به گزارش یزدامروز، مراتع استان یزد به ویژه در مناطقی از شهرستانهای ییلاقی یزد نظیر مهریز و تفت و خاتم این روزها حال و روز خوشی ندارند و چشمانداز آنها نیز دیگر هیچ شباهتی به مرتع ندارد.
بوتهها گویی دیگر نفس نمیکشند، انبوهی از گردوغبار روی آنها را پوشانده و انگار بوتههای پلاستیکی در مراتع دستکاشت شدهاند.
بر بلندای تپهای که بایستی، چشماندازی جز ویرانی و خاک و سنگ و ردپای لودر و بیل مکانیکی نیست و حیات به تدریج از مراتع استان رخت بربسته است.
روزگاری نه چندان دور، صدای زنگوله بزها نی چوپانها، دلنوازترین آهنگ در مراتع استان بود اما اکنون صدای بیلهای مکانیکی تنها صدایی است که حتی از دور دستها هم به گوش میرسد.
معدنهای خرد، هم طبیعت را تخریب کردهاند، هم چرخه زندگی روستایی را مختل کردهاند زیرا دیگر به جز مشتی بوته بیجان چیزی برای چَرا وجود ندارد.
عباس گلستانینژاد، مرتعداری که دیگر در آستانه ۷۰ سالگی است، دل پری از این وضعیت دارد و گویی حال که گوش شنوایی برای شنیدن پیدا کرده، رنج مراتع را یکجا روی دایره میریزد.
میگوید: اکثر مراتع منطقه به دلیل حفاریهای مجاز و غیرمجاز از بین رفته و کوه و دشت، همانند منطقهای که کسی در آن به دنبال گنج میگردد، سوراخ سوراخ شده و گازوییل و روغن سوخته و بشکههای زباله، منطقه را فرا گرفته است.
گلستانینژاد معتقد است: گرد و خاک حاصل از معادن، روی گیاهان منطقه که بیش از دهها سال عمر دارند، مینشیند و باعث خشک شدن آنها میشود زیرا نفوذ اکسیژن با این همه خاک به گیاه ممکن نیست و حتی جانوران منطقه هم دیگر از این بوتهها تغذیه نمیکنند.کسانی که مجوز این معادن کوچک و کمذخیره را میدهند آیا هیچوقت از پشت میز خود بلند شدهاند تا به این مناطق بیایند و ببینند که ندانسته چه خیانت و جنایتی را مرتکب شدهاند
گذشتههای نهچندان دور را یادآوری میکند و میگوید: قبلا ۳۰ هزار راس گوسفند در این منطقه چَرا میکردند و ۴۰۰ مرتعدار از این طریق امرار معاش میکردند و هر سال هم وضعیت مراتع بهتر میشد اما اول خشکسالی و بعدها معادن کوچک و بزرگ، نان مرتعداران را قطع کرد و اطمینان دارم که تا چند سال آینده دیگر نه مرتعی در این منطقه خواهد بود، نه دامی و نه حیاتوحشی.
گلستانینژاد معتقد است: کسانی که مجوز این معادن کوچک و کمذخیره را میدهند آیا هیچوقت از پشت میز خود بلند شدهاند تا به این مناطق بیایند و ببینند که ندانسته چه خیانت و جنایتی را مرتکب شدهاند.
میگوید: ۵۰ سال زحمت کشیدیم و با خشکسالی مقابله کردیم اما اکنون در مقابل معدنکاران کم آوردهایم و شاهد بر باد رفتن زحمات خود هستیم و گرچه با تمام قوا در مقابل آنها ایستادهایم اما حمایت برخی مسئولان از تخریبکنندگان این مراتع، عملا دست ما را کوتاه کرده است.
زایمان نارس و تلف شدن دامها از تبعات فعالیتهای معدنی در مراتع
وی میافزاید: من و خانوادهام با پرورش گوسفند امرار معاش میکنیم اما فعالیت این معدن باعث شده مریضیهای بسیاری در گله دام ما بروز کند و بسیاری از دامها نیز زایمان نارس دارند و تلف میشوند ضمن اینکه این روزها حتی معدنداران اجازه ورود گوسفندان ما به چراگاههای نزدیک معدن را نمیدهند.
