حامیان دیروز روحانی طلبکار نظام شدند
به گزارش یزدرسا، اصلاحات برای ادامه حیات خون میخواهد. این جمله ای است که حجاریان از تئورسینهای اصلاح طلبان در دوره حاکمیت دولت اصلاحات گفته بود. اما انگار این راهبرد هنوز هم برای آنها جذابیت دارد. خونهای ریخته شده بعد از اغتشاشات اخیر حالا با کمی تاخیر صاحب پیدا کرده است. کسانی که با حمایت های خود در انتخابات های سال 92 و 96 برای قدرت گرفتن فرد مورد اعتمادشان یعنی حسن روحانی سنگ تمام گذاشته بودند به جای پاسخگویی در خصوص عملکردشان یک بار دیگر به بهانه حمایت از اغتشاشات اخیر، راه براندازی در پیش گرفتند.
سه تن از سران فتنه در بیانیههایی جداگانه و دیرهنگام به اغتشاشات اخیر واکنش نشان دادند. سران فتنه به روال همیشگی خود زمان را مناسب دیدند تا بار دیگر فرصتطلبی و دوروییشان را به نمایش بگذارند. انها با سواستفاده از اعتراضات به حق مردم درخصوص ناتوانی و بی تدبیری دولت روحانی، شانه از زیر بار حمایتهای انتخاباتی شان خالی کرده و طرف معترضان و حتی اغتشاشگران را گرفتند.
بیانیههای اخیر که نهایت وقاحت فتنهگران را نشان میدهد در حالی است که آنها به حمایتهای علنی از حسن روحانی برای قدرت گرفتن پرداخته بودند. هنوز دو سال از آخرین حمایت و رای این سه تن به روحانی و وعدههای مردم فریب آنها برای فردای پیروزی شان نگذشته که بار دیگر بدون هیچ اشارهای به ناکارآمدی دولت روحانی علیه کلیت نظام جمهوری اسلامی خط و نشان کشیدهاند.
این خط و نشانها در حالی است که آشوبها و اعتراضات اخیر بدون رهبری فردی خاص در داخل کشور آنها را به طمع انداخته تا آخرین شانس خود را امتحان کنند. حالا سران فتنه تصمیم گرفته اند تا این اعتراضات را به عنوان جنبشی علیه نظام به رهبری خودشان معرفی کنند. فتنهگران در حالی سعی دارند خود را در راس این اعتراضات نشان دهند که اطرافیانشان وزارتخانههای مختلف اقتصادی را در سالهای اخیر در دست داشته و وضعیت امروز را اگر نگوییم از روی خیانت که با بی تدبیری هایشان برای ملت ایران فراهم کرده اند.
اصلاحطلبان یکبار دیگر با فرار از مسئولیت خود را در راس جریان برانداز نشان دادند. این مهم در بیانیه میرحسین موسوی صراحت بیشتری دارد. وی رخدادهای اخیر را به سالهای پایانی رژیم پهلوی تشبیه کرد و بدون هیچ اشارهای به سیاست های زنگنه و حسن روحانی جمهوری اسلامی را متهم به کشتن معترضان کرد. او در تصاویر انتخاباتی سال 88 همیشه در کنار حسین فریدون، آخوندی و زنگنه دیده میشد اما اکنون هیچ صحبتی از 6 سال حکمرانی آنها نمیکند. کسانی که در دولت روحانی به عنوان ذی نفوذترین افراد کابینه شناخته شدهاند از نزدیکان و گزینههای سران فتنه برای قدرت گرفتن در سال 88 بوده اند. موسویهیچ انتقادی از سیاستهای اقتصادی روحانی نداشته است. او در دوران هاشمی رفسنجانی که دولتمردان معتقد به خرد شدن استخوان طبقه محروم به نفع توسعه کشور بودند نیز ساکت بوده است.
کروبی هم در حالی در بیانیه خود میگوید «اعتراضات نشان از اوج فشار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر مردم عزیزمان است» که نمیگوید کدام تیم اقتصادی، کدام افراد، با کدام برنامهها و حمایت چه اشخاصی منجر به پیاده سازی سیاستهای اقتصادی نئولیبرال در جامعه و افزایش فشارهای اقتصادی به مردم شده اند. او بدون هیچ تعریضی به دولت مورد حمایتش از حسن روحانی میخواهد تا به دیدار آسیب دیدگان حوادث اخیر برود. کروبی در سال 96 با اعلام اینکه به حسن روحانی رای میدهد گفته بود: با روی کار آمدن آقای روحانی کشور در مسیر صحیح و روال عادی خود قرار گرفت!
بیانیه رئیس دولت اصلاحات هم هرچند کمتر از بیانیههای ساده لوحانه موسوی و کروبی به شاذگویی پرداخته اما باز هم نشان میدهد که «تکرار» وی هیچ گاه صادقانه نیست. او به ابراز تاسف بسنده کرده است و حاضر نشده از عملکرد خود که نتایج امروز را به بار اورده عذرخواهی کند و حتی انتقادی نسبت به دولت روحانی مطرح کند. ادبیات کلی گویی و همراه به کنایه به نظام و در عین حال خود را در درون جمهوری اسلامی تعریف کردن در متن این بیانیه دیده میشود.
همه انچه گذشت نشان میدهد خون، خشونت و آشوب با جریان اصلاحطلب پیوند خورده است. اصلاحطلبان هرگاه اقبال مردم در انتخابات را کسب نکنند شورش میکنند و هم اگر با بیاخلاقی و وعدههای فریب بر صندلی قدرت بنشینند و افتضاخ به بار آوردند نیز مسئولیت آن را برعهده نمیگیرند و لباس اپوزیسیون میپوشند. رئیس دولت اصلاحات چندی قبل نیز گفته بود که دیگر کسی به «تکرارهای» وی توجهی نخواهد داشت. به نظر می رسد این جریان شکست خورده پس از بیانیه موسوی و کروبی رسما بار دیگر اقدامات براندازانه خود را اعلام کرده است چرا که به صندوقهای رای امیدی ندارند.
انتهای پیام/