محتوا
یکهتازی عصرجدید در دوران افول سریالها
به گزارش یزدامروز، در روز و روزگار ما، سیل انواع رسانه تک تک لحظات زندگیمان را غوطهور کرده است. ایام فراغت نوروز هم عرصه خودنمایی این رسانههاست از تلویزیون و ماهواره گرفته تا شبکههای اجتماعی مختلف و سامانههای پخش اینترنتی فیلم و سریالهای خارجی. رسانه ملی و سازندگان برنامههای مختلف تلویزیونی، در نوروز 98 بار دیگر در مقابل انبوه این رسانهها، خودی نشان داد و در کنداکتور پخش نوروزیاش، برنامههای متنوعی را قرار داده بود. آنچه میخوانید تنها بخشی از انبوه برنامههای تلویزیونی است که در نوروز 98 از تلویزیون پخش شده است.
سریال، یک گام به عقب نسبت به نوروز پارسال
چند روز پیش خبری در رسانهها منتشر شد مبنیبر اینکه سریال «بر سر دوراهی» توانسته نظر مثبت 80 درصد از مخاطبان را به خود جلب کند. براساس نظرسنجی رسمی صورت گرفته از سوی سایت رسمی شبکه دوم سیما، تا پایان پخش قسمت یازدهم این ملودرام نوروزی، 62 درصد از مخاطبان امتیاز «عالی»، 18درصد «خوب»، 13درصد «متوسط» و 6درصد «ضعیف» را ثبت کردهاند. انتشار این نظرسنجی با واکنش مهدی فرجی، تهیهکننده دیگر سریال نوروزی تلویزیون همراه بود.
روز گذشته مهدی فرجی تهیهکننده سریال نوروزی «نون.خ» بیان کرد: «هرگز برای تبلیغ سریال «نون.خ» خدای ناکرده به تخریب دیگر سریالها فکر نکردیم.» مهدی فرجی در گفتوگو با «ایسنا» ضمن بیان این مطلب درباره انتشار بعضی نظرسنجیهای مربوط به سریالهای نوروزی گفت: «نظرسنجی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما از دقیقترین نظرسنجیهای کشور است که تاکنون درباره سریالهای نوروزی آماری منتشر نکرده است؛ پس منتظر میمانیم تا نتیجه این نظرسنجی در هفته آتی از سوی مسئولان مرکز پژوهشها اعلام شود.»
واقعیت همین است که تهیهکننده سریال «نون.خ» اظهار داشته تا زمانی که نظرسنجی صداوسیما اعلام نشود، نمیتوان نظر قطعی درخصوص تعداد مخاطبان سریالهای نوروزی داد. ولی با یک نگاه کلی و در مقایسه با سالهای قبل میتوان گفت که سه سریال نوروزی در بین مردم و رسانهها اقبال چندانی نداشتند و به سختی بتوان آنها را در جایگاه دوم یا سومی جذب مخاطبان صداوسیما قرار داد. این در حالی است که در نوروز سالهای گذشته سریال «پایتخت» توانسته بود بخش مهمی از مخاطبان را با خود همراه سازد. حضور دوربین سریال «نون.خ» در غرب کشور اتفاق ارزندهای بود که بخشی از رنگارنگی لباس و گویش قوم کرد را در قالب یک سریال طنز به تصویر کشیده بود ولی در حد یک کپی دستچندم از سریال «پایتخت» باقی ماند.
سریال «زوج یا فرد» هم دیگر سریال نوروزی بود که تلاش داشت در قالب طنز، شوخی و کنایه مطالبی را درباره مسائل سیاسی روز مطرح کند. کنایههایی که پیش از این در فضای شبکههای اجتماعی بین مردم دستبهدست شده بود. شوخیهایی مثل سخنان وزیر بهداشت درباره فیزیوتراپی خطاب به مردی که توان مالی نداشت، یا شایعه ترورهای بیولوژیکی و حتی بحث گرانی پوشک هم در لابهلای داستان گنجانده شده بود. اما این موارد هم نتوانست سریال را به اتفاق ویژه نوروز 98 تبدیل کند و شاید یکی از دلایل آن حضور تکراری بازیگران شناخته شده طنز تلویزیون مثل مرجانه گلچین، مهران غفوریان، یوسف تیموری و هدایت هاشمی بود که مخاطبان شبیه کاراکترهایشان را سالها در سریالهای طنز تلویزیونی دیده بودند.
