خستگی برایم معنا ندارد/ طلوع و غروب مسجد به امام جماعت است/زمستان و تابستان در همین کانکس بودم!/ بنده تنها روحانی واشقانیها محسوب میشوم
یزدرسا؛ در دورانی که دشمنان میکوشند با ابزارهای گوناگون دردین و ایمان جوانان و قشرهای گوناگون جامعه خدشه وارد سازند، نقش «مساجد پویا» در پاسداری از باورهای دینی جامعه و مقابله با دشمنان برجستهتر مینماید.
تردیدی نیست که به هر میزان که ائمه محترم جماعات و متولیان مساجد بتوانند با رفتار و سیاستگذاریهای منطقی و سنجیده، جوانان بیشتری را جذب این سنگرها کنند، به همان میزان حربه دشمنان دین و دنیای جهان اسلام و ایران اسلامی ناکارآمدتر خواهد بود.
در این میان، رفتارهای شخصی و اجتماعی ائمه محترم جماعات و رویکرد آنها در اداره مساجد نقشی بیبدیل در جذب جوانان و دیگر قشرهای جامعه دارد و میتواند مساجد را از محل صرف عبادت و برگزاری نماز جماعت، به پایگاهی بینظیر برای بصیرتافزایی و واکسینهکردن جوانان در برابر هجمههای فرهنگی و جنگ نرم دشمنان خارجی و بدخواهان داخلی مبدل سازد.
در این باره حجتالاسلام و المسلمین علی واشقانی فراهانی، از جمله روحانیان فرهیختهای است که با همت چشمگیر و ارادهای خستگیناپذیر، به الگویی برجسته در این زمینه بدل گردیده است. او توانسته است با پشتکار و پیگیری کمنظیر، در مدتی کوتاه در دهكده المپيك تهران، مسجدي بنا نهد كه ۲۴ ساعته باز است و خود نیز همیشه در آن به سر میبرد.
جالب اینجاست که امام جماعت این مسجد، برای ملاقات با پدر و مادرش که در اراک مستقر هستند، بعد از اقامه نماز مغرب و عشا به سمت اراک حرکت میکند و در کمترین زمان ممکن به تهران بازمیگردد تا خدمترسانیاش به مسجد و نمازگزاران دچار وقفه نشود ؛ و این خود به تنهایی میزان اهمیت وی به مسجد و نماز جماعت را نشان می دهد.
پایگاه خبری تحلیلی طنین ایران، برای آشنایی بیشتر با ابعاد فعالیتهای این روحانی دلسوز که از طرف کانون عالی فرهنگی مساجد کشور به عنوان «امام جماعت نمونه در سطح استان تهران» انتخاب شده است، گفتوگویی اختصاصی با ایشان انجام داده است که در ادامه ملاحظه میکنید؛
با سلام و تشکر؛ لطفا قبل از ورود به بحث، مختصری از بیوگرافی خود را برای مخاطبان این پایگاه بیان بفرمایید.
سلام علیکم. اینجانب در سال 1347 شمسی در روستای واشقان از توابع استان مرکزی متولد شدهام. آن زمان در روستای ما رسم بود که کودکان قبل از آغاز دوران تحصیلی، در مکتب خانه به فراگیری قرآن میپرداختند. بنده نیز از این قاعده شایسته، مستثنا نبودم. پس از تحصیلات ابتدایی وراهنمایی وارد حوزه علمیه شدم. همزمان با تحصیل در حوزه علمیه، در کارهای کشاورزی هم به پدرم کمک میکردم و اجازه نمیدادم اشتغال به تحصیل، باعث فاصله افتادن بین من و پدر بزرگوارم شود. اینجانب تنهاروحانی واشقانیها هم محسوب میشوم. در سن 25 سالگی ازدواج کردم که حاصل آن یک پسر و یک دختر است. پسرم دانشآموز و دخترم دانشجوی رشته حقوق است. سالها در مراکز مختلف به امامت جماعت اشتغال داشته ام تا اینکه با همکاری مردم و لطف خدا موفق شدیم مسجد امام رضا(ع) را در منطقه 22 تهران احداث کنیم و هماکنون در این مسجد به انجام وظیفه مشغول هستم. البته در کنار همه اشتغالها، در حال پیگیری احداث مسجد امام حسن عسگری(ع) در منطقه 4 تهران هم هستم که امیدوارم این مسجد نیز همانند مسجد امام رضا(ع) از جنبههای گوناگون، زبانزد و منشأ خدمات فراوان به اسلام و جامعه اسلامی باشد.
