پنج شنبه هفته گذشته، هشتمین جشنواره بزرگ «زیر سایه خورشید» با برگزاری جشنی در امامزاده سیدجعفر محمد(ع) پایان یافت. جشنی که سی هزار نفر را به محل برگزاری کشاند تا علاوه بر استفاده معنوی از سفیران پیشوای هشتم شیعیان، از سخنان حجت الاسلام ابوترابی نائب رئیس مجلس و ترانه های حماسی- مذهبی حامد زمانی هم بهره ببرند. البته این جشن بزرگ غائبینی هم داشت، غائبینی که همواره دم از همراهی و همدلی با مردم می زنند!
یادداشت زیر توسط یکی از مخاطبین عصر فرهنگ به رشته تحریر در آمده است:

پرده اول:
دوم دی ماه بود! روز شهادت ولی نعمت ما ایرانی ها، امام رضا(ع) و روز تدفین هشت شهید گمنام در حسینه امیرچخماق. ببخشید! هشت شهید نه، شش شهید. از آنجا که استانداری یزد و میراث فرهنگی با دفن شهدا در حسینیه مخالفت کرده بودند، احتمال داشت مانع از تشییع و دفن شهدا نیز بشوند. همین شد که دو شهید به یاد دوران جنگ فدایی بقیه دوستان شدند و زودتر از بقیه دفن شدند تا باز هم معبری بگشایند. تا شاید اجازه دهند شهدا در سرزمینی که برایش جنگیده اند و جان خود را فدا کرده اند آنطور که شایسته است دفن شوند! تنها یک روز بعد از شهادت امام مجتبی غریبانه دفن شدند تا ثابت کنند تاریخ در حال تکرار است...
استاندار اما می گفت شهدا نباید اینجا دفن شوند. بچه ها اینجا بازی می کنند و به شهدا بی احترامی می شود. شهدا را ببریم ضلع شرقی با عزت و احترام دفن کنیم.
ضلع شرقی، یعنی شهدایی که مانع از غصب ایران شدند را در زمین غصبی دفن کنیم، زمینی که صاحبانی دارد که شب ها با سند و با چشمانی اشکبار کنار میدان امیرچخماق شب را صبح می کنند.
بالاخره روز شهادت امام هشتم، هشت شهید نه شش شهید تشییع و تدفین شدند. استاندار هم آمد، سری به مراسم زد و از بعثت مسیر خود را از مردم جدا کرد.
هر چه فریاد زدیم گفتند چرا از شهدا استفاده ابزاری می کنید؟چرا مخالفان خود را مخالف شهید و شهادت  و دین و دیانت معرفی می کنید؟
شهدا را دفن کردیم اما داغ بی احترامی به شهدا در دلمان ماند! ناراحت بودیم که عده ای ما را نه مردمان دارالعباده که اهالی شام فرض کرده بودند! کسانی که میخواستند سروران را در خرابه میهمانی کنند! داغ عزاداری و تشییع برای دو شهید فداکار که مجتبایی دفن شدند هم هنوز که هنوز است آزارمان می دهد. میراث هم بالاخره موفق شد. قرار شد سایبانی برای بنا نسازند که یک وقت مانع زیبایی بنا نشود! چه اهمیتی دارد اگر زیبایی این جوانان و پدر و مادرشان فدا شود. تاریخ هنوز تکرار می شود و « لیتنی كنت على قبرك ظلا ...»

پرده دوم:
29 مرداد، جشن زیر سایه خورشید ویژه ولادت امام رضا(ع) برگزار شد. خدام امام رضا تمام یزد را زیر پا گذاشتند تا پیام مهر و عطوفت امام مهربانی را به مردم دیارمان برسانند. شب آخر، حسن ختام بازدید سفیران رضا از یزد، جشنی باشکوه برگزار شد. سی هزار نفر آمده بودند. همه آمده بودند جز همان ها که می گفتند مردم یزد افسرده اند چون همیشه روضه می گیرند!
نه استاندار آمد، نه معاونینش، همه با هم مشغله داشتند! تنها همان کودکانی آمدند که با بازی کنار قبر شهدا بزرگ شده بودند...