نمایش نمایش

ID : 13007469
محمد عطریانفر:

عارف چاره ای جز کناره گیری نداشت


درباره انصراف آقای عارف از كانديداتوری رياست‌جمهوری در سال 92 هم بايد گفت كار او از خودگذشتگی نبود، بلكه يك تصميم عاقلانه بود چرا كه او جز اين مسير، مسير ديگری نداشت.

به گزارش عصر فرهنگ، محمد عطریانفر از اعضای کارگزاران و از بازداشت شدگان فتنه 1388، در مصاحبه با آرمان نظرات خود را پیرامون دولت روحانی، اصلاح طلبان و فعالیت های انتخاباتی برای مجلس دهم تشریح کرده است. 

 

 
وی در بخشی از مصاحبه خود، فتنه 88 را برای اصلاح طلبان تلخ ارزیابی کرده و گفته: فكر می ‌كنم بهتر باشد از انتخابات سال 88 شروع كنيم. حادثه انتخاباتی سال 88 حادثه غم‌انگيزی در تاريخ سياسی ايران بود. به اين خاطر كه نخبگان چپ سياسی شكست خوردند. هركسی كه پيروز می شود بايد بداند كه اين پيروزی برای او ابدی نيست و كسی هم كه شكست می خورد بايد بداند كه اين شكست ابدی نيست.
 
 
این فعال اصلاح طلب که پس از دستگیری در سال 1388، با چرخش سیاسی دیدگاه های افراطی خود را تقلیل داده بود در اعترافات خود نیز در آن سال حوادث 88 را خیانت به کشور و نظام ارزیابی کرده بود: اينجا آمده ام خود را بشکنم و بگويم عضو نظام هستمدو اصل مهم ولايت فقيه و نظام اسلامي بي رحمانه مورد هجمه برخي گروه ها و جريانات حزبي قرار گرفت. گر در گذشته خود با دیگرانی همسو بودم که در پی زاویه گرفتن با نظام یا براندازی بودند و اکنون فاصله می گیرم افتخار می کنم.
 
 
عطریانفر در مصاحبه با آرمان تولد اصلاحات را از سال 68 و بعد از پایان جنگ دانسته: اساسا مقوله اصلاحات يك مقوله تدريجي، قانونمند، غيرخشن و تابع شرايط زمان و مكان و معطوف به تامين منافع مردم در مقاطع تاريخي مختلف است. آنچه به‌عنوان اصلاحات در سال‌هاي 76 و 80 رخ داد، حركتی بود كه تكيه گاه خود آنها از سال‌هاي 68 به بعد است. خيلی افراد مي‌گويند تولد اصلاحات از سال 76 است، اما من اين را قبول ندارم. اصلاح‌طلبي به معناي روشن، خود انقلاب ايران است. حالا اگر بگوييم مدتي درگير جنگ بوديم و توجه مان معطوف به دشمن خارجي بوده مي‌توانيم بگوييم آغاز اصلاحات پايان جنگ است. اگر منطق آقاي هاشمي را تعقيب كنيد مي‌بينيد منطق او يك منطق اصلاحي است و اساسا 76 محصول دوران قبل است. نمي‌خواهم صحبت حزبي كنم اما آنچه در سال 75 به عنوان مقدمه 76 رخ داد، تكيه گاه اصلي اش مجموعه تدابير سياسي‌ بود كه سال 73 در قالب هويت حزب كارگزاران آغاز شد و تمامي نهادهاي پشتيبان در استان‌ها و شهرستان‌ها را همين تشكل فعال كرد و در خدمت منتخب مردم در سال 76 قرار داد. پس اصلاحات يك sequence است و مي‌توان آن را به دوي امدادي تشبيه كرد كه بخشي از مسير را عده‌اي طي مي‌كنند و بخش‌هاي ديگر را افرادي ديگر. آنچه ما در ظرف رفتار اعتدالي و عقلاني آقاي روحاني به رسميت مي‌شناسيم، ادامه همان تاريخ است. بطور كلي روند اصلاحي از 57 شروع شده و تاكنون ادامه دارد اما بايد قطعه سال‌هاي 84 تا 92 را از آن جدا كرد و دو سوي ديگر قطعه را به هم متصل كرد.
 
 
به عقیده این عضو کارگزاران سازندگی، وزارت کشور تا کنون 70 تا 80 درصد مطالبتات اصلاح طلبان را انجام داده است: اطلاعاتي كه از وزارت كشور به ما مي‌رسد اين است كه آقاي رحماني فضلي به بيش از 70 -80 درصد توقعات اصلاح‌طلبان پاسخ مثبت داده است. البته مواردي هم وجود داشته كه صورت نگرفته بنابراين فكر مي‌كنم كساني كه در مقوله اصلاح‌طلبي وزارت كشور را خوب بشناسند حتي در اين نقطه هم ايراد چنداني نمي‌گيرند. ضمن اينكه بايد اين تفكر ايجاد شود كه كسي كه انتصاب مي‌شود حتما نبايد دوست و آشنا باشد ،بايد واجد صلاحيت باشد. برخي مي‌گويند انتخاب بخشداران و فرمانداران با نمايندگان مجلس با هماهنگي  وزير كشور صورت مي‌گيرد و اين مي‌تواند منجر به اين شود كه در انتخابات آينده مجلس كارآمدي مجلس قبل را نداشته باشد.
 