به نظر حضرتعالی درجامعه اسلامی مساجد چه نقشهای ویژهای می توانند ایفا کنند؟
مساجد از صدر اسلام همواره نقشی محوری داشتهاند و هم اکنون هم باید این نقش را داشته باشند. البته رسالت ماهوی نهاد مسجد، تغییرپذیر نیست و مکانی مقدس برای ارتقا و گسترش روحیه تقوا و بندگی خدا و ترویج فرهنگ قرآن وعترت است. مسجد، نهادی برای تبادل گفتمان و افکار دینی و تعیینکننده مسیر جامعه اسلامی به شمار میآید.
احداث مسجد امام رضا(ع) از چه زمانی شروع شد؟ چه مدت طول کشید و چقدر زیربنا دارد؟
ساخت مسجد از خرداد ماه سال 1387 توسط امام جماعت با توکل به خدا و استعانت از ائمه اطهار(ع) آغاز شد. بعد از تهیه زمین، درتهران سراغ صاحبان مجتمعهاي تجاري رفتم و از آنها برای کمک به هزینه ساخت مسجد دعوت میکردم. اما چندان دلگرم کننده نبود. تا اینکه وقتی موضوع را با فرد خیّری به نام محمد انصاری در میان گذاشتم، پس ازپیگیری فراوان و مشاهده جدیت اینجانب، ایشان استقبال کرد و نقشه مسجد را بوسيد و قرار شد هزینه را تامین کند. ایشان حتی حاضر نشد كه زمين مسجد را ببيند و ميگفت حرف حاج آقا برای من حجت است. او گفت شما شروع كن، ما هم تا آنجا كه خدا بخواهد هستيم. من نيازهای مسجد را تلفني اعلام ميكردم و ایشان هم بدون وقفه مصالح ميفرستاد و نيازها را تأمين ميكرد. خلاصه بخش عمده هزینههای ساخت مسجد را ایشان عهدهدار شدند و تمام کارهای پیگیری و نظارتی آن را از ابتدا تا انتها بنده شخصا بر عهده گرفته بودم. این مسجد دوهزارمتر زیربنا دارد و همه امکانات مورد نیاز در سه طبقه تعبیه شده است. در زيرزمين؛ سالن اجتماعات چند منظوره، وضوخانه، سرويس بهداشتي و حمام و آشپزخانه مجزا در نظر گرفته شده است. در طبقه دوم ؛ آبدارخانه و شبستان مردانه و در طبقه سوم؛ شبستان خانم ها، آبدارخانه، مهد كودك و سرويس بهداشتي قرار دارد. مسجد همچنین یک سالن اجتماعات چندمنظوره دارد که به صورت شبانه روزی در خدمت همگان است. در تمام كتيبههاي مسجد، محتوا و فلسفه تشكيل مسجد بر اساس آيات و روايات اهل بیت(ع) آورده شده است. آيات و روایات موجود در كتيبهها را با ترجمه فارسي و واضح نوشتهايم. امیدوارم لطف خدا و عنایت مردم در ساخت مسجد امام حسن عسکری(ع) هم شامل حال بنده بشود.
کمی بیش تر از روزهای شروع به کار ساخت مسجد بگویید. کجا مستقر بودید؟ چند نفر بودید؟
ابتدا به ساکن کاملا تنها بودم که با توکل به خدا و لطف اهل بیت(ع) کار را شروع کردم.البته بعدا محمد انصاری با کمک مالی(خیر) و مهندس امینی فر (مهندس طراح و ناظر) بنده را همراهی می کردند.
