نمایش نمایش

ID : 13977391
نقد فیلم «نهنگ عنبر»؛

داستانی پیش پا افتاده با چاشنی خنده!


شاید بزرگترین نقطه ضعف این فیلم فیلمنامه است، فیلمنامه‌ای که به همه چیز سطحی می‌نگرد و اجازه ساخته و پرداخته شدن را نمی‌دهد. انگار می‌خواهد تمام این سال‌ها را پشت سر هم روایت کند. فیلمنامه ای که ظاهرا اهمیتی برای درک و شعور مخاطب خود قائل نیست. از همین رو تمام نگاه‌ها و خرده داستان قبل از اینکه به خوبی به آنها پرداخته شود زود به پایان می‌رسند.

عصر فرهنگ، فیلم نهنگ عنبر جدیدترین ساخته سامان مقدم و هفتمین فیلم بلند این کارگردان اخیرا اکران شد و فروش نسبتا مطلوبی را هم برای خود دست و پا کرد. این فیلم روایت 40 سال از زندگی ارژنگ صنوبر با بازی رضا عطاران است. این فیلم توانسته در قالبی کمدی نظرات کارگردان در مورد برخی مسائل اجتماعی و سیاسی را بیان کند.


اما این فیلم بیشتر شبیه یک بیان سطحی است که بی شباهت به ورق زدن یک دفترچه خاطرات نیست. دو نقش اصلی این ساخته سامان مقدم به خوبی در قیلمنامه ساخته و پرداخته شده است. رویا با بازی «مهناز افشار» عشق دوران کودکی ارژنگ است. ارژنگ تا میانسالی خود نیز درگیر علاقه‌ای است که به او دارد اما در سوی مقابل این رویاست که چند باری ازدواج کرده و از همسرانش جدا می‌شود و هر بار با آنها عازم خارج از کشور می‌شود که ارژنگ را درگیر خرده داستان‌هایی می‌کند. این شاکله اصلی داستان است که خرده داستان‌ها به آن وصل می‌شود. شاید به همین دلیل فیلم نهنگ عنبر تا حدی درگیر ممیزی بوده‌است.

 


از لحاظ چهره پردازی که برعهده سعید ملکان بوده‌است به خوبی دوران دهه 60 و بعد از آن را روایت می‌کند، شاید یکی از نکات مثبت داستان طراحی لباس است که نشان از یک سبک پوششی خاص دختران و زنان در آن سال‌ها دارد که البته تاحدی برای مخاطب دارای نوستالژی است. این کار را گلناز گلشن انجام داده‌است.

 

 

اما شاید بزرگترین نقطه ضعف این فیلم فیلمنامه است، فیلمنامه‌ای که به همه چیز سطحی می‌نگرد و اجازه ساخته و پرداخته شدن را نمی‌دهد. انگار می‌خواهد تمام این سال‌ها را پشت سر هم روایت کند. فیلمنامه ای که ظاهرا اهمیتی برای درک و شعور مخاطب خود قائل نیست. از همین رو تمام نگاه‌ها و خرده داستان قبل از اینکه به خوبی به آنها پرداخته شود زود به پایان می‌رسند و نقش‌هایی که در این خرده داستان‌ها هستند حتی با معرفی راوی یا همان رضا عطاران هم به خوبی به مخاطب شناسانده نمی‌شوند. تا آنجا که راوی تنفر خود را از پدر رویا بیان می‌کند اما هیچگاه دلیل این تنفر بیان نمی‌شود. جالب آنکه اگر بخواهیم تمرکز بیشتری روی حفره‌های فیلمنامه داشته‌باشیم هیچگاه دلیل جدایی رویا از همسرانش در فیلم بیان نمی‌شود و شاید به طور ساده با آن‌ها برخورد می‌شود و یا آنکه در تمام رفت و آمدها به آمریکا خانواده رویا غایب است.


جدا از حفره‌های فیلمنامه گاهی این خرده داستانها باعث شلوغی تدوین هم شده است و مخاطب را از خط اصلی داستان دور می‌کند، نهنگ عنبر شاید یک فیلم کمدی باشد اما در اواسط فیلم تبدیل به یک درام می‌شود و هر قدر به انتهای فیلم نزدیک می‌شویم از طنز داستان کم و درام آن افزوده می‌شود. نهنگ عنبر روایت آدم‌هایی است که طی این سال‌ها عوض شده‌اند و شاید نمونه بسیاری از آنها را در اطرافمان داشته باشیم. کسانی که از فیلم دیدن یواشکی و کاست پر کردن‌های یواشکی به مثلا طبقه روشنفکر و پولدار تبدیل شدند. البته داستان قصد ندارد این موضوع را بزرگ کند اما شاید لایه بندی فیلمنامه به این نکات هم توجه داشته‌است، لایه بندی که باز هم از عمق لازم برخوردار نیست و نمی‌تواند نقد اجتماعی خود را به خوبی بیان کند.


