محتوا محتوا

یادداشت اختصاصی صبح تفت/پاسخی به شبهه افکنی یک عنصر اصلاح طلب در مهریز!

ولایت فقیه برای امام(ره) یا امام برای ولایت فقیه؟!


امام خمینی(ره) از همان ابتدا قصد تشکیل حکومت اسلامی حول «ولایت فقیه » را داشتند به گونه ای که ایشان در پاریس از حبیبی پیش نویس قانون اساسی را گرفته و آن را با خود به ایران آوردند.

صبح تفت؛برقراری حکومت اسلامی و پیوند دین و سیاست همواره از دغدغه بزرگان دین مبین اسلام بوده است، از زمان انبیا گرفته تا عصر ائمه معصومین علیهم السلام همه در تلاش برای برپایی آن بودند؛ و از سوی دیگر همواره مخالفانی وجود داشته اند که برپایی این حکومت را به ضرر خود می دانستند و از این رو هرکاری برای عدم تحقق این امر انجام می دادند.

افرادی چون عمر، ابوبکر و عثمان به ناحق خلافت را غصب می کنند و آغازگر فتنه های بزرگ در دین می شوند، افراد دیگری چون یزید، متوکل عباسی و مأمون به شیوه های دیگر جلوی شکل گیری حکومت اسلامی را گرفتند، حکومتی که خود آنها نیز می دانستند متعلق به ائمه است و آن را غصب کرده اند ولی هارون الرشید به فرزندش دلیل این امر را این گونه می گوید : «الملک عقیم» 1

اما گرچه دست ائمه بزرگوار را از اجرای حکومت اسلامی کوتاه کردند ولی این بزرگواران هیچگاه از بحث در خصوص مبانی نظری آن دست نکشیدند و احادیث و روایات زیادی در این زمینه نقل کرده اند.

پس از معصومین فقهای اسلام سعی کردند تا حکومت اسلامی را ادامه دهند ولی مقتضیات زمان اجازه نمی داد حتی مباحث نظری آن را بیان کنند؛ تا این که بزرگ مردی چون سیّد روح الله خمینی(رحمة الله علیه) پای به عرصه گذاشت و اولین فردی بودند که حکومت  اسلامی در قالب ولایت فقیه به صورت اجرایی مطرح نمودند و پس از آن پای در عرصه مبارزاتی برای تحقق آن شدند؛ راهی که صدها فقیه چون صاحب جواهر، شیخ انصاری، بروجردی، علامه نائینی و میرزای شیرازی(قدس سرّهم) رفتند ولی نتیجه نگرفتند.

جریان ولایت و سرپرستی فقیه عادل نسبت به امور مسلمین گرچه به صورت مبسوط در متون فقهی نیامده است نه برای آن است که فقهای متقدم قائل به ولایت فقیه نبودند بلکه شرایط محیط و خفقان حاکم بر امت اسلامی سبب خروج اینگونه مسائل از صحنه ی کلام و از ساحت فقه شده اند.2

با این مقدمه طولانی به بررسی سخنانی که چند روز پیش یکی از روحانیون  در یکی از شهرستان های استان یزد نقل کردند پرداخته می شود؛ ایشان گفتند :

« وقتی که امام از پاریس آمد، رفت قم و اصلا دنبال ولایت فقیه نبود. بعداً ولایت فقیه تصویب شد و به امام خمینی(ره) گفتند ولی فقیه شمایید و آوردندش تهران و گرفتارش کردند! در قانون اساسی که دست آقای حبیبی بود، مسئله ولایت فقیه اصلا پیش بینی نشده بود و بعد در مجلس خبرگان تصویب شد.»

  1. امام خمینی(ره) از همان ابتدا قصد تشکیل حکومت اسلامی حول «ولایت فقیه »  را داشتند و در سخنرانی 13 خرداد 1342 که جرقه ی اولیه انقلاب اسلامی ایران را زد فرمودند :« آقا! من به شما نصيحت مي کنم، اي آقاي شاه! اي جناب شاه! من به تو نصيحت مي کنم ؛ دست بردار از اين کارها. آقا! اغفال دارند مي کنند تو را » که ایشان آن زمان معتقد به ولایت فقیه بودند که شاه را نصیحت می کردند که در ادامه می گویند : «امروز به من اطلاع دادند که بعضي از اهل منبر را برده اند در سازمان امنيت و گفته اند شما سه چيز را کار نداشته باشيد، ديگر هر چه مي خواهيد بگوييد، يکي شاه را کار نداشته باشيد، يکي هم اسرائيل را کار نداشته باشيد، يکي هم نگوييد دين در خطر است. اين سه تا امر را کار نداشته باشيد، هر چه مي خواهيد بگوييد. خوب اگر اين سه تا امر را ما کنار بگذاريم، ديگر چه بگوييم؟! ما هر چه گرفتاري داريم ازاين سه تاست تمام گرفتاري ما»

2.حضرت امام که در دوران تبعید همواره از ضرورت برقراری حکومت اسلامی بر اساس ولایت فقیه سخن می گفتند قبل از  آمدن به ایران، شهید مطهری(ره) را که به پاریس  عزیمت کرده بودند را مسئول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می کنند که پس از آنکه حضرت امام وارد ایران شدند موجودیت آن را اعلام کردند. یعنی ایشان از آن زمان که انقلاب هنوز پیروز نشده بود برای برپایی حکومت اسلامی تلاش کردند:

