عصر فرهنگ؛ آموزش یکی از اساسی ترین پایه های ساختار مدارس می باشد. نحوه تدریس در مدارس، برخورد عاطفی مدرس با دانش آموز و ساختار تکالیف و مؤلفه های بسیار زیادی در رشد یا افت تحصیلی دانش آموزان می تواند تأثیر گذار باشد. در حال حاضر مدارس زیادی در کشور در حال آموزش می باشند که برخی از آنها متدهای کاملا متفاوتی را برای آموزش در نظر گرفته اند. روشهایی که گااه با ساختارهای تایید شده آموزش و پرورش نیز همخوانی ندارد.

یکی از روشهایی که مدرسین در مدارس مورد توجه قرار می دهند استفاده از کتابهای کمک آموزشی است که خود مثنوی هفتاد من کاغذی است که متولی ندارد. موسسات و نشریاتی که قارچ گونه کتابهایی را تولید می کنند که از محتوا تا نوع انتشار و هزاران موضوع دیگر آن گاه بررسی ویژه ای صورت نمی گیرد. این در حالی است که  برخی از این موسسات در حساسترین سالهای آموزشی دانش آموزان مشغول به فعالیت می باشند و این حساسیت در محصولات آنها نمودی ندارد.

معلمینی که با ناشرین خاصی تدریس می کنند

همچون هر حرفه دیگری متأسفانه گاهی تعدادی از مشاغل شرافت و عزت و صداقت در شغل را فدای برخی منافع ودگذر می کنند که گاه تبعات جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت. دانش آموزانی که برای فراگیری درسی که کتاب آن را با بهایی تعیین شده خریداری نموده اند گاه به اجبار معلمینشان موظف به تهیه کتابهایی می شوند که از طریق آموزش و پرورش هم تعریفی برای آن وجود ندارد.

جالب اینجاست که همچون انجام ندادن تکالیف در صورت تهیه نکردن این کتب توسط معلمین جریمه می شوند. کتابهایی که برای خرید آنها بهایی گاه تا چندین برابر کتابهای درسی باید پرداخت شود که طبیعتا همگی توان تهیه آن را نخواهند داشت.

جالب اینجاست که موضوع عدم معرفی کتابهای کمک آموزشی همه ساله از طریق آموزش و پرورش به مدارس اخطار داده می شود. چندی پیش بهرام محمدیان رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی های آموزشی اعلام شد که از معلمین درخواست می شود که به هیچ عنوان چنین کتابهایی را به دانش آموزان معرفی نکنند. اخظارهایی که تا کنون با اصرار بیش از حد و غیر قابل توجیه (شاید هم قابل توجیه!) معلمین همراه بوده است.

ارتباط ناشرین با دبیران از طریق همایش ها و نمایشگاهها

همه ساله نمایشگاههای مختلفی از طریق ناشرین در کشور برگزار می شود. همچنین همایشهای مختلفی که از دبیران و دیگر عوامل مدرسه در آنها دعوت می شود. همین دعوت به ظاهر ساده و گاه هزینه بر ظاهری کافیست تا تورهای انتشاراتی در مدارس متبوع نیز پهن شود. به عبارتی ساده تر با هزینه ای شاید کمتر از میلیون که هدف از آن شاید آموزش های دیگری در مدارس می باشد به درآمدهایی میلیاردی پیوند زده شود. در خقیقت بستری که باید برای فرهنگسازی و اعتلای علمی دانش آموزان تبدیل شود به فرصتی برای ذخیره سازی سرمایه توسط ناشرین تبدیل می شود

بر اساس آمار در 6 ماهه نخست امسال 420 عنوان کتاب کمک درسی منتشر شده اند که یا غیر استاندارد هستند و یا محتوای آنها از کتب درسی کپی گرفته شده است. نسخه برداری غیر قانونی از کتابها  و درج نادرست بیشترین تخلف ثبت شده در این انتشارات می باشد.

جریمه های نامتناسب با درآمد

یکی از عوامل بازدارنده در جلوگیری از جرم غیر از فرهنگسازی ها و فعالیتهای ایجابی پرداختن به ابعاد سلبی و به نوعی جریمه کردن متخلفین می باشد. موضوعی که راهنمایی و رانندگی نیز اخیراً به منظور جلوگیری از تخلفات به افزایش آن اقدام نموده است. تناسب جریمه با تخلف در میزان بازدارندگی از آن نسبت مستقیم دارد.

در حالی که شرکت های انتشاراتی گاه سودهایی بالغ بر چند میلیارد را در رزومه خود به ثبت می رسانند بدیهی است که جریمه های میلیونی برای آنها بازدارندگی ایجاد نمی کند و فیش جریمه تنها مبلغی در رسیدهای حسابداری شرکت عریض و طویلشان به حساب خواهد آمد.

غیر از جریمه چه می توان کرد

بر اساس آنچه ذکر شد می توان به این نتیجه رسید که غیر از جریمه چنین شرکتهایی (فارغ از میزان اثرگذار آن) نیاز به فعالیتهایی است که در فرهنگسازی جامعه و نهادینه کردن ساختار آن کمک شایانی نماید. ساختار آموزشی مدارس، استفاده از مدرسینی که غیر از تجربه از تعهد کافی برخوردارند می تواند از عوامل مؤثر در جلوگیری از این اتفاقات باشد. همچنین ذکر این نکته ضروری است که یکی از عوامل موثر در چنین اتفاقاتی درهر مجموعه ای عدم تأمین مناسب مالی می  باشد. به بیان دیگر هر چند توجیهی بر هیچ فعالیت اقتصادی غیر قانونی در هیچ مجموعه ای وجود ندارد اما با وضع برخی قوانین و افزایش حقوق و مزایای معلمین تا حد قابل توجهی می توان از چنین فعالیتهایی جلوگیری نمود. هر چند نباید فراموش کرد که ذات سالم و پاک با در مضیغه قرار گرفتن به هر امر غیر شرع و عرفی تن در نمی دهد.

فرهنگ نیوز