به گزارش عصر فرهنگ، حدود 70 روز از افشاگری رسانه های یزد مبنی بر وقوع فساد مالی در اداره میراث فرهنگی یزد می گذرد. شرافت مدیر کل میراث فرهنگی یزد با فشارهای ناشی از این افشاگری مجبور به کناره گیری شد. پس از آن همانطور که اعلام شد گزینه مسئولان سابق (که رفته رفته مناصب و پست های یزد را تحت اختیار خود گرفته اند) به جای شرافت سکان هدایت میراث فرهنگی یزد را به دست گرفت.

اما فاطمی هم مانند شرافت تصمیم گرفت در قبال رسوایی رخ داده، سکوت کند بلکه آب ها از آسیاب بیافتد.

مشکل از شرافت و فاطمی نیست. مشکل از این است که استاندار یزد حاضر نیست در قبال فعالیت خود و مدیرانش در یزد پاسخگو باشد.

مدیران ادارات یزد در ساعت اداری جشن تولد برگزار می کنند و در جواب اعتراض با افتخار می گویند اتفاقاً بهترین جشن تولد زندگیم بود! استاندار قول پیگیری می دهد اما یکی دو ماه بعد که آب ها از آسیاب افتاد، بدون مواخذه و حتی یک اخم کوچک از همان مدیر تقدیر هم می کند.

به یکی از مدیران شهر یزد اتهام مالی وارد می شود. خود آن مدیر سکوت می کند، استاندار سکوت می کند. انگار دانستن دیگر حق مردم نیست، انگار شفافیت فقط زمان اجرای FATF و برای سرک کشیدن غرب در معاملات ایرانی ها خوب است! انگار مسئولین خادم مردم نیستند و مردم حق هیچگونه بازخواستی از مدیران ندارند. مدیر بدون پاسخگوئی به اتهامات در اینستاگرامش پست می گذارد و گویا خودش معاونش را به جای خود به کار می گمارد!

فرماندار بافق آنقدر از دولتی که در آن خدمت می کند نا امید است که وعده می دهد خودش هم به جمع مردم معترض بافق بپیوندد! تازه به خاطر افشاگری هایی که کرده مجبور می شود گاه و بی گاه از کوتاهی مسئولان ارشد تقدیر هم بکند!

مسئولی وعده می دهد که بله مشکل جاده بافق را هر هفته پیگیری می کنم! ولی بعد از دو سال که مشکل حاد تر هم می شود، به روی مبارک نیاورده، طبق معمول اینستاگرامش را به روز می کند.

همان مسئول وعده می دهد یک هفته ای با متخلفان مسکن مهر اشکذر برخورد کند، یک ماه می گذرد و بعد که می پرسند کو برخورد؟ «پر رو!» خطاب می شوند و مسئول محترم هم همچنان اینستاگرامش را به روز می کند.

اصلاً یک مسئول دیگری هم هست که می گوید همیشه در یزد است، نزدیکانش هم می گویند اسناد حضورش را منتشر می کنیم. مدتی می گذرد و اتفاقی نمی افتد.

یا مسئول دیگری داریم که جلوی نمایندگان یک ملت می گوید، 8 هزار میلیارد اختلاس نبوده، بدهی معوقی بود که 30 نفر از اعضای صندوق ذخیره فرهنگیان پس نداده اند! خلاصه که خانه از پای بست ویران است.