محتوا
دلار جهانگیری و مرغ یک پای دولت!
یزدامروز؛ روحانی و دولتش الحق و الانصاف خیلی جالب هستند.
خیلی وقتها خودشون رو عقل کل و به تعبیری ژنرال دونستند و به خاطر همین چه دستهگلهایی که به آب ندادند.
مهمترینش در هستهای بود که به حرف کسی گوش ندادند و شد آن چه نباید میشد. گلابیهای باغ برجام رو یادتونه؟ چرخیدن همزمان چرخ هستهای و اقتصاد چی؟ بی نیازکردن مردم از یارانه چی؟ تورم تک رقمی... رشد بینظیر اقتصادی! و ... اما حیف که واقعیت چیز دیگهای بود و مردم این روزها خوب با گوشت و پوستشون حس می کنند.
ولی خب کو گوش شنوا. از جمله تو دلاره که قیمتش سر به فلک کشیده ولی دولت نرخش رو ۴۲۰۰ تومن اعلام کرده؛ جالبه کسی از این دلار خبر نداره و شده قضیه بعضی چیزها که کی داده و کی گرفته! شده دلار جهانگیری! و جالب تر این که هنوز چند هفته نگذشته بانک مرکزی ۵ تومن- آره فقط ۵ تومن- گذاشته رو قیمت دلار. دلار جهانگیری شده ۴۲۰۵ تومن. ولی باز کی داده و گرفته. دولت به هر حال نمیخواد اشتباهاتش رو بپذیره و مرغش یه پا بیشتر نداره. داستان زیر بعضی رفتارهای دولت رو قشنگتر تداعی میکنه:
بلانسبت، می گویند دسته ای از قاچاقبران باروت که از سوی مأموران امنیتی مجبور به توقف شده بودند وقتی در محموله های شان باروت که انتقال آن ممنوع بود کشف کردند و راجع به آن از ایشان پرسیدند که این ماده سیاه رنگ چیست ؟ سردسته ای از باند قاچاقبران درپاسخ گفتند ؛ که قربان این" زیره " است! وقتی ماموران این پاسخ را شنیدند دستور دادند که جهت اطمینان آن را آتش زنند ، تا معلوم شود که زیره است یا باروت ؟ وقتی آتش زدند شعله های آتش چنان بلند شد که دود وشعله های آن چشم سردسته قاچاقبران را نیز فرا گرفت ؛ اما در عین حال با صدای بلندی میگفت : قربان نه گفته بودم که زیره است ؟