اما در هر صورت نهنگ عنبر یک فیلم کمدی و درام محسوب می‌شود که اگر فیلمنامه قوی تر داشت می‌توانست یکی فیلم‌های خوب سینمای ایران باشد که توانسته به روایت از زندگی چند دهه اخیر بخشی از جامعه ایران باشد.


با نگاهی به نظر دیگر نقادان سینمای ایران نسبت به این فیلم خواهیم فهمید نه تنها فیلمنامه بلکه ساخت هم با اشکالاتی رو به رو است. محمد رضوانی پور در بخشی از نقد خود در این باره آورده است: «فیلمساز تصور می‌کند با قرار دادن چند پیکان نارنجی سری قدیم و اندک دکوری ساده می‌تواند فضاسازی کند. خلق اتمسفر دراماتیک پیش‌کش، وظیفه‌ همه عوامل از کارگردان و فیلم‌بردار تا تکنسین‌های سر صحنه است که اندکی بیش‌تر تلاش کنند تا تابلوهای راهنمایی و رانندگی جدید، نوع خط‌کشی‌ خیابان‌ها، بافت شهری تهرانِ امروز و جالب‌تر از همه، سر در مرکز خریدی مدرن در گوشه‌ای از بک‌گراند سوژه، آن هم در دهه 60 توی ذوق نزند! علی‌رغم همه این‌ها به لطف توانمندی بازیگران هم که شده، فیلم مناسب است برای این‌که سینما را هم در برنامه تفریحی آخر هفته‌مان بگنجانیم و برویم تا کمی خوش باشیم!»


همچنین جبار آذین منتقد سینما هم درباره فیلم می‌گوید:« تمام تلاش عوامل این فیلم این بوده که یک اثر سرگرم کننده اجتماعی را بسازند و به همین دلیل از تمامی عناصر لازم در این رابطه به خصوص در زمینه انتخاب بازیگرانی مثل رضا عطاران که محبوب مخاطبان ایرانی هستند هم استفاده کرده اند اما از جایی که فیلمساز این فیلم فاقد استاندارهای لازم فیلمسازی است ماحصل کار به گونه ای شده که از زاویه تحلیل فیلمنامه، کارگردانی و پرداخت شخصیت ها و ماجراهای فیلم به نتیجه مطلوب نرسیده و باعث شده محتوای اثر با شرایط اجتماعی ایران همخوانی نداشته باشد.


فیلم سینمایی «نهنگ عنبر» یک اثر متوسط است که سازندگانش کوشیده اند با سرهم کردن چند داستانک پیش پا افتاده و اضافه کردن چاشنی شوخی و خنده سطحی آن را برای چشم نوازی در سر در سینماها و گیشه مهیا کنند. با آنکه «نهنگ عنبر» از گذرگاه ممیزی عبور کرده ولی همچنان نادلچسب و به عنوان یک اثر سینمایی فاقد جذابیت های هنری و بصری و سینمایی است.»


نیره رحمانی اما نظر متفاوتی دارد و این اثر یک اثر صرفا برای گیشه ارزیابی می‌کند و با توجه به ممیزی های صورت گرفته روی فیلم می‌نویسد:« بی‌شک مهمترین امتیاز فیلم نهنگ عنبر مرور شوخ و شنگش بر پاره‌ای شاخصه‌های حیات اجتماعی و سیاسی این دیار در چند دهه‌ی گذشته است. نمی خواهم بگویم فیلم در این زمینه تصویر جامعی در برابر تماشاگران گذاشته است. اما در مجموع به عنوان یک فیلم کمدی که به نیت جذب مخاطب ساخته شده در حدی هست که از دیگر فیلمهای کمدی این سالها متمایز شود.»


در کل فیلم نهنگ عنبر را می توان یک فیلم متوسط کمدی دانست که از فیلمنامه نه چندان قوی برخوردار است. فیلمی که با شوخی های سطحی خود قصد دارد مخاطب را به سینما بکشاند. و در نهایت با بیان برخی نکات سیاسی و اجتماعی قصد القا برخی موضوعات دارد؛ هرچند حتی نتوانسته آن را نیز به خوبی بیان کند.

 






فرهنگی فرهنگی

جدیدترین ها جدیدترین ها