«ستارهساز» و اقبال عاشقان فوتبال
برنامه «ستارهساز»، برنامه جدید شبکه سوم سیما در ایام نوروز بود، برنامهای که قرار است استعدادهای فوتبالی را بشناسد و کشف کند؛ «ستارهساز»، قرار نیست به مثابه برنامه دیگر استعدادیابی شبکه سه، محلگذار همه شکل اجرای برنامهای باشد. بنایی که در این برنامه گذاشته شده است، این است که استعدادی که شناسایی میشود، فقط و فقط در حوزه فوتبال است، کارشناسانی دارد که آنها هم تخصصشان همین است. مطمئنا ساختن چنین برنامههایی از چند منظر قابل بررسی است، اما سازندگان «ستارهساز» معتقدند که برنامهشان فقط کشف استعداد در یک یا چند نفر نیست، همه کسانی که در این برنامه شرکت میکنند، شانس این را دارند که به یک تیم فوتبالی معرفی شوند.
در ایام نوروز این برنامه پخش شد و مخاطبان خاص خود را داشت و کسانی که عاشق فوتبال هستند پای تلویزیون نشستند تا ببینند در این برنامه جدید فوتبالی قرار است چه چیزهای جدید و چه استعدادهایی را ببینند. نکته مهم این برنامه حضور در شهرها و روستاهای دورافتاده بود که بتوانند استعدادهایی که هیچ وقت فرصت دیده شدن ندارند را نشان دهند. خداداد عزیزی بازیکن پیشکسوت تیم ملی فوتبال، یکی از داوران این برنامه است و معتقد است که این برنامه باعث میشود تا چهرههایی که تا به حال دیده نشدهاند و استعداد زیادی دارند همین برنامه باعث نگاه به استعدادشان شود.
او گفته بود:«آن چیزی که من در این برنامه میبینم و بسیار آن را دوست دارم و لذت میبرم و در این برنامه بهعنوان داور شرکت کردهام، این است که به استانهای مختلف رفتم، مثلا استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی، گلستان، یزد، اصفهان، کاشان و کهگیلویه و بویراحمد کسانی به من مراجعه کردند و تست دادند. چیزی که برای من خیلی جالب بود اینکه کسانی که میآمدند، کسانی بودند که توانایی فوتبالیست شدن را داشتند و همین برنامه باعث میشود که دیده شوند.»
قرعه پرمخاطبی به نام «عصر جدید»
برنامه «عصر جدید» به لحاظ جذب مخاطب موفقترین برنامه تلویزیون در ایام نوروز ۹۸ و حتی ۱۲ ماه گذشته بود. مهمترین عامل در محبوبیت این برنامه، حضور چهرههای ناشناخته و جدیدی بود که از میان مردم عادی برای شرکت در این رقابت انتخاب شده بودند. شاید اکثر ستارهها و چهرههای مشهور سینما و تلویزیون ایران هرچیزی که داشتند را تا به حال رو کردهاند و سیمای ملی در مقایسه با شبکههای ماهوارهای از این امتیاز برخوردار است که در چنین شرایطی میتواند به میان ۸۲ میلیون ایرانی برود و بین آنها بگردد تا چهرههای جدید و شیرینکاریهای جدید پیدا کند، در حالی که شبکههای ماهوارهای حتی در صورت تولیدی بودن برنامههایشان دایرهای دارند که در تعدادی از ایرانیان مهاجر محدود است
پیش از این هم وقتی «خندوانه» در دعوت از چهرههای مشهور و انجام گفتوگوهای تلویزیونی با چاشنی متلکهای عروسک جنابخان به انتها رسید و حتی ظرفیت استندآپکمدیهایی که توسط چهرههای معروف انجام میشدند هم تخلیه شد، به ناچار از چهرههای جدید و داوطلب استفاده کرد و همین آدمهای جدید و لحنهای جدید و مضمونهای جدیدشان بود که برنامه را مجددا مدتی سرپا نگه داشت.