او درست میگوید، بقیه اهالی منطقه نیز که سالها این مراتع را از پیش چشم گذراندهاند، میگویند: ۷۰ درصد پوشش گیاهی منطقه نابود شده و ۳۰ درصد بقیه نیز در حال نابودی است و مراتعی که قبلا ۳۰ هزار دام در آن چَرا میکردند، اکنون به زحمت جوابگوی ۳ هزار دام است.
بیشتر دامداران منطقه دامهای خود را فروختهاند و به شهر آمدهاند اما هنوز ۱۵ خانوار در حال گذران زندگی خود در این منطقه هستند.
علاوه بر دامداری، کشاورزی روستاییان نیز در معرض تهدیدهای جدی است و بخشی از آن کاملا از بین رفته ضمن اینکه صدای انفجار معادن نیز صرفنظر از خطرهای آن، طاقت مردم منطقه را طاق کرده است.
حمید خلاقپور، فعال محیط زیست نیز صحبتهای جالبی برای خبرنگار مهر دارد؛ میگوید: سطح تخریب منابع طبیعی توسط بهرهبرداران معادن هر روز گستردهتر میشود و چشمهها و آبهای زیرزمینی نیز تحت تاثیر قرار گرفته و بسیاری از آنها خشک شدهاند.
مردم مخالف تولید و اشتغال نیستند اما از مسئولان انتظار بررسی دارند
وی معتقد است: این روند نه تنها زندگی مردم منطقه و حیات روستا را به خطر انداخته بلکه صدها گونه جانوری و گیاهی در منطقه تحت تاثیر قرار گرفته و نابود شدهاند و در بهترین شرایط، از جمعیت آنها به شکل چشمگیری کاسته شده است.
خلاقپور میگوید: هیچکس با تولید و اشتغال مخالف نیست اما به واقع ادارات ذیربط یا متوجه این حجم از تخریبها نیستند یا دقت کافی در این زمینه ندارند.
وی میافزاید: در حال حاضر قرق زردکوه دربید منصورآباد، بهترین زیستگاه و مأمن گونه ارزشمند جبیر در کشور است اما این منطقه به شدت در معرض تهدید و تخریب است و این گونه ارزشمند به تدریج در حال نابودی است.
این فعال محیط زیست میگوید: آلودگی صوتی و ناامنی که در اثر تردد بیش از حد انسانها و وسایل نقلیه در این منطقه ایجاد شده، احساس ناامنی برای حیاتوحش ایجاد کرده ضمن اینکه بسیاری از شکارچیان غیرمجاز از چنین فرصتهایی استفاده کرده و در قالب رانندگان وسایل نقلیه یا کارگران معدن، وارد منطقه شده و به راحتی حیات گونههای این منطقه را تهدید میکنند.
لابیگری بهرهبرداران معادن با استفاده از غفلت مسئولان
وی معتقد است: مالکان معدن همواره منتظر فرصت هستند تا از بیخبری و نا آگاهی مسئولان برای رسیدن به منافع شخصی خود از لابیگری استفاده کرده و توافقها و قوانین را دور بزنند با این حال برداشتهای مختلف از قانون به بهای رسیدن به توسعه و رونق کسب و کار و توجه به مسائل زیستمحیطی دو مسئله اساسی است که هنوز به یک باور اساسی برای مسئولان و دستاندرکاران تبدیل نشده است.
درد دلها و گلایههای مردم منطقه تمامی ندارد، یکی میگوید و دیگران تایید میکنند و آنچه از قلم افتاده را، دیگری با تکمیل میکند.
حسین شریفی، ساکن ۵۵ ساله منطقه منصورآباد دربید به خبرنگار مهر میگوید: گرچه توسط معدنکاران تهدید میشویم اما به خاطر سرزمین ابا و اجدادیمان و زیستگاه حیات وحش، سکوت نمیکنیم هرچند فریادرسی نیست.
