و بر اساس آن به سایر مسائل نگاه مى‏کنند اما ایشان منافع ملى را بر اساس منافع اسلامى، داراى اعتبار و ارزش مى‏دانستند. ما مى‏خواهیم دست محرومین و مستضعفین جهان را گرفته و آن‏ها را آزاد کنیم.
تحقق این اهداف، ادامه‏ى مبارزات اسلامى را مى‏طلبد تا با تشکیل هسته‏هاى مقاومت که یکى از آرمان‏هاى دفاعى حضرت امام بود، راه آزادى، عزت و عظمت مسلمانان در جهان هموار گردد.
مبانى اندیشه امام خمینى(ره) تبیین‏کننده رسالت جهانى انقلاب اسلامى و گسترش و تعمیق نهضتهاى اسلامى در جهت زمینه‏سازى برپایى حکومت عدل جهانى حضرت مهدى موعود(عج) است.
امروزه رشد و گسترش بیدارى ملتها در آسیاى میانه توأم با ایستادگى، مقاومت، استقامت مردم و با تکیه بر احقاق حقوق آن‏ها و با محوریت اسلام از انقلاب اسلامى و رهنمودهاى حضرت امام خمینى(ره) الگو گرفته‏اند. آسیاى‏میانه امروز با گذشته داراى تفاوت ماهوى است. بلوغ مردم و فروپاشى نظامهاى توتالیتر در سایه اسلام‏خواهى و یا الگوگیرى از قیامهاى اسلامى از سوى غیر مسلمانان، نوید خوشایندى است. آنچه امروز در ادبیات مردم خاورمیانه با گذشته متمایز شده است، احترام به کرامت اسلامى، حقوق شهروندى و مردم‏سالارى و خزان استبداد سران وابسته و دل‏بسته به استعمار و رایحه‏ى دلنشین آزادى است که ارتباط ماهوى آن با نداى از عمق دین برآمده امام راحل همسویى و پیوندى انکارناپذیر دارد.




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.