خوبی «خندوانه» و بدی «عصر جدید» در مقایسه از این لحاظ، در این است که انتخاب افراد برگزیده در «خندوانه» توسط مردم صورت میگرفت و در «عصر جدید» آرای سلیقهای چهار داور است که همه چیز را تعیین میکند. یک هیات ژوری اینچنینی اگر در شبکههای ماهوارهای تشکیل شود، قابل درک خواهد بود چراکه آنها نمیتوانند مخاطبان میلیونی داخل کشور را برای رأی دادنهای تلفنی دعوت کنند؛ اما تلویزیون ایران لازم نیست چنین محدودیتی برای خود ایجاد کند و اگر در ادامه رأیهای دلبخواهی داوران باعث شود که مخاطبان عصبانی شوند، همین ممکن است آنها را از تماشای برنامه منصرف کند.
البته به «عصر جدید» و همینطور «خندوانه» و سایر برنامههای اینچنینی به تلویزیون نقدهای قابل توجهی هم وارد است که عمده آنها به نوع فرهنگسازی در این مجموعهها از یک طرف و پر شدن آنتن تلویزیون ملی با تاکشو و مسابقات استودیویی به جای سریالهای فاخر و جدی از طرف دیگر بر میگردند. بحث اسپانسرها و مسابقات پیامکی برنامهها هم موضوع دیگری بود که از اوایل فراگیر شدن این شیوه در تلویزیون مطرح شد و حالا اوج گرفته است اما گذشته از این نقدهای درونی و چشماندازهایی که در امتداد این برنامهها رصد میشوند، «عصر جدید» بار دیگر ثابت کرد که ماهوارهها بهرغم آنچه که عدهای ادعا میکنند، حتی در جذب مخاطبان عام هم در مقابل تلویزیون داخلی بسیار ناتوانند و چنین جملاتی که «مردم دیگر در خانههایشان تلویزیون ملی نمیبینند و... » بیشتر به شوخی شبیه هستند.
شجریان، افق، مهاجرانی
یکی از اتفاقات رسانهای که نشان داد برنامههای رسانه ملی همچنان مخاطبان خودش را دارد و محل بحث است، حاشیههایی بود که در مورد پخش مستند «شجریان؛ از سپیده تا فریاد» از شبکه افق اتفاق افتاد. خردادماه سال گذشته این مستند در فضای مجازی منتشر شد و به دنبال آن در محدودهای از فضای رسانهای بازخوردهایی هم داشت. نوروز 98، مستند «شجریان؛ از سپیده تا فریاد» با پخش دوبارهاش از شبکه افق، بار دیگر بر سر زبانها افتاد، موضعگیریها، انتقادها و باز هم صفکشیهای رسانهای شروع شد و نوع جدلها از شخص شجریان به نوع خوانش از او بدل شد.
«بیبیسی فارسی» با نگاهی جزئی به بخشهایی از این مستند در سایت رسمی خود نوشت: «این مستند روز جمعه با عنوان «شجریان از سپیده تا فریاد» در شبکه افق تلویزیون ایران پخش شد و در آن بار دیگر از موضعگیری آقای شجریان درباره اعتراضهای سال ۸۸ انتقاد شده است.» «بیبیسی فارسی» دراین باره با ابوالحسن مختاباد پژوهشگر تاریخ موسیقی معاصر هم گفتوگو کرد و او هم برای نوع پوشش صداوسیما از شجریان انتقاد کرده بود. البته نظرات نسبت به این مستند در بین جناحهای سیاسی متفاوت بود. بهگونهای که عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت خاتمی در توئیتی درباره این مستند نوشت: «مستند شبکه افق درباره داود هزاره ما، شجریان را دیدم. برخلاف کسانى که این مستند را علیه شجریان تلقى کردهاند، به نظرم مستند کارى سنجیده و هوشمندانه بود. سخنان علیزاده، پیرنیاکان و نوربخش دقیق و عالى بود. کارگردان و نویسنده متن منصفانه عمل کردهاند. مىتوان نکتههایى هم گرفت!»