اقداماتی که با یک مجوز اکتشافی از بین میرود
وی میافزاید: اهالی منطقه، بذرپاشی تخم گیاهان دارویی و بادام کوهی را در مراتع انجام میدهند و تاکنون ۱۲ آبشخور تخریب شده را نیز بازسازی کردهاند و دهها آبشخور مصنوعی و سالی ۱۲۰ هزار لیتر آب با تانکر به منطقه تزریق کرده و ۱۰۰ تن علوفه برای حیاتوحش خریداری و تامین کردهاند اما در عمل، اقدامات آنها با یک مجوز اکتشافی از بین میرود.
شریفی میگوید: چرا مسئولان امر بدون بررسی، مجوز اکتشاف میدهند و چرا قبل از اکتشاف هم منطقه و ذخیره معدنی و هم صلاحیت و توانایی معدنکار را بررسی نمیکنند، چرا کسی به زخمی کردن طبیعت و از بین بردن حیاتوحش به عنوان سرمایههای طبیعی اعتراض نمیکند و به جای همراهی با مردم منطقه، دست به دست خشکسالی دادهاند و آنها نیز به سهم خود، تیشه به ریشه طبیعت و حیات روستاها میزنند.
وی میافزاید: این معادن در بهبود وضعیت معیشتی مردم منطقه، نه تنها کوچکترین نقشی ایفا نکردهاند بلکه تخریب مزارع و مراتع و آسیبهای زیست محیطی را برای مردم به ارمغان آوردهاند.
شریفی معتقد است: این فعالیتها، آلودگی آب و به هم خوردن جریانهای آبی و مسیر آبراهها را نیز به دنبال داشته و هرجا را که نگاه میکنیم، دستخوش اقدامات معدنکاران قرار گرفته زیرا خاک را در وسعت و عمق زیاد بر هم زدند و با از دست رفتن بافت دامنهها، آبراههها نیز تخریب شدند.
این شرایط متأسفانه تعادل زمین را بر هم زده به نحوی که در برخی قسمتها امکان جبران به هیچوجه وجود ندارد.
آسیبهای جادههای دسترسی به معادن کمتر از فعالیتهای اکتشافی نیست
دغدغه مردم این منطقه تنها مشکلات اقتصادی نیست که برای آنها رقم خورده است بلکه آنها بیش از هرکس دیگری به اهمیت و ارزش محیط زیست و حیاتوحش آگاه و برای از دست رفتن آن نگران هستند و میدانند اگر این دو تهدید شوند، لاجرم حیات روستاهای آنها نیز دستخوش تغییر چرخه حیات در این مناطق میشود.
عباس شریفی، مدیر قرق زرد کوه دربید منصورآباد نیز در این باره به خبرنگار مهر گفت: علاوه بر معادن خرد، جادههایی که برای دسترسی به معادن احداث شده، شرایط زیستگاهها را به هم زده ضمن اینکه معادن متروکه نیز به بلای جان حیاتوحش تبدیل شده است.
وی افزود: مجوزهایی که برای معادن این منطقه صادر شده، به گفته کارشناسان و طبق برآوردهای آنها هیچگونه ذخیرهای ندارد یا اگر دارد، صرفه اقتصادی برای استخراج ندارد.
شریفی خاطرنشان کرد: معادنی هستند که به ثبت رسیدهاند اما بهرهبرداران آنها پس از گذشت مدتی از اکتشاف، متوجه میشوند که این معادن ذخیرهای ندارند یا اگر هم دارند، عیار آن کم است به همین دلیل، معدن را با تمام آلودگیهای زیستمحیطی ایجاد شده، رها میکنند و منطقه را دستخوش تغییرات میکنند؛ با این اقدام هم خود را بدهکار و مقروض میکنند و هم ضرر و زیانهای جدی به طبیعیت وارد میکنند.
وحوشی که در سرگردانی آب، تلف میشوند
وی ادامه داد: وحوش حساسیت خاصی به محل زندگی خود دارند و با کوچکترین تغییرات، احساس خطر میکرده و دچار استرس میشوند و در مواردی حتی به واسطه صداهای چکش و ماشینهای سنگین و دینامیت، چشمهها و آبشخورهای طبیعی دچار ریزش و گاه خشک میشوند و وحوش چند روز را به دنبال آب میگردند و در نهایت تلف میشوند.