محل استقرار خاصی نداشتیم؛ یعنی اصلا دفتر و تشكيلاتی در کار نبود.وقتی میخواستیم خاکبرداری کنیم، به آقای انصاری زنگ زدم و گفتم كه ميخواهيم خاكبرداري را شروع كنيم. وقتی ایشان آمد، گفت: شيخ علي! شروع كردي؟! امكانات چي داری؟! من هم با خنده گفتم: خدا را شکر! زمین، به جای فرش و آسمان هم به جای سقف است و دیگر امکاناتی نمی خواهم! بلافاصله يك كانكس فرستاد كه گذاشتيم كنار خيابان و در آن مستقر شدم. اين كانكس خیلی با برکت بود؛ چون هم محل مديريت ساخت مسجد، هم محل پاسخ به مراجعات مردمي، هم محل كتابخانه و هم محل مشاوره و تصميمگيري براي كارها و هم محل زندگی بود!
در دوران ساخت مسجد، بسیاری از اوقات تا صبح نمیخوابیدم. مثلاً معمار ميگفت تا فردا صبح همه مصالح ساختمانی مورد نیاز باید در دسترس باشد تا در کار وقفه نیفتد. من هم بلافاصله تدبیر میکردم و چنان کار میکردیم که تا صبح روز بعد همه چیز آماده میشد. میکردیم. معمار بنده خدا از این همه سرعت و تدبیر ما تعجب میکرد.
چگونه موفق شدید چنین مسجد بزرگی را در این مدت کوتاه به سرانجام برسانید؟
متاسفانه به محض برداشتن قدم اوّل برای ساخت بنای مسجد، برخی پرسنل سازمان ها به نوعی سنگ اندازی می کردند، صداهای ناهمسو به گوش رسید و تلاشها و سخنان ناامیدکننده فراوانی ابراز شد؛ اما با توکّل به خدا و استعانت ازچهارده معصوم(ع) و تاکید بر انجام وظیفه در این راه، تحمل همه ناملایمات و دشواریها در این مسیر آسان شد. بنده برای نظارت دقیقتر و پیگیری امور از نزدیک، به تنهایی داخل کانکس کوچکی در محل پروژه مستقر شده بودم و زمستان و تابستان را به تنهایی در آن به سر میبردم تا کوچکترین وقفهای در روند کار پیش نیاید. خوشبختانه از آنجاییکه هدف، مقدّس بود، هیچ یک از مشکلات نتوانست ذرهای در عزم و اراده اینجانب خللی ایجاد کند و به لطف خدا پروژه به این بزرگی در کمترین زمان ممکن و به بهترین وجه به سرانجام رسید و هنوز بسیاری از بازدیدکنندگان باور نمیکنند که چنین پروژه عظیمی در این مدت کوتاه و بدون مساعدتهای آنچنانی انجام شده است. البته نباید فراموش کنیم که و ما توفیقی الا بالله العلی العظیم.
چرا فعالیتهای جنابعالی و مسجد امام رضا(ع) اینقدر مورد توجه قرار گرفته است؟
حقیقت این است که اگر توفیقی در کار بوده، همه از برکت لطف خداوند و عنایت اهل بیت(ع) و دعای والدین حاصل شده است. اما در پاسخ به سؤال جنابعالی میتوانم به چند مؤلفه اشاره کنم؛
اینجانب به عنوان مؤسس و امام جماعت مسجد امام رضا(ع)،از همان آغاز شروع پروژه تاکنون تمام وقت در مسجد حضور دارم و پاسخ گوی مراجعات مردمی هستم. به عبارتی محل زندگی و فعالیت بنده هم در درون همین مسجد است و چنین نیست که فقط هنگام اقامه نماز، در مسجد حاضرشوم. مردم هم به راحتی و با اعتماد به نفس و صمیمیت کامل، مسائل و مشکلات خود را با امام جماعت در میان میگذارند و او را امین خودشان میدانند . بنده به عنوان امام جماعت سعی کردهام رفتار و رویکردم متناسب با مقتضیات زمان باشد و رابطهام با جوانان و نمازگران مسجد، بسیار صمیمانه و غیررسمی است و همواره پیگیر مسائل و مشکلات آنها هستم و آنها هم اینجانب را بهعنوان برادر و محرم اسرار خود پذیرفتهاند. همچنین با نظارت امام جماعت و مدیریت اجرایی، مسجد با روح دینی و مردمی و ولایی اداره می شود و همدلی و همیاری چشمگیری بین همه در این راستا وجود دارد. خوشبختانه رفتار امام جماعت بهگونهای بوده که مردم وی را همچون عضوی از اعضای خانواده خود مورد محبت قرار میدهند و به او اعتماد دارند. سادهزیستی و پشتکار امام جماعت هم به سهم خود نقش مؤثری درتقویت این رابطه محبتامیز و اعتماد دوسویه ایفا میکند.