پایان یک انحصارطلبی
وقتی برای اولین بار پخش برنامه سینمایی «هفت» با ایام جشنواره فجر یکی شد، دوربین گزارشگر این برنامه در برج میلاد سراغ یکی از مخاطبانی رفت که از سالن نمایش فیلم «جدایی نادر از سیمین» خارج میشدند. این مخاطب چهرهای آشنا بود اما نه چهرهای سینمایی. او عادل فردوسیپور بود و تایتل گزارشی برنامه «هفت» هم در یک طنازی هوشمندانه سمت او را «نود» عنوان کرد؛ یعنی عادل فردوسیپور: «نود». از فردوسیپور پرسیده شد که آیا به سینما علاقه دارد و اینجا چه میکند و او پاسخ داد فقط به خاطر اصغر فرهادی آمده است.
شروع حاشیههای غیرفوتبالی فردوسیپور از همینجا بود. از اینجا که او روی موج علایق طبقه متوسط سوار شد و به تمام مظاهر آنها اظهار علاقه و وابستگی کرد. فردوسیپور در گزارشهای فوتبالیاش دیالوگهای آثار فرهادی را تکرار میکرد، در اکران آثار او حاضر میشد، وزیر امور خارجه را به برنامهاش دعوت میکرد، بعد از حادثه پلاسکو در یک برنامه فوتبالی به نقد فعالیت شهردار وقت میپرداخت و بسیاری از فعالیتهای اینچنینی دیگر را هم انجام داد. برنامه «هفت» که بعضیها میگفتند قرار است معادل سینمایی برای برنامه فوتبالی «نود» باشد، در معرفی عادل فردوسیپور طنازی ظریفی انجام داد که امروز بحث آن خیلی جدی شده است.
تدوینگر «هفت» عادل فردوسیپور را معادل «نود» معرفی کرد و چه قصدی در این مورد داشت یا نداشت، به تملک تمامعیار این مجری و تهیهکننده بر برنامهای که روی آنتن میفرستاد اشاره داشت. مساله اما فقط مالکیت فردوسیپور بر «نود» نبود. او به عبارتی مالک گفتمان فوتبالی تلویزیون و به عبارتی برنامهسازی تلویزیون ملی درخصوص فوتبال هم شده بود. بخشی از طبقه متوسط ایران که مرتب از تلویزیون نقد میکنند هم نهفقط به دلیل کیفیت کاری عادل فردوسیپور، بلکه به دلیل حواشی غیرفوتبالیاش با او همراه بودند و فردوسیپور بخشهای دیگری از جامعه را که منتقدش بودند یا ندیده میگرفت و بایکوت میکرد یا به سبکی که معروفترین نمونهاش پخش فیلم هواداران تبریزی تراکتور بود، آنها را با پخش تصاویری گزینشی به سخره میگرفت و دستپایین نشان میداد. سال ۱۳۹۷ سال فردوسیپور نبود.
او با مدیر جوان شبکه سوم سیما وارد چالشها و اختلافاتی شد و سرانجام در آخرین روزهای سال صندلی «نود» را از دست داد. بحثها درباره جایگزینی محمدحسین میثاقی با مجری قبلی «نود» از همان زمانی که اولین تنشها بین علی فروغی و عادل فردوسیپور در گرفت مطرح بود، اما میثاقی که خودش هم جزء تیم فردوسیپور و جزء کشف شدههای برنامه «نود» بود، در ایام نوروز برنامهای به نام «فوتبال برتر» را با موفقیت روی آنتن فرستاد.
طی تمام 20 سالی که فردوسیپور «نود» را در شبکه سوم سیما اجرا میکرد، تلویزیون ملی هیچوقت به فکر یک گزینه رقیب و مکمل برای این برنامه و مجری و تهیهکنندهاش نبود و همین شد که جابهجایی سادهای که در سال ۹۷ باید انجام میشد، شکل یک جراحی بزرگ را پیدا کرد. البته برخورد مدیران تلویزیون با برنامه «هفت» و حذف مجری و تهیهکننده اولیهاش، تجربه موفقی نبود؛ چراکه مدیران سیما قبل از تصمیم به حذف یک مجری یا هدایت او به فعالیت در بخش دیگری از سازمان، باید به فکر گزینههای مکمل و رقیب برای او باشند.