شریفی یادآور شد: در این منطقه طبق سرشماری انجام شده، بیش از هزار و ۵۰۰ رأس کل، بز، قوچ، آهو و جبیر زندگی میکنند و علاوه بر اینها، بیش از ۳۰ نوع از گونههای دیگر جانوری نیز در این منطقه شناسایی شده است.
وی تصریح کرد: قرق زردگوه، اولین قرق اختصاصی ثبت شده در کشور و مهمترین زیستگاه جبیر در کشور است که هماکنون ۵۰ رأس جبیر در آن زیست میکنند اما وضعیت منطقه، وضعیت مناسبی نیست.
شریفی اظهار داشت: آلودگی هوا و بوتهها، نابودی پوشش گیاهی، صداهای بلند و مهیب در شب و روز که سبب رم کردن حیوان و فرار آن میشود و دهها مورد دیگر، این منطقه را به شدت دچار بحران کرده است.
۵۰ معدن نیمهفعال و تعطیل در وسعت ۷۰ هکتاری قرق منصورآباد
وی افزود: وسعت قرق بیش از ۷۰ هکتار است و در همین منطقه ۵۰ معدن نیمه فعال و تعطیل شده وجود دارد که با طرح این موضوع با مسئولان صنعت، معدن و تجارت، این جواب را شنیدهایم که ما معدن را به مزایده گذاشتهایم و در قبال آن مسئولیتی نداریم و مراجعه به محیط زیست و منابع طبیعی نیز بینتیجه بوده زیرا آنها نیز شاکی هستند و میگویند برای صدور مجوز از ما هیچ استعلامی انجام نمیشود.
شریفی گفت: درخواست ما از مسئولان صنعت، معدن و تجارت این است که معادن واگذار شدهای که محرز شده ذخیرهای ندارند را دوباره به مزایده نگذارند زیرا شاهد بودیم که یک معدن به چند نفر واگذار شده و همه آنها اقدام به اکتشاف کرده و بعد از مدتی کار را رها کردهاند و هرکدام به سهم خود، تخریبی در منطقه به جای گذاشتهاند.
وی افزود: حدود یکسال و نیم است که پروانه قرق گرفتهام و هشت سال نیز داوطلبانه برای حیاتوحش کار کردهام و تاکنون بیش از یک میلیارد تومان برای تأمین علوفه و ساخت آبشخور هزینه کردهام اما با این روند، طولی نمیکشد که تمام تلاشها بیثمر مانده و دیگر حیاتوحشی در منطقه باقی نمیماند.
شریفی ادامه داد: به دلیل کمبود نیرو و امکانات حفاظتی برای کنترل، اغلب حیاتوحش در این مناطق با مشکلاتی همچون شکار غیرمجاز، زندهگیری و تلف شدن مواجه هستند و از آنجا که تنها ۱۲ محیط بان به صورت دائمی و هفت نفر به صورت موقت، حفاظت از این منطقه را بر عهده دارند و امکانات حفاظتی در اختیار آنها بسیار محدود است، عملا امکان نظارت آنها بر تمام منطقه با وجود رفت و آمد معدنکاران و افراد غیربومی، غیر ممکن است.
این گلایهها و صحبتهای مردم توسط خبرنگار مهر با مسئولان محیط زیست در میان گذاشته شد اما نکته جالب اینجاست که حتی به قول معروف، دست محیط زیست نیز به جایی بند نیست و صدای آنها نیز به گوش کسی نمیرسد.
معاون محیط زیست استان یزد در این باره به خبرنگار مهر گفت: مدتهاست که موضوع معادن خرد که عملا صرفه اقتصادی برای اکتشاف ندارند، به دغدغه محیط زیست تبدیل شده و بارها نیز در رسانهها و مکاتبات با ادارات مختلف مطرح شده است.