همچنین این مسجد در برخی زمینهها به فراخور امکانات خود گامهای خوبی برداشته است؛ از جمله اینکه کتابخانهای مشتمل بر کتابهای متنوع در زمینههای گوناگون متناسب با سنین مختلف بنا نهاده شده است که همه میتوانند بدون هیچ محدودیتی از آن استفاده کنند. ویزیت مراجعهکنندگان توسط پزشکان معتمد نیز از دیگر خدمات رایگانی است که به همگان ارائه میشود.همچنین جلسات آموزش قرآن در سطوح مختلف از ابتدایی تا سطح عالی توسط اساتید مجرب آموزش برگزار میشود.
به نظر جنابعالی با توجه به تجربه موفقی که دارید، یک امام جماعت چگونه میتواند نقش واقعی خود را به بهترین وجه ایفا کند؟
به نظر بنده، امام جماعت باید با تمام توان در خدمت مسجد و نمازگزاران باشد و وقت خود را صادقانه وقف این خدمت کند. امام جماعت باید اولین نفر باشد که وارد مسجد می شود و آخرین نفری باشد که از مسجد بیرون می رود. مردم از امام جماعت انتظار دارند که آموزههای دینی و اخلاقی را با رفتار و عملش به آنها بیاموزد و خود پیشگام تخلّق به اخلاقیات باشد. از سوی دیگر امام جماعت باید مطالعه کافی داشته باشد و در مسائل روز صاحب اطلاعات کافی باشد تا بتواند متناسب با شرایط و نیازهای مخاطبان، سخنرانی کند و ارتباط قوی با همه بخصوص جوانان داشته باشد. همچنین امام جماعت باید در بیان مسائل سیاسی، دیدی فراجناحی داشته باشد و تعلق خاطرش به نظام و ولایت فقیه باشد.
جنابعالی چقدر از وقتتان را برای مسجد اختصاص می دهید و آیا وقت کافی برای رسیدگی به خانواده دارید؟
بنده تمام وقت در خدمت مسجد و اهالی مسجد هستم و همه تلاشم این بوده است که با تمام توان به مردم و نمازگزاران خدمت کنم. در این راستا در همه زمینهها فعال بوده ام و ابایی نداشتهام که در کارگاههای ساختمانی مسجد نیز دوشادوش کارگران زحمتکش همچون کارگری ساده به انجام وظیفه بپردازم. برای خدمت به خانواده هم به مقدار ضرورت وقت اختصاص دادهام و البته بیشترین وقت بنده همانطور که عرض کردم، به مسجد و نمازگزاران و جوانان عزیز اختصاص دارد.
جنابعالی در حال حاضر کجا ساکن هستید؟ اهل سفر هم هستید؟
بنده در دو اتاق کوچک بالای مسجد با حداقل امکانات زندگی میکنم؛ شاید باورش برایتان دشوار باشد اما باید عرض کنم کل امکانات زندگی در این دو اتاق کمتر از یک میلیون ریال است! تاکنون به سفر تفریحی به معنای رایج این روزها نرفتهام؛ اما یک بار به مکه مکرمه، یکبار به عتبات عالیات و چندین بار به مشهد مقدس مشرف شدهام.
