به گزارش عصر فرهنگ، اخیراً میزان کمک های وزارت ارشاد دولت حقوق دان(؟!) به نشریات یزدی منتشر شد. البته قبلاً و همان زمان که مشاور رسانه ای رئیس جمهور به صراحت اعلام کرد «رسانه بر اساس انتقادی که از دولت می کنند کمتر یارانه می گیرند!» می شد میزان این حقوق و نشریاتی که از آن بهره مند می شوند را حدس زد.

این که ارشاد به چه حقی و بر اساس کدام قاعده و قانون به رسانه های حامی دولت پول تزریق می کند محل بحث نیست. نکته اینجاست که علی رغم چنین اعترافات صریح و شواهد متعدد مبنی بر سیاست بازی در زمینه کار فرهنگی باز هم عده ای اصرار دارند که اقدامات ارشاد کاملا حرفه ای و به دور از باند و باند بازی است.

وزارت ارشاد با روی کار آمدن دولت روحانی تمامی مجوز سایت های خبری را لغو کرد و آن ها را ملزم به اخذ مجوز دوباره از این وزارتخانه کرد. طبیعی است که با این ترفند و البته تنگ نظری دولتمردان بسیاری از این رسانه ها از دریافت مجوز باز ماندند. قاعدتاً در این روند قدم بعدی بستن دهان منتقدان با حربه فیلتر آن هم به دلیل فعالیت بدون مجوز خواهد بود! ولی خوشبختانه قوه قضائیه به این تنگ نظری ها پاسخ داد. عبدالصمد خرم‌آبادی دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و معاون قضایی دادستان کل کشور در امور فضای مجازی گفت: «وزارت ارشاد صلاحیت و مجوز فیلتر و مسدودسازی سایت‌های خبری را ندارد.»

کاش نهاد یا ارگانی هم پا به میدان بگذارد و اعلام کند ارشاد صلاحیت پرداخت یارانه مطبوعات را هم ندارد وگرنه کدام عقل سلیمی پرداخت های میلیونی به نشریات یک فرد را قبول می کند.  

قیافه حق به جانب نگیرید!

نمونه دیگر از باندبازی و اقدامات غیر حرفه ای در ارشاد یزد همین جلسه اخیر استاندار با هنرمندان و حواشی به وجود آمده پیرامون آن است. استاندار یزد اخیراً کاملاً چراغ خاموش، بدون حضور رسانه ها و به صورت گزینشی اقدام به دیدار با برخی اهالی هنر کرده است. در گزارشی که سایت انجمن نمایش یزد منتشر کرد یکی از دست اندرکاران نمایش «قرعه ای برای مرگ» (که قبلاً در سایت عصر فرهنگ نسبت به مضامین غیراخلاقی آن و ولنگاری مسئولان ارشاد نقدهایی در مورد آن منتشر شده بود(اطلاعات بیشتر)) انتقاداتی را نسبت به رسانه ها مطرح کرده است. وی گفته: «در فضای مجازی به این متهم شدیم که در نمایش خود به اشاعه ی فحشا پرداخته ایم.آیا شما بعنوان مخاطب این خبر، از خود نمی پرسید که بنده با بیش از 60 سال سن و داشتن چندین نوه و نتیجه، چگونه می توانم در چنین نمایشی همکاری داشته باشم؟ آن هم در حالی که مادرم با گفتن "یاعلی" به من شیر خورانده است! من که نگران آینده و سرنوشت زندگی فرزندان خود و فرزندان شهر و کشورم هستم.»

سوال اینجاست اینکه مادر یک فرد با یا علی او را بزرگ کرده و یا داشتن زن و فرزند دلیل بر  صحت کارهایش می شود؟ بیایید قبول کنید در نمایشی که اجرا شده است مهمانان یک جشن برای صاحبخانه شراب هدیه می آورند! روی صحنه با هم حرکات موزون انجام می دهند! دست آخر هم برای خلاصی از مرگ زنان حاضر در جشن را به تن فروشی ترغیب می کنند! اگر این ها اشاعه فحشا نیست، پس چه اسمی برای این افعال می توان انتخاب کرد؟ اگر براستی نگران آینده فرزندان این مرز و بوم هستید از اشاعه فحشا که بنیان خانواده ها و به تبع آن اجتماع را ویران می کند، حذر کنید.

وی سخنان خود را اینگونه ادامه داده است: « من باور دارم چراغی که در سالن تئاتر روشن می کنیم حق آن پیرزن روستای دور افتاده ی مرزنشین هست، پول روشن شدن آن چراغ از بیت المال هست و اگر کار و نمایش بی ارزشی روی صحنه ببرم، روزی باید پاسخ گوی او باشم، پس چگونه می توانم نمایشی روی صحنه ببرم که با فرهنگ و دین و آیینم در تعارض باشد؟»

باور درستی دارید. هم هزینه آن چراغ و هم هزینه های دیگر سالن اداره ارشاد که نمایشتان را در آن اجرا می کردید همه از پول بیت المال بود. اما اینکه چگونه می توان با این وجود کار بی ارزش و یا بهتر بگوئیم ضد ارزش به روی صحنه برد سوالی است که باید خود بدان پاسخ گوئید، نه اینکه با فرافکنی و جنجال از پاسخ به آن طفره بروید.

رسانه های استان جزئیات نمایش شما را منتشر کرده و ادعای مخرب بودن آن را مطرح کردند. شما هم می توانید با دلیل و مدرک بگوئید این نمایش با کدام فرهنگ، دین، آئین و یا علی گفتنی هماهنگ است. نه تنها سایت انجمن نمایش یزد در اختیار شماست، بلکه گمان نمی رود هیچ یک از رسانه های استان برای انتشار مطالب شما معذوریتی داشته باشند.