حسن اکبری بیان کرد: واقعیت این است که واگذاری معادن خرد به این شکل، به زودی و در دهه آینده در استان منجر به یک بحران خواهد شد زیرا در استان یزد، مناطق وسیع و خشک بسیاری داریم و رطوبت خاک و هوا پایین است و ترمیم به سختی انجام میشود.با صدور مجوز معدن، برای دسترسی به آن، جاده احداث میشود و این امر سطح وسیعی را تخریب میکند که گرد و غبار ناشی از آن تا شعاع چندصد متر روی گیاهان مینشیند و این روند عملا بوته را به یک بوته مصنوعی تبدیل میکند
وی عنوان کرد: با صدور مجوز معدن، برای دسترسی به آن، جاده احداث میشود و این امر سطح وسیعی را تخریب میکند که گرد و غبار ناشی از آن تا شعاع چندصد متر روی گیاهان مینشیند و این روند عملا بوته را به یک بوته مصنوعی تبدیل میکند زیرا بوته هست اما کارکرد بوته را ندارد زیرا دیگر اکسیژنی به آن نمیرسد.
اکبری خاطرنشان کرد: ایجاد راه دسترسی به معادن در واقع دسترسی به زیستگاههای بکر را نیز میسر میکند و این امر به طور قطع زمینهساز سوءاستفاده شکارچیان است ضمن اینکه وقتی زیستگاه عمومی شد، تخریب و زباله و ... نیز در منطقه دور از ذهن نیست.
وی بیان کرد: معادن استراتژیک و بزرگی که نقش مهم اقتصادی در استان ایفا میکنند، چندان مشکلساز نیستند اما معادن خرد در زیستگاههای بکر نباید مجوز دریافت کنند زیرا بسیاری از معادن خرد به دلیل اینکه اقتصادی نیستند یا حتی به دلیل تغییرات بازار جهانی یا عیار کم ذخیره معدنی، به سرعت توسط بهرهبرداران رها میشوند.
اکبری تاکید کرد: از نظر محیط زیست، بهترین راهکار برای رفع این مشکل، انجام پایش است تا بر اساس این پایش، برای نقاطی که نباید بهرهبرداری معدنی انجام شود، مجوز صادر نشود.تا سال ۱۳۸۸ برای صدور مجوز معدن از محیط زیست استعلام میشد و محیط زیست نیز به این مسائل توجه داشت اما با تصویب قانون رفع موانع تولید، محیط زیست از گردونه استعلامهای معدنی خارج شد
معاون محیط زیست استان یزد عنوان کرد: تا سال ۱۳۸۸ برای صدور مجوز معدن از محیط زیست استعلام میشد و محیط زیست نیز به این مسائل توجه داشت اما با تصویب قانون رفع موانع تولید، محیط زیست از گردونه استعلامهای معدنی خارج شد.
وی ادامه داد: از آن پس، تنها در مناطق چهارگانه تحت حفاظت محیط زیست که فقط هشت درصد خاک استان را شامل میشود، از محیط زیست استعلام گرفته میشود.
حتی اگر فرض بگیریم که بهرهبرداران اقدام ترمیم کندهکاریهای خود و راه دسترسی کنند، از آنجا که رطوبت خاک بسیار پایین است و بارندگی نیز در استان کم است، این ترمیمها نمیتواند اثرات مثبتی داشته باشد.
به نظر میرسد در این بین سازمان صنعت، معدن و تجارت باید سر و سامانی به صدور مجوزهای بهرهبرداری از معدن بدهد که البته این سازمان نیز با توجه به قانون موجود، عمل میکند و حتی برگزاری دو جلسه توسط محیط زیست با دستگاههای متولی امر، نتیجهای در بر نداشته است زیرا مسئولان سازمان صنعت، معدن و تجارت استان یزد معتقدند که قانون اجازه صدور مجوز را داده است.
نادیده گرفتن پیوستهای زیست محیطی در قانون
آنچه در این قانون نادیده گرفته شده، پیوستهای زیست محیطی است و به نظر میرسد پایان این رویه، بازنگری در قانون رفع موانع تولید توسط مجلسیان است.
البته انصاف در مورد محیط زیست و طبیعت، موضوعی است که باید در دل و جان افراد نهادینه باشد و اگر کسی قصد تخریب داشته باشد، به نظر میرسد صدها قانون و تبصره نیز نتواند جلودار آن باشد اما اگر اهمیت و ارزش محیط زیست برای همگان روشن شود و به بهای پول و سود، همه چیز پایمال نشود، آنگاه دهها قانون همراه و بیاعتنا به تخریب محیط زیست نیز نمیتواند گزندی به طبیعت وارد کند