 
محمد عطریانفر در انتقاد به اظهارات منتخب نیا، دبیرکل حزب اعتماد ملی که شورای راهبردی اصلاحات را جریانی انحرافی نامیده بود، گفته است: كسي كه فضای اصلاح‌طلبان را درك مي‌كند مي‌داند كه تكيه گاه اصلاحات، تكيه گاه بزرگی است و در كنار او آقاي هاشمي قرار گرفته است. افراد شاخص اين جريان هم اين واقعيت را به رسميت مي‌شناسند. اما سوالي كه پيش مي‌آيد اين است كه اگر كسي بخواهد شوراي راهبردي و به تبع آن تکیه گاه اصلاحات را خلع يد كند، چه چيزي را مي‌خواهند جايگزين آن كنند؟ اگر نظر آقاي منتجب نيا اين است كه احزاب 18 گانه اصلاح‌طلب كه در گذشته نشستي با عنوان گروه‌هاي اصلاح‌طلب داشتند بايد انتخابات را مديريت كنند بايد گفت تا جايي كه ما مي‌دانيم چهره‌هاي شاخص احزاب و گروه‌هاي سياسي دوم خرداد به حضور بزرگان اصلاحات افتخار مي‌كنند.
 
 
وی در بخش دیگری از مصاحبه خود تکروی برخی از شخصیت ها و گروه های اصلاح طلب را تقبیح کرده است و به آنها هشدار داده که درصورت تکروی و خروج از جبهه اصلاحات شکست خواهند خورد: الان به همان نقطه اوليه رسيده‌ايم و بنابراين با انديشه اصلاح‌طلبي كار را پيش مي‌بريم. چون در ايران هنوز احزاب به معناي واقعي خود را پيدا نكرده‌اند. نكته ديگري هم كه وجود دارد اين است كه افرادي مانند آقاي خرازي كه حزب تاسيس كرده‌اند يا آقاي عارف، اگر مي‌خواهند در عرصه سياست نقش موثري ايفا كنند، بايد بيايند به اين كاروان بپيوندند و اگر بخواهند كوس استقلال بزنند شكست خواهند خورد. البته در انتخابات مجلس آينده انديشه اصلاح‌طلبي نمايندگان موفقي را خواهد داشت.
 
 
عطریانفر کناره گیری محمدرضا عارف به نفع روحانی در انتخابات 92 ریاست جمهوری را از روی اجبار و نه از خودگذشتگی می داند: آقاي عارف اگر بخواهد توفيق داشته باشد نبايد فراموش كند كه بايد ذيل جبهه اصلاحات فعاليت كند تا از او حمايت شود. اگر كسي بگويد من كاري با شوراي راهبردي ندارم، قطعا رقيب تلقي خواهد شد. بنابراين آقاي عارف هم براي ادامه فعاليتشان بايد خودشان را با شوراي راهبردي هم افق كنند. درباره انصراف آقاي عارف از كانديداتوري رياست‌جمهوري در سال 92 هم بايد گفت كار او از خودگذشتگي نبود، بلكه يك تصميم عاقلانه بود چرا كه او جز اين مسير، مسير ديگري نداشت. آقاي عارف بر سر يك سه راهي خوب، بد و راه وسط نبود. او بر سر دوراهي خوب يعني خروج و بد به معناي ماندن و تقبل شكست بود. بنابراين اينگونه نبود كه اگر او در صحنه مي‌ماند نفرين اصلاح‌طلبان نصيب فرد ديگري به جز او مي‌شد.
 
 
عارف به عنوان یکی از نیروهای میانه رو اصلاح طلبان شناخته می شود که همیشه مشی سیاسی وی مورد انتقاد نیروهای تندرو این جریان سیاسی بوده است. در جریان انتخابات 92 نیز فشارهای بسیاری برای کناره گیری اش از سوی سران اصلاحات و نیروهای تندرو به وی وارد شده بود. درحالیکه عارف خود را برای انتخابات مجلس دهم آماده می کند بار دیگر مورد انتقاد اصلاح طلبان قرار گرفته و او را به تکروی محکوم می کنند. 
 
 
محمد عطریانفر در ادامه مصاحبه خود به انتقاد از مجلس ششم می پردازد و آن را مجلسی می داند که دستاوردی برای مردم نداشت: مجلس ششم مجلس شاخصي كه ما بتوانيم چيزي را با آن بسنجيم نيست. مجلسي است كه در طول حيات چهارساله خودش دستاوردي كه به نفع مردم داشته باشد نداشت. چرا كه وقتي به عنوان يك قطعه در پازل قدرت قرار مي‌گيريد بايد تناسب خودتان را داشته باشيد. بهترين شاهد اين گفته رئيس اصلاحات است. او گفته بود: ما در طول فعاليت در دولت هفتم هيچ‌وقت با مجلس پنجم كه به اصولگرايان تعلق داشت مشكلي نداشتيم و در مقابل با مجلس ششم كه متعلق به خودمان بوده مشكلات زيادي داشتيم.  




فرهنگی فرهنگی

جدیدترین ها جدیدترین ها