از حمله به توان موشکی تا ابراز امیدواری برای خلع سلاح کشور
به گزارش یزدرسا؛ ارسلان پورذهبی در عصرسیاست نوشت: «اگر میبینید آلمان و ژاپن این روزها محکمترین اقتصاد دنیا را دارند، اینها بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند محروم شدند... نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را میبردند و از این رو با این اقدام پولهایشان آزاد شد و به دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانشبنیان برای خود درست کردند، لذا دیگر آسیبپذیر هم نیستند، این راه در ایران باز شده است و مدیران و دلسوزان و معلمان باید وارد این فضا شوند، مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند.»
اینها بخشی از سخنان اکبرهاشمی رفسنجانی است که واکنشهای زیادی را نیز به همراه داشت. این سخنان رفسنجانی هرچند از نظر آماری نادرست و غیرواقعی هستند و برخلاف آنچه او میگوید، ژاپن و آلمان در ردیفهای هشتم و نهم کشورهایی هستند که بیشترین هزینه نظامی سالانه را دارند. اما فارغ از عدم اطلاع جناب رفسنجانی از آنچه بیان میدارد، بحث اصلی و سئوال اصلی این است که هدف وی از بیان چنین مباحثی و در واقع زیرسئوال بردن نهادهای نظامی کشور چیست؟
هاشمی این سخنان را در حالی بیان میکند که چندی قبل نیز موضعی مشابه را اتخاذ کرده و در توئیت منتسب به خود نگاشته بود «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست، نهموشکها.» موضعی که پاسخ قاطع رهبر معظم انقلاب را به همراه داشت: «اینکه بعضیها بیایند بگویند "فردای دنیا، فردای مذاکره است، فردای موشک نیست"، این حرف اگر از روی ناآگاهی گفته شده باشد، خب ناآگاهی است، اگر از روی آگاهی گفته شده باشد، خیانت است. (لینک کامل خبر)
اینکه بعد از واکنش رهبر انقلاب به توئیت چند ماه قبل رفسنجانی و در شرایطی که وی سعی کرد انتساب آن توئیت به خودش را انکار کند، او بار دیگر برای تضعیف و زیرسئوال بردن توان نظامی کشور گام برمیدارد، نشاندهنده طراحی و هدفمندی خاص این نوع موضعگیریها است.
بعید به نظر میرسد جناب هاشمی از پیامدهای این نوع موضعگیریهای خود بیاطلاع باشد و نداند که این مواضع او در واقع چراغ سبز دادن به دشمن است. هاشمی اگر این سخنان را به خاطر کینههایی که از سپاه و بعضا ارتش دارد میزند، باید توجه داشته باشد که منافع ملی عرصهی مناسبی برای تصفیه حسابهای شخصی نیست. کینههای سیاسی نسبت به یک نهاد نباید موجب شود که منافع ملی نادیده گرفته شود.
جناب رفسنجانی آیا واقعا آنچه در این چند سال اخیر در منطقه رخ داده است را ندیده و نمیبیند؟ آیا اگر قدرت نظامی که در حال حاضر ایران اسلامی از آن برخوردار است، را نداشتیم، باز هم شاهد ناکامی دشمنان ایران برای ایجاد ناامنی در کشور بودیم؟ آیا میتوان امنیتی که این روزها بر کشور حاکم است را نادیده گرفت؟ براستی دلیل این امنیت چیست؟ چطور میشود که در همه دنیا و از جمله کشورهای اروپایی داعش توان ایجاد ناامنی دارد اما همان داعشی که همان اروپاییها و آمریکا برای ضربه زدن به ایران ایجاد کردند در تقابل با جمهوریاسلامی تا این میزان ناکام است؟ آیا غیر از این است که این امنیت نتیجه قدرت نظامی جمهوریاسلامی و نتیجه جانشفانی همین نیروهایی است که اینگونه توسط هاشمیرفسنجانی مورد حمله قرار میگیرند؟ آیا جناب رفسنجانی عزم کرده است کاری را که گروه تروریستی داعش در این چند سال نتوانست با مردم ایران بکند، او جبران کند؟!
دولت جناب روحانی نیز باید در قبال این لجنپراکنیهای رفسنجانی موضع درخوری را اتخاذ کند، چرا که سکوت در قبال این سخنان این فرضیه را به اذهان وارد میکند که نکند جناب هاشمیرفسنجانی به سخنگوی دولت تبدیل شده است و مواضعی را که دولت نمیخواهد خودش به طور رسمی آنها را بیان کند، از زبان هاشمی بیان میشود.
انتهای پیام/ک