عادل فردوسیپور در شرایطی از «نود» رفت که این برنامه تلویزیونی افت شدیدی در کیفیت فنی پیدا کرده بود و مخاطبان آن هم ریزش محسوسی داشتند. با این همه هواداران «نود» یا بهتر است گفته شود هواداران فردوسیپور در بخشی از طبقه متوسط، بابت این اتفاق اعتراضات گستردهای کردند تا اینکه حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیسجمهور، در مقام دفاع از فردوسیپور یک نظرسنجی در شبکه اجتماعی توئیتر انجام داد و از مردم پرسید آیا با رفتن عادل از برنامه «نود» موافق هستید یا نه؟ نتایج بهرغم اینکه مخاطبان این شبکه اجتماعی و از میان آنها مخاطبان پیج حسامالدین آشنا از طبقه متوسط شهری بودند، بسیار حیرتانگیز و برخلاف آنچه هواداران «نود» سعی در وانمود کردنش داشتند از آب درآمد.
تنها ۳۷ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی مخالف رفتن فردوسیپور بودند و ۳۹ درصد موافق و ۲۴ درصد در این خصوص بیتفاوت بودند. توئیت حسامالدین آشنا توسط مخاطبان ۳۵۴ بار پسندیده شد در حالی که بالای ۱۱۰۰ نظر منفی زیر آن درج شده بود که به مشاور رئیسجمهور در این خصوص که چرا در شرایط سیل و بحرانهای اقتصادی کشور به چنین مسالهای پرداخته است، اعتراض میکردند.
همراهی برنامههای تلویزیونی در سال سیل
سال جدید را با اخبار سیل شروع کردیم و فیلمهای کوتاهی که در فضای مجازی پخش میشد و نشان میداد که چقدر خسارتها زیاد بوده و چه اتفاقی در حال افتادن است، اما در همین بین واکنشهای زیادی هم در فضای مجازی میدیدیم که چرا تلویزیون سیل را پوشش نمیدهد. چرا هشدارها را نمیگویند و چرا به موضوع سیل آنقدر بیتوجه هستند، درحالی که شبکه خبر با توجه به فضای اطلاعرسانی همیشگیاش با زیرنویسها و ارتباط مدام با مناطق سیلزده سعی بر پوشش همهجانبه این بلای طبیعی داشت. در همه شبکهها هم این موضوع جدی گرفته شد و حتی شبکه چهار هم که فضایی متفاوت با دیگر شبکهها دارد با ارتباط مستقیم با مناطق سیلزده این مساله را جدی گرفت. شبکههای استانی ازجمله گیلان، کردستان، کرمانشاه و همدان هم بهطور کامل معطوف به سیل و هشدارها بودند.
اما نکته مهم اینجاست که با توجه به ایام سال جدید، بالاخره باید برنامههای نوروزی هم پخش میشد، اما درکنار برنامههای نوروزی اخبار سیل توسط رسانه ملیپوشش خوبی داده شد. خیلیها میگفتند، باید جوری اخبار سیل پوشش داده شود که نهادهای بینالمللی متوجه شوند و کمک کنند درحالی که مشکل کمک نکردن صلیبسرخجهانی به این سیل در ایران، تحریمهایی است که از طرف آمریکا به ایران تحمیل شده است. رادیو هم از این موضوع دور نشد و شبکههای رادیویی هم به این موضوع پرداختند، برنامههایی که برای راهیان نور ساخته شد و قرار بود که مستقیم این رویداد را پوشش دهند هم به موضوع سیل میپرداختند و حتی هشدارها در این برنامهها گفته میشد. حتی در برنامههای ضبط شده مثل «خندوانه» هم با ضبط کلیپهای جدید همدردی با مردم سیلزده را ابراز کردند تا تلویزیون نقش خود را در این اتفاق ناگوار ایفا کند.
منبع: فرهیختگان
Related Assets:
-
طراحی ۳ سناریو برای ایام نوروز یزد
-
آغاز تصویربرداری سریال «سلمان فارسی» از ۲۰ آذر
-
رضایت 90 درصدی مخاطبان از سریال گاندو
-
اعزام تیم هنرمندان بسیجی استان یزد به مناطق سیل زده
-
4دستگاه کامیون حامل کمک های مردم یزد به دست سیل زدگان رسید
-
وقتی شهدا میزبان میهمانان نوروزی در یزد می شوند
-
دستپخت نوروزی سیما را بچشید
-
دیالوگی جالب از یک سریال تلویزیونی که مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفت