نمایش نمایش

ID : 11706611
چند نکته متناقض در اتفاقات تلخ شیراز

مطهری دولت را متهم می کند، دولت از «آقازاده» حمایت می کند


در نامه ای که به امضای رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور خطاب به وزرای کشور و اطلاعات منتشر می شود، ادبیاتی بر روح نامه حاکم است که گویی ستاد تبلیغاتی آقای نماینده بیانیه صادر کرده است!

به گزارش عصر فرهنگ به نقل از سیاست روز، هفته گذشته یک اتفاق ناخوشایند رخ داد که البته عجیب نبوده و مسبوق به سابقه است. برخورد هتاکانه با یکی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی در هر لباسی زیبنده نیست. اما متاسفانه اگر کمی به همین چند سال اخیر رجوع کنیم، اتفاقاتی نظیر توهین به سیدحسن خمینی در سالگرد رحلت امام (که اتفاقا با واکنش زیبای رهبری همراه بود)، توهین به رئیس مجلس شورای اسلامی در آن حادثه کذایی قم، اهانت به حجت‌الاسلام ناطق‌نوری در شب‌های قدر ماه مبارک رمضان و... جزو اولین‌هایی است که در ذهن متبادر می‌شود.

 

آنچه برای نماینده مردم تهران در شهر فرهنگ و ادب رخ داد، قطعا محکوم است و لازم است مسئولان مربوطه به جد و باسرعت پیگیر آن باشند و ضمن بررسی زوایای پیدا و پنهان آن، گزارشی دقیق را اراده دهند و با مسببان آن به شدت و طبق قانون برخورد کنند.

 

اما در این میان چند نکته مغفول مانده است که باید با دقت بیشتری به آنها نگریست، اما مجال کنونی تنها به اشارتی قناعت می‌کند و موشکافی و مداقه در آن را به اهلش می‌سپارد.

 

۱. پس از اتفاقات تلخ شیراز، نماینده‌ای که مورد تعرض قرار گرفته بود، طی یادداشتی که در اغلب خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های اینترنتی منتشر شد به ارائه گزارشی از ماوقع پرداخته بود. اما در میان این تنویر افکار عمومی! اتهاماتی نهفته است که به عنوان نمونه می‌توان به این جمله اشاره کرد: «نتیجه بده و بستان در معرفی وزیر کشور به مجلس بهتر از این نمی‌شود و این حوادث نتیجه آن تصمیم غلط است»

 

آقای نماینده به راحتی در این جمله هم دولت و هم مجلس را متهم به «بده و بستان» می‌کند. یعنی وزیر فعلی کشور لیاقت یا امکان لازم برای کسب رای اعتماد را نداشته و مثلا دولت برای آنکه با مجلس زدو بندی صورت دهد و رای بقیه وزرا را به دست بیاورد، رضایت داده است که وزیر کشور را مجلسی‌ها انتخاب کنند. آیا چنین اتهامی پیگرد قانونی ندارد؟

 

البته اظهاراتی از این دست را می‌توان در نامه همین نماینده به دولت نیز مشاهده کرد. آنجا که ضمن تهدید شخص اول اجرایی کشور نوشته بود: «قرائن نشان می‌دهد که به هر دلیلی اراده‌ای برای محاکمه متهمان فتنه ۸۸ و طبعا بازخوانی آن با حضور طرف‌های قضیه وجود ندارد و فتنه ۸۸ در ایران حکم هولوکاست در اروپا و آمریکا را پیدا کرده است که فقط یک سخن باید گفته شود و کسی حق تحلیل متفاوت و تحقیق درباره ریشه‌ها و عوامل گوناگون آن را ندارد. لذا پیشنهاد می‌کنم که جناب‌عالی به عنوان رئیس‌جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی، در اجرای قانون اساسی به تنها راه باقی مانده یعنی آزادی سه محصور مورد نظر عمل نمایید. قانون اساسی برای اجرا کردن است نه یک سند ملی که صرفاً در ویترین قرار گیرد. عید غدیر نزدیک است و چه بهتر این کار در این ایام صورت گیرد و وحدت ملی ما که به شدت به آن نیازمندیم بیشتر و استوارتر گردد. بدیهی است که اگر همچنان مسامحه نمایید این قضیه در قالب سؤال از رئیس‌جمهور در مجلس پیگیری و البته برخی سؤالات فرهنگی نیز اضافه خواهد شد.»