« هدف این است که «شورای انقلاب» یک حکومت موقتی ایجاد کند که آن حکومت موقت، مجلس مؤسسان را تأسیس کند برای تصویب قانون اساسی و بعد بقیۀ کارها»3

3.حضرت امام در بدو ورود به تهران در بهشت زهرا گفتند : « من دولت تعیین می‏کنم! من تو دهن این دولت می‏زنم! من دولت تعیین می‏کنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‏کنم! من به واسطۀ اینکه ملت مرا قبول دارد... »4 که این خود نشان از آن است که ایشان از همان زمان قصد داشتند با پشتوانه مردم حکومت اسلامی تشکیل دهند.  یا قبل از آن در 7 بهمن ماه گفتند :

«وقتی من دولت موقت را اعلام کنم خواهید دید که رفع بسیاری از ابهامات خواهد شد و خواهید دید که ما با مردم امریکا دشمنی خاصی نداریم و خواهید دید که جمهوری اسلامی که بر مبانی فقه و احکام اسلامی استوار است چیزی نیست جز بشر دوستی و به نفع صلح و آرامش همۀ بشریت است»5

4.ایشان قبل از رفتن به قم دولت موقت را تشکیل داد؛ انتصاب مهندس مهدی بازرگان به نخست وزیری در 15 بهمن 1357، تأیید وزیران پیشنهادی وی در سوم اسفند ماه، تشکیل دادگاه انقلاب اسلامی در 5 اسفند، انتصاب دادستان کل تهران در 9 اسفند که همه قبل از عزیمت ایشان به قم بوده است دلیل بر این است که ایشان قبل از رفتن به قم حکومت را در دست گرفتند.

5.علت بازگشت امام خمینی(ره) از قم به تهران به دلیل حکومت نبود بلکه به دلیل بیماری قلبی که برای ایشان به وجود آمد بود، آب و هوای قم برایشان مناسب نبود و باید به جماران تهران که آب و هوایی مناسب داشت بیایند.

6.در زمینه تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و پیش بینی مسئله ولایت فقیه؛ در ابتدا پیش نویس قانون تدوین شد، که حضرت امام در پاریس از حبیبی پیش نویسی برای قانون اساسی را گرفتند و آن را با خود به ایران آوردند(که این خود مدعایی بر رد این مطلب است که امام به فکر تشکیل حکومت نبودند) و پس از آن گروهی از حقوقدان‌ها را مامور تهیه پیش‌نویس کردند  که افرادی نظیر ناصر کاتوزیان، عبدالکریم لاهیجی، حسن حبیبی، محمدجعفر جعفری لنگرودی و ناصر میناچی به این کار پرداختند. نکته ای که قابل ذکر است  اینکه این افراد حقوق دان بودند و قانون اساسی را بر اساس موارد حقوقی نوشتند و به آن صورت اسلام شناس نبودند که بحث ولایت فقیه را بدانند و همان گونه که در مقدمه ذکر شد تا قبل از حضرت امام خمینی(ره) کسی به صورت اجرایی حکومت ولایت فقیه را مطرح نکرده بود که در اینجا چه کسی بهتر از ایشان می توانست مباحث ولایت فقیه را در قانون اساسی وارد کند و اصلاً لازم بود که خود ایشان این مباحث را وارد قانون اساسی می کردند.

مرور سخنان حضرت امام(ره) در خرداد 1358، زمانی که پیش نویس قانون اساسی تدوین  شد، نشانگر این است که ایشان در آن زمان در اینکه قانونی که قرار است تصویب شود غیر اسلامی باشد احساس خطر می کردند و مدام به آن اشاره می کردند که  سخن زیر نمونه ای از آن است:

«من هر وقت احساس خطر بکنم برای اسلام، برای مسلمین، لازم می‏دانم تکلیف خودم را ادا کنم و مسلمین را آگاه کنم. من در این موقع که برای رأی‏گیری در قانون اساسی است احساس خطر می‏کنم، احساس توطئه می‏کنم و لازم می‏دانم تذکراتی به ملت ایران بدهم تا تکلیف خودم را ادا کرده باشم.

این چند روز، این چند روز که صحبت از قانون اساسی و نشر قانون اساسی است، مسائلی طرح می‏شود که به نظر من توطئه‏ای در کار است. توطئه‏ای که برای اسلام و برای مسلمین و برای کشور ما خطر پیش می‏آورد. این چند روز که صحبت از قانون اساسی است و مطالعۀ در قانون اساسی و به رفراندم قرار دادن قانون اساسی، بعد از مجلس و بعد از مطالعۀ کارشناسان، مطالبی پیش آمده است که من احساس خطر می‏کنم، و لازم می‏دانم ملت را از این خطر آگاه کنم.»6

پیوست ها:

  1. برگرفته از کتاب سیری در سیره معصومین، استاد شهید مرتضی مطهری
  2. برگرفته از کتاب ولایت فقیه آیت الله جوادی آملی
  3. صحیفه امام خمینی(ره)، 25 دی 1357
  4. صحیفه امام خمینی(ره)، 12 بهمن 1357
  5. صحیفه امام خمینی(ره)، 7 بهمن 1357
  6. صحیفه امام خمینی(ره)، 25 خرداد 1358

نویسنده:حمیدرضا پهلوان باقری

دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع)




Your Rating
Average (13 Votes)
The average rating is 5.0 stars out of 5.