به گزارش عصر فرهنگ به نقل از اردکان گویا، آيت الله شيخ حسن ابوترابي يزدي در مورد رؤياي صادقه‌اش چنين مي‌گويد: در روز دوم فروردين سال 1342 كه مزدوران رژيم منفور پهلوي ريختند در مدرسه فيضيه قم و طلاب را مجروح و مضروب كردند و سيد يونس رودباري را به شهادت رساندند من به تهران رفته بودم و آن روز قم نبودم و از نزديك  شاهد جنايت مزدوران شاه نبودم، اما وقتي برگشتم و اوضاع و احوال مدرسه فيضيه را ديدم سخت تحت تاثير قرار گرفتم، از طرفي ديگر هر روز شايع مي‌شد كه قرار است امشب حضرت امام خميني را دستگير كنند و شايعاتي نظير اين، يك نفر سيد بود كه قباي بلند مي‌پوشيد و در مدرسه فيضيه پول جمع‌آوري مي‌كرد و زيلو مي‌خريد و از اين كارهاي خير انجام مي‌داد.

يك شب آن سيد گفت: قرار است امشب حضرت امام(ره) را دستگير كنند. آقاي ديگري هم بود كه گفت: طلبه‌ها امشب برويد منزل، قرار است امام را دستگير كنند. من آن شب خيلي ناراحت شدم و گريه كردم و متوسل شدم به حضرت ولي عصر(عج) در عالم رويا ديدم در راهرو مدرسه فيضيه هستم حضرت ولي عصر(عج)‌ هم در آنجا تشريف دارند البته من خود ايشان را نديدم بلكه صداي ايشان را مي‌شنيدم. ايشان يك نهيبي به خادم مدرسه فيضيه زدند و فرمودند: ((اين لباس‌هاي خونين طلاب و كتاب‌ها و قرآن‌هاي پاره شده و سوخته را ببر بيرون تا مردم ببينند كه با طلاب چه كردند)). خادم عرض كرد: آقا از مزدوران شاه مي‌ترسم. سپس خادم از حضرت سئوال كرد: آقا نظر شما درباره آيت الله خميني چیست ؟ايشان فرمودند: ((امر ايشان يا امتثال (فرمانبرداری)امر ايشان مانند امر من است)) من صبح اين  خواب را براي يكي از دوستانم نقل كردم و ظاهراً ايشان هم جايي نقل كرده بودند و اين خبر به حضرت آيت الله فكور رسيده بود.

يك روز كه عده‌اي از طلاب در منزل ايشان بودند به من فرمود: برو روي اين صندلي بنشين و خواب خودت را براي طلاب بيان كن گفتم: ‌من اين كار را نمي‌كنم ولي براي شما تعريف مي‌كنم سپس ایشان، خواب را برای طلاب بیان فرمودند وگفتند اين خواب از روياهاي صادقه مي‌باشد.

منبع کتاب کرامتها وحکایتهاص57 - علی سپهری اردکانی