 

وی در این ادبیات دور از انصاف و منطق خود بحث حصر سران فتنه ۸۸ را با هولوکاست صهیونیست‌ها مقایسه می‌کند و جالب‌تر آنکه رئیس‌جمهور را تهدید به طرح سوال با چاشنی مسائل فرهنگی می‌کند. اما جالب‌تر این است که دولت محترم نه تنها پاسخ محکمی به وی نمی‌دهد بلکه در موضعی منفعلانه توسط سخنگوی خود چنین اعلام می‌کند که: «آقای ... نماینده محترم، شجاع، متدین و صریح‌اللهجه هستند و براساس آنچه وظیفه قانونی خود است اظهارنظر می‌کند اما قطعا همه اطلاعات پیش ایشان نیست، دولت در پاره‌ای موارد که ضروری نمی‌داند، موضوعی را رسانه‌ای نمی‌کند. دولت قطعا نسبت به این موضوع بی‌تفاوت نیست و ما بر خود فرض می‌دانیم تعهداتی که جناب آقای رئیس‌جمهور فرمودند را انجام دهیم.»

 

حال سوال این است که آیا مسئولان قوه مجریه از طرح سوال در صحن علنی مجلس ترسیده‌اند و چنین واکنشی نشان داده‌اند یا موضوع چیز دیگری است. وقتی رهبری نظام، پاسخ برخی سر در برف فرو برده را می‌دهند و تکلیف را روشن می‌کنند، وقتی در این مملکت دستگاه قضایی مستقل از دولت فعالیت می‌کند، چرا دولت پای خود را به این باتلاق باز می‌کند؟

 

در ماجرای شیراز هم متاسفانه مسئولان دولت به جای پاسخگویی به اتهامات، سعی در دلجویی دارد. کسی در محکومیت اتفاقات هفته اخیر بحثی ندارد، اما چه اتفاقی رخ می‌دهد که رئیس‌جمهور، برادر خود را به عنوان نماینده ویژه به منزل آقای نماینده می‌فرستد، وزیر کشور و قائم‌مقامش خیلی سریع واکنش نشان می‌دهند و...

 

اما از همه جالب‌تر نامه‌ای است که به امضای رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور منتشر می‌شود و در آن خطاب به وزرای کشور و اطلاعات به سبک گزارش‌های رپرتاژی چنین می‌آید که: «گزارش پیوست از طرف جناب آقای دکتر ...، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی که در دلسوزی، آزادی‌بیان و دفاع از منافع و مصالح کشور، یکی از نمایندگان نمونه و مورد علاقه و حمایت شدید مردم است» گویی ستاد تبلیغاتی آقای نماینده بیانیه صادر کرده است!

 

بعد هم با لحنی آمرانه که طبیعی هم هست عنوان می‌دارد که «این ماجرا نشان از برنامه‌ریزی جدید افراطیون منحرف و منفور علیه امنیت، آزادی، اخلاق محمدی و فرهنگ اسلامی است که برای ملت بزرگ ایران و دولت خدمتگزار قابل تحمل نمی‌باشد. فورا دستور دهید هر دو وزارتخانه فورا عوامل شرور، ناقض قانون و دشمن شاد کن و همچنین نیروهای حامی و آمر پشت‌پرده شناسایی و جهت اجرای عدالت به قوه قضائیه سپرده شوند.»

 

قطعا مسئولان دولتی به خوبی می‌دانند و واقفند که در جمهوری اسلامی همه مردم از حقوق یکسان برخوردارند و شهروند درجه یک و دو نداریم. خون هیچ‌کس هم از دیگری رنگین‌تر نیست. اما چرا به ماجراهای مشابه همین اتفاق تلخ هیچ واکنشی نشان داده نمی‌شود.

