اگرچه عباس حیدری بندرآبادی در مصاحبه ای«بی خطر و سفارشی»(شما بخوانید)«رپورتاژی»! آن چنان از همه پشت پرده ها و شنیده های استاندار پرده برداشت که دیگر جای هیچ گلایه و انتقادی باقی نماند! اما باید توجه داشت که قصه جدی تر از این حرف ها است. استان(به خصوص استان پر از مسئله و معضلی به نام یزد)، مدیری اجرایی ـ سیاسی می خواهد و مدیران«ستادی» در این استان نمی توانند موفق باشند. کم این که قبلا نیز نبوده اند!

عباس حیدری بندرآبادی می گوید:

ـ من هیچ شناختی از آقای استاندار نداشتم

ـ نام ایشان را فقط در میان نامزدهای پست استانداری شنیده بودم.

ـ ایشان الحمدالله رفتارشان خیلی متین، سنگین و برای من الگو است

ـ نجابت یکی از خصوصیات ایشان است

ـ روحیه ایشان، آرامش، متانت و نجابت است

ـ ایشان بسیار منظم هستند.

ـ کارتابل ایشان مرتب و منظم است

ـ برداشت من این است که کباب کوبیده را کمتر تمایل دارند

ـ ایشان فردی هستند که به همه احترام می گذارند

ـ حضور ایشان در استان برای انجام هماهنگی های بین دستگاهی مؤثر است و بعد از بررسی مسایل و مشکلات، جمع بندی و راهکارها از طریق تهران باید پیگیری شود...

و اما همه گفت و شنود بالا کوچکترین ارتباطی به پست حساسی به نام استانداری ندارد و مسئله از کباب کوبیده دوست نداشتن استاندار و باقی حسنات اخلاقی و رفتاری که بیشتر زیبنده یک امام جماعت مسجد است تا استاندار! عمیق تر و جدی تر است. در یک مورد خاص که:«حضور ایشان در استان برای انجام هماهنگی های بین دستگاهی مؤثر است و بعد از بررسی مسایل و مشکلات، جمع بندی و راهکارها از طریق تهران باید پیگیری شود» مصداق این ضرب المثل است که:«اگر نخورده ایم نان گندم دیده ایم دست مردم!» و این یعنی قبل از حضور استاندار پروازی و همیشه غایب(!!!)؛ استان یزد استانداران دیگری نیز داشته است که همگی برای پیگیری امور به تهران می رفته اند اما در تاریخ استانداری سابقه نداشته است غیبت استاندار از 10ـ15 روز فراتر هم برود!

این روزها و پس از شیرین کاری بچه گانه! روابط عمومی استانداری در عدم پوشش مناسب و هوشمندانه حضور استاندار در مراسم افتتاح یکی از بخش های بیمارستان موقوفه حضرت سید الشهداء.ع؛ ـ که آن طرفی ها را به وجد آورده است ـ اگرچه سکوت سؤال برانگیزی بر حوزه استاندار حاکم است اما چنین به نظر می رسد که ممکن است میرمحمدی که در تعیین مدیرکل روابط عمومی استانداری چندان نقش تعیین کننده ای نداشته است زودتر از«وی» عوض شود و اما چنین به نظر می رسد که مهندس میرمحمدی و آورندگان میرمحمدی(تابش ـ علی خاتمی)می کوشند تا«هزینه برکناری اش را منتقدانش بپردازند!» و این گمانه زنی یعنی کسانی که لقمه ای به نام مهندس میرمحمدی را برای استان یزد پیچیده اند به این واقعیت نزدیک شده اند که این لقمه گلوگیر و آن دخالت«ناشیانه» شاید در زمان انتخابات راه نفس کشیدنشان را سد کند و به سادگی در حسرت صندلی های سبز بهارستان باقی بمانند!

خلاصه مطلب آن که در این زمانه باقی مانده تا انتخابات، منتقدان استاندار و سیستم مدیریتی وی به هوش باشند تا هزینه برکناری او بر دوش آنانی که مدیر کل روابط عمومی اش آنان را«توجه طلبان مغرض» نامید نیافتد!!!

نویسنده: رضا بردستانی