محتوا
ماجرای رفاقت فلافل فروش یزدی با ابوعزرائیل
به گزارش یزدامروز؛ یک مغازه فلافلی در یزد علاوه بر فروش فلافل اقدامات متنوع فرهنگی انجام میدهد، این مغازه مزیّن به تصاویر شهدا و امام و رهبری است و در آن به جای موسیقی، ادعیه و مداحی پخش میشود. روابط عمومی ناحیه مقاومت بسیج روحالله یزد اقدام به گفتگو با صاحب این مغازه کرده که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
بنده سمیر خوش لسان اهل اهواز هستم و هشت سال است که در یزد در مغازه فروش فلافل مشغول به کار میباشم.
لطفاً درباره انگیزه خودتان برای انجام کار فرهنگی در مغازه فلافلی توضیحاتی بدهید؟
ما دیدیم که بچه حزب اللهیها مکانی ندارند بروند آنجا و با خانوادهشان غذایی بخورند و در آنجا احساس امنیت و آرامش بیشتری داشته باشند، لذا تصمیم گرفتیم مکان مذهبی درست کنیم و خدا را شکر که جزء اولین کسانی هستیم که در محل کارمان دعای ندبه برگزار میکنیم.
چه کارهای فرهنگی در مغازهتان انجام میدهید؟
این میزهایی که میبینید را پایین میبریم و فرش پهن میکنیم و محل استقرار خواهران و برادران از محل جداست. مراسم دعای ندبه را برگزار میکنیم که اکثر شرکتکنندگان ما هم شاگردان آیتالله ناصری هستند و بعد از مراسم دعای ندبه هم برنامه سخنرانی توسط حاج آقای گرجی مدیر حوزه علمیه انجام میشود. پاسخ به سؤالات شرعی و اهدا جوایز داریم. یک کار فرهنگی دیگری که داریم این است که کارتهایی را چاپ کردهایم در سطح شهر و به کسانی میدهیم که از نظر مالی بضاعتی ندارند. مبتلایان به سرطان، استثناییها و یا به کسانی که مسافر هستند این کارتها را میدهیم و آنها به این مغازه مراجعه میکنند و بصورت رایگان میتوانند غذا بخورند و به جای دادن پول صلوات میفرستند.
آیا تصمیمی دارید که این سبک کارتان را گسترش دهید؟
چند وقت پیش یک اکیپ بیست و دو نفره از قم آمدند اینجا و خیلی خوششان آمد و به ما گفتند باید این سبک کار در کشور فرا گیر شود و تصمیم داریم که ابتدا در تهران محلی را به همین سبک راهاندازی کنیم و بعد از آنجا در کلیه استانهای کشور شعبه بزنیم.
شنیدهایم که برادر شما هم جزء شهیدان مدافع حرم هستند، لطفاً توضیحات کاملتری در رابطه با ایشان بدهید؟
ما یازده نفریم 6 برادر و 5 خواهر؛ نصفمان مقلد آیتالله خامنهای(مدّظله العالی) و نصفمان مقلد آیتالله سیستانی(زید عزه) هستیم. برادرم علی خوش لسان متولد سال 1354 اهل اهواز است، شغلش آزاد بود این فلافلی را هم او بنیانگذارش بود، رزمنده حشدالشعبی بود. علی از طرف یک رابطی توفیق پیدا کرد تا در جبهه حشدالشعبی با داعش مبارزه کند بچه حزباللهی بود، قهرمان کاراته بود خیلی با ابوعزائیل رفیق بود در عملیتهای مختلفی شرکت کرد تا در نهایت در جریان آزادسازی شهر الحویجه عراق از دست تروریستهای تکفیری، خون پاکش به زمین ریخت و شهید شد. علی خیلی مرد بزرگ و آرامی بود و همیشه آرزویش این بود که شهید شود و خیلی خوشمرام بود.
انتهای پیام/
Related Assets:
- کار سخت کودک یزدی با درآمد ماهیانه 30 هزار تومان
- پیامک تبریک طولانی ترین شب سال
- جلوه های زیبایی از یزد جهانی به روایت تصویر
- بیست و دومین اهدای عضو استان یزد رقم خورد
- برآورد دقیق از میزان سرمایه اتباع خارجی وجود ندارد
- کارافتادگی دستگاههای فرهنگی؛ علت صدور فرمان آتش به اختیار/ برخی پنهانی دل به دشمن دادهاند
- رتبه اول یزدی ها در ابتلا به سرطان