فرهنگ و هنرتکیه گاه می خواهد یا تقوا؟!

معاون فرهنگی و هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد یادداشتی در اینستاگرامش منتشر کرده که از سوی رسانه های وابسته و یارانه بگیر هم انعکاس داده شده است.

حوتی نژاد(حوتی نژاد کیست؟) نوشته: « هنرمند همیشه جلوتر از جامعه تلاش می کند با نگاه و باور خود مسیر پیشرفت را برای مردمش روشن کند.» البته خودش کمی بعد جواب این ادعای خود را می دهد و می نویسد: «هستند افرادی که اصرار بر فهماندن فهم خود به جامعه و پافشاری برای حاکم کردن نگاه خود دارند»

بگذریم، مهمترین سخن حوتی نژاد جایی است که می گوید:« متاسفانه فضای هنری که فضاییست تخصصی با شاخص های متفاوت نقدپذیری و دگراندیشی دستخوش سیاست زدگی و اعمال نظر افرادی غیر متخصص شده است که به اسم دین ، به اسم فرهنگ دارالعباده در نقش دایه دلسوزتر از مادر هنجارشکنی  کرده و فضای هنری استان را به ناامنی و نا امیدی می کشانند .لغو کنسرت ها، بی اخلاقی در فضای رسانه های غیر مجاز، نشر اکاذیب و هتک حرمت ها دستاورد این نگاه و این تفکر است.

جناب اقای میرمحمدی عزیز

حوزه فرهنگ و هنر استان در حال حاضر نیازمند به پول و امکانات نیست ؛ فقط یه تکیه گاه  می خواهد چون شیرکوه ، همین.

کمک کنید قانون به تعداد افراد جامعه تکثیر نشود.»

جناب آقای معاون! نگاهی به سابقه مدیران و معاونان جدید ارشاد بیندازید و بعد از تخصص سخن بگوئید. اینکه آقایان به خاطر نزدیکی با فلانی یا برادر بهمانی بودن مدیر شوند، تخصص محسوب می شود؟ فرضاً حرف شما درست! مخاطبان این اثرات هنری هم متخصص هستند؟ دست از سفسطه بازی بردارید، نقد رقص و فحاشی (اگر طبیب اجباری را ندیده اید اینجا را بخوانید) هم تخصص می خواهد؟!

از لغو کنسرت کذایی و جفایی که مجری برگزاری آن با استفاده از سکوت ارشاد بر قشر انقلابی یزد کرد هم گفتنی بسیار است!(بیشتر بخوانید)

آقای حوتی نژاد! شفاف سخن بگوئید. کدام هنجار شکنی؟ اجرای نمایش ها و ترویج بی بند و باری در جامعه هنجار شکنی نیست، افشای آنچه به اسم فرهنگ به خورد مردم می دهید هنجار شکنی است؟

از بی اخلاقی ها و نشر اکاذیب گفته اید! در این خصوص حرف بسیار داریم. برای مثال نگاهی بیندازید به فحش نامه ای که دو هفته قبل توسط یکی از کارکنان ارشاد به اسم ارشاد در فضای مجازی منتشر شد. این است آن اخلاقی که از آن دم می زنید؟ فحاشی، نسبت ناروا دادن و تهدید و ارعاب اخلاق مد نظر شما است؟ حالا اگر رسانه ها در جواب این فحاشی ها یک «خودتی» به ناشرش بگویند اسم این کار می شود فحاشی، بی اخلاقی و نشر اکاذیب؟!

جناب حوتی نژاد! از بی مجوزی گفتید. ابتدای این یادداشت به دلیل بی مجوزی رسانه های ارزشی اشاره گذرایی شد. اما شما که خود را مظهر صداقت می دانید به افکار عمومی پاسخ دهید آیا درست است که موسسه ای که از سال 92 دیگر مجوز ندارد، در یزد نمایش برگزار می کند، موسسه فرهنگی تاسیس می کند، به اسم نمایشگاه کتاب، پوشاک می فروشد، و زمین برای فعالیت فرهنگی تصاحب می کند؟ درست است که همین موسسه بدون مجوز موفق شده است در یک صبح تا ظهر از شورای نظارت بر نمایش مجوز برگزاری تئاتر بگیرد؟!

گفته اید:«حوزه فرهنگ و هنر استان در حال حاضر نیازمند به پول و امکانات نیست » خدا را شکر بالاخره یک نفر اعتراف کرد خزانه آنقدر ها هم که می گویند خالی نیست! هر چند ظاهراً  مدیر کل ارشاد یزد از این پول ها بی خبر است چون قبلاً در پاسخ به اعتراضات گفته بود به دلیل مشکلات مالی برگزاری جشنواره فیلم کوتاه به جای موسسات فیلمسازی به موسسات تبلیغاتی سپرده شده است!

آقای حوتی نژاد! حوزه فرهنگ و هنر استان تکیه گاه نمی خواهد، اندکی تقوا می خواهد. هر چند گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، آنچه البته به جائی نرسد فریاد است!

آقای استاندار شما هم «کمک کنید قانون به تعداد افراد جامعه تکثیر نشود.» همین که به اندازه دولت ها، حقوق بزرگانش، سفرهای مدیرانش، یارانه مجیزگوهایش و منافع دوستانش تکثیر شود کافی است!

امضاء: یک فرد غیر متخصصِ منتقدِ بی سواد