 

در روز دانشجو در همین تهران، بیخِ گوش خودمان و در یکی از دانشکده‌ها چند دانشجوی منتقد مورد حمله و ضرب و شتم عده‌ای قرار می‌گیرند که اتفاقا خود را حامی دولت می‌دانند. عجیب‌تر آنکه همین آقای نماینده سخنران همان جلسه است. بدتر آنکه در آن جلسه انواع و اقسام اهانت‌ها به ارکان نظام اسلامی صورت می‌گیرد و عکس بنیانگذار جمهوری اسلامی هم مورد اهانت قرار می‌گیرد. اما نه کسی مامور رسیدگی می‌شود و نه کسی را «افراطیون منحرف و منفور» معرفی می‌کنند.

 

درست چهار روز قبل از حمله به آقای نماینده، در شهر کرمان اتفاقاتی رخ می‌دهد. برخی اصلاح‌طلبان رادیکال و کارگزارانی‌ها دور هم جمع می‌شوند تا نظام اسلامی را مورد حمله قرار دهند. در میان صحبت‌های وزیر اسبق کشور یک نفر (که گفته می‌شود از جانبازان سرافراز بوده) از جا بلند می‌شود و یک سوال می‌پرسد: «اگر شما و... ساختار‌شکن نیستید کروبی و موسوی ساختار‌شکن نیستند پس چه کسانی فتنه ۸۸ را به وجود آوردند؟ همانطور که آقا فرمودند خسارتی که این فتنه به وجود آورد از خسارت ۸ سال دفاع‌مقدس بیشتر بوده است.»

 

بعد طرفداران شعار مضحک «زنده‌باد مخالف من» طرف را به باد کتک می‌گیرند و یک دل سیر عقده‌های به جا مانده از برخورد با فتنه‌گران را بر سر او خالی می‌کنند، اما باز هم هیچ مقام دولتی برایش مهم نیست که چه رخ داده است. نه نامه‌ای نوشته می‌شود، نه استاندار و فرمانداری فراخوانده می‌شوند نه کسی تحت تعقیب قرار می‌گیرد. اتفاقا هیچ‌کس هم مفتخر به لقب افراطیون نمی‌شود.

 

۲. آقای نماینده صریح‌اللهجه! از چند سال پیش بر یک طبل سوراخ می‌کوبد که «احمدی‌نژاد هم باید در کنار موسوی و کروبی محاکمه شود» او رئیس‌جمهور سابق را یکی از سران فتنه می‌داند. توجهیش هم ادبیات نامناسب احمدی‌نژاد در شب مناظره ۱۳ خرداد و البته جشن پیروزی میدان ولیعصر است. خب اگر قرار بر این باشد که به این راحتی یک ‌نفر را مقصر جلوه دهیم و با بزرگ‌نمایی چند جمله او، طرف‌های دیگر که اتفاقا جرم بزرگی را مرتکب شده‌اند محق قرار دهیم، همین حالا باید وزرای کشور و اطلاعات، آقای نماینده را مورد پیگرد قرار دهند، چون اگر یک عده آشوب‌گر واکنشی نشان داده‌اند، احتمالا به جهت اظهارات خلاف واقع و غیرمنطقی همین آقای نماینده درخصوص فتنه بوده است.

 

اصلا همین اوباش می‌توانند همین حاشیه‌سازی‌ها، خودبزرگ‌بینی‌ها و توهین‌های آقای نماینده را دلیل اقدام زشت خود اعلام کنند. آن‌وقت آیا با همان منطق آقای نماینده، نباید با خود ایشان هم برخورد جدی و قانونی شود و یا دست‌کم وی از مواضع خود اظهار ندامت و پشیمانی کند؟
۳. همین فرد مورد نظر اخیرا اظهار جالبی داشت. وی در مقام، قاضی، مدعی‌العمومی و وکیل دادگاهی در ذهن خود تشکیل داده بود و حکم صادر کرده بود که: «اگر نمی‌خواهند این افراد را محاکمه کنند، آزادشان کنند. همین چهار پنج سالی که در حصر بودند که بدتر از حبس است به عنوان مجازاتشان محسوب شود.»

 

جالب‌تر اینکه تضمین داده بود که «اگر بعد از آزادی به فرض محال بخواهند آشوبی ایجاد کنند اولین کسی که در مقابل آنها خواهد ایستاد خود من هستم.»