طلاب دیگر چگونه میتوانند مثل شما چنین اقداماتی انجام دهند؟
همه باید از ائمه اطهار(ع) الگو بگیریم و قرآن را سرلوحه برنامههایمان در زندگی قرار دهیم. راز موفقیت همه بخصوص قشر طلاب، پیروی همهجانبه از قرآن کریم و سیره اهل بیت(ع) است؛در این صورت است که میتوانیم گامهایی بزرگ در زندگی برداریم و کارهای به ظاهر سخت و ناشدنی را شدنی کنیم. توکل بر خدا و امید به آينده، همه ناممکنها را ممکن میکند. باید باور کنیم که میشود و میتوانیم. اگر بخواهیم در مسجد مفید باشیم،باید خود و وقتمان را واقعا وقف خدمت در این راه کنیم؛ و الا امام جماعتی که چندین مشغله داشته باشد، نمیتواند به خوبی از عهده وظیفه امام جماعتی برآيد و رابطه محکمی با مأمومین و مراجعهکنندگان برقرار سازد.
برحسب قرائن، مردم رابطه بسیار صمیمانهای با شما دارند. راز این ارتباط صمیمانه چیست؟
مردم به اینجانب بسیار محبت دارند. البته همه اینها مرهون لطف خدا و عنایات اهل بیت(ع) است؛ اما به اجمال مردم از اینکه می بینند امام جماعت مسجد، بدون هیچ چشمداشتی با تمام وجود در خدمت آنهاست و از آغاز احداث مسجد تا تکمیل آن و پس از آن، خود پیگیر حل مسائل و پیشبرد کار بوده و هست، خوشحال میشوند و او را به عنوان امام جماعت معتمد خود پذیرفته اند. امروز چیزی که در چشم مردم بسیار اهمیت دارد، تلاش و جدیت در خدمترسانی است و اگر مردم ببینند کسی با تمام توان به آنها خدمت میکند، به طور طبیعی محبتشان را صادقانه نثارش میکنند و خوشبختانه بنده هم توانستهام از این همه محبت مردم بهرهمند شوم. و البته خدا را بر این همه نعمت شکرگزار هستم.
آیا هیچ وقت شده که با خود بگویید خسته شده ام و باید بیشتر به زندگی شخصی وخانوادگی خودم برسم؟
همیشه بر این باورم که کاری انجام ندادهام و گویا اولین روز کاریام است و لذا خستگی برایم معنا ندارد. هرچه بیش تر تلاش کنم، کم تر خسته می شوم و خستگی ام هنگامی است که نتوانم خدمتی انجام دهم. بنده مأموریتی در این زمینه دارم که باید انجام دهم و در این راه مقدّس، خستگی وجود ندارد. بنده به این موضوع ایمان راسخ دارم که هرچه برای مسجد و اهالی مسجد قدم بردارم، در پرتو آن برکات فراوانی هم نصیب خودم و خانواده ام خواهد شد . خوشبختانه زندگی من کاملا با مسجد عجین شده است و با مردم و مسجد زندگی میکنم و پیوند بین ما و نمازگزاران گسستنی نیست؛ نه در این مسجد و نه در مساجدی که پیش از این، در آن جاها در خدمت مردم بودهام. خلاصه هرگاه کار کنم، از خستگی درمیآیم و در خود احساس نشاط می نمایم و هرگاه کار نکنم، خسته می شوم. در نتیجه آرامش خود را در کار مشاهده می کنم که حتی در تعطیلات هم در محراب مسجد حضور دارم. مردم هم با توجه به فعالیت بنده، به مزاح گاهی مرا شیخ مهندس و گاهی شیخ اجل یا روحانی مسجدساز صدا میزنند.
اکنون از جاهای دیگر هم به منظور مشاوره برای ساخت مسجد و انتخاب کتیبه و ... تشریف میآورند. من به آنها می گویم هسته اصلی مسجد، امام جماعت است که باید وقت کوثرش را برای مسجد بگذارد. طلوع و غروب مسجد به امام جماعتش است. روحانی باید با رفتار و کردارش اعتمادسازی کند و این با سخنرانی به دست نمیآید. راز ماندگاری پیامبر این بود که با دستانش کار کرد . مردم بیش از هرچیز، به رفتار و منش روحانی نگاه میکنند.