 

حالا چقدر این موضوع می‌تواند ضمانت اجرایی داشته باشد محل بحث است. یک نماینده به خاطر برخورد چند نفر انگشت‌شمار انسان کج‌فهم و گستاخ تهدید می‌کند که «اگر قرار بر زورآزمایی اجتماعی است بفرمایید تا من هم هوادارانم را به خیابان ها فرا بخوانم، در آن صورت این اراذل یک لقمه آنها خواهند بود»

 

آن‌وقت چطور می‌توان انتظار داشت افرادی که ۸ ماه مملکت را به آشوب کشیدند و از هیچ هتاکی و گستاخی هم فروگذار نبودند و به گفته دبیر سابق شورای امنیت ملی در حال تدارک فتنه جدیدی بودند، به فرض محال آزاد شوند و هیچ اتفاقی نیفتد؟ هواداران آنها باز هم خیابان‌های تهران را به آتش نکشند و سران فتنه هم در مقام طلبکار ظاهر نشوند و با بلندگوی دستی برای نظام خط و نشان نکشند؟ بد نیست اظهارات اخیر موسوی و نامه موهن خانواده کروبی را برخی‌ها بخوانند تا دوریالی ناصافشان شاید بیفتد.

 

۴. یکی از مسائلی که درخصوص حصر برخی آقایان مطرح می‌شود، موضوع امنیتی مسئله است. اینکه قطعا عده‌ای دندان تیز کرده‌اند تا درصورت آزادی آنها و عفو حکومتی (درصورت توبه و ابراز پشیمانی) با تعدی به جان آنها آشوبی دیگر برپا کنند. این امر را ساده‌انگارترین افکار هم می‌تواند رصد کند و بپذیرد. در چنین شرایطی شخصی مثل آقای نماینده نمی‌تواند از جان خود محافظت کند و با اقدام احمقانه عده‌ای دچار آسیب می‌شود،‌ چطور می‌توان سلامت این افراد که قطعا جریان‌های زیادی به دنبال بهره‌برداری مجدد از آنها هستند را ضمانت کرد؟

 

۵. یکی دیگر از اقدامات آقای نماینده پس از حادثه شیراز، نگارش نامه توهین‌آمیز خطاب به نماینده ولی فقیه و امام جمعه شیراز است. او با عباراتی عجیب، مخاطب خود را مورد هجمه قرار می‌دهد و با طرح اتهامات و الفاظی سعی در به میان کشیدن پای امام جمعه شهر به ماجرا دارد: «ضرب‌المثلی ذکر کرده‌اید که «اگر باد کاشتید توفان درو می‌کنید». این ضرب‌المثل درباره شما صادق است که با حمایت و تحریک آن اراذل باد می‌کارید و در آینده توفان درو خواهید کرد زیرا نوبت شما هم خواهد رسید. این چاقوی احساس و هیجان چند جوان جاهل را که تیز می‌کنید روزی دست خود شما را هم خواهد برید، همان طور که طالبان و القاعده روزی علیه آمریکا و اسرائیل فعال شدند.»

 

اظهاراتی که برخی شبکه‌های ضد نظام هم جسارت بیان آن را نداشته و ندارند. حال چه می‌شود که شخصی به عنوان نماینده مردم در نظام جمهوری اسلامی، به عنوان فرزند یک علامه و روحانی جلیل‌القدر به خود اجازه چنین هتاکی‌هایی را می‌دهد؟

 

۶. به قول ظریفی، وقتی یک خط با کمترین میزان زاویه ممکن از خط اصلی قرار گیرد، ممکن است در ابتدا متوجه اختلاف و تعارض نشویم. اما به مرور زمان وقتی این خطوط امتداد پیدا می‌کنند، معلوم می‌شود خط فرعی فرسنگ‌ها از خط اصلی فاصله گرفته است. اطرافیان آقای نماینده به شکلی عجیب در تلاش برای «شیر کردن» وی به جهت توهین و هتاکی به برخی موضوعات هستند. او را تشویق به مردمی بودن، آزاده بودن، صریح‌اللهجه و... می‌کنند، غافل از آنکه اطرافیان و به ظاهر حامیان آقای نماینده در تلاشند از این نمد، کلاهی برای خود دست و پا کنند و به وقت لازم او را هم کنار بگذارند و...


کاش برخی‌ها پشت سر خود را نگاه می‌کردند و متوجه این شکاف عمیق و فاصله بسیار می‌شدند.






فرهنگی فرهنگی

جدیدترین ها جدیدترین ها