داستان غمانگیز دفن 1723 تن سیبزمینی! از زبان کشاورزان
به گزارش یزد رسا، در اوایل آبان ماه بود که خبر دفن 1723 تن سیب زمینی در رسانه ها منتشر شد و به دنبال آن عکسالعملها و نظرات متعددی از استعفای نماینده مجلس تا قانونی دانستن این عمل مطرح شد.
خبرنگار آوای اقتصاد پای درد دل کشاورزانی که ناباورانه خبر نابودی محصول خود را شنیدهاند نشست. مردمانی که بیشترین زحمت را در کشاورزی متحمل میشوند ولی کمترین درآمد نیز برای این که هزینههایشان را پوشش دهند نصیبشان نمیشود.
کشاورزان استان فارس را در شهر صنعتی یزد که به دنبال کار هستند مییابیم. آنانی که زمینهای کشاورزی خود را رها کرده و برای گذران زندگی و به امید پیدا کردن شغل به این استان مهاجرت کردهاند. زمانی که دلیل مهاجرتشان را از خودشان جویا میشویم از عدم سودآوری و درآمد ناچیز کشاورزی میگویند و با اشاره به دفن چندین تن سیبزمینی آن را دردی میدانند که انگیزه را برای ادامه کار از آن ها گرفته است.
به گفته کشاورزان منطقه پسارود داراب به دلیل آن که بازاری برای فروش محصول سیب زمینی خود نداشتند نتوانسته بودند محصول خود را برداشت کنند؛ تا این که در اواخر خرداد ماه که مدتی از فصل برداشت گذشته بود سازمان تعاون روستایی این سیب زمینیها را به قیمت 340 تومان از کشاورزان خریداری میکند.
کشاورزان بعد از برداشت محصول با هزینه خود آنها را به تعاونی روستایی تحویل میدهند. نکته قابل توجه آنجاست که این سیبزمینیها در دو انبار یکی در روستای حسنآباد پسارود و دیگری در روستای کوهگرد که برای نگه داری کودهای شیمیایی بود انبار شدند. گفتنی است این دو انبار بدون سیستم خنک کننده و سایر شرایط لازم برای نگه داری محصولات فسادپذیری همچون سیبزمینی را نداشته است و مسئولین مربوطه هم به آن توجهی نکرده اند.
بعد از نزدیک به دو هفته، بوی تعفن و بسیار بدی که در چندین روستای اطراف این انبارها پیچید خبر از فاسد شدن 1723 تن سیب زمینی داد. بعد از اعتراض روستاییان به بوی بدی که وجود داشت در طی سه روز این محصولات فاسد شده در بیابانهای اطراف دفن شدند.
کشاورزان متحیر از اتفاقی که افتاده بود نسبت به عملکرد سازمان جهاد کشاورزی معترض هستند. آنها که محصول خود را به ضرر بسیار بالا فروخته بودند؛ میگویند هرگز راضی نبودیم محصولی که با صرف هزینه و وقت بسیار بدست آمده بود به دلیل بیتدبیری به این شکل از بین برود، اگر میدانستیم به این سرنوشت دچار میشود حتی حاضر بودیم از پول ناچیزی که دولت برای محصولمان پرداخت کرده بود بگذریم و آنها را بین فقراء توزیع کنیم.
گفتنی است که در همین منطقه داراب کشاورزان برای محصول بادمجان خود که مشتری و بازاری نداشتند اجباراً محصول خود را به دامداری ها و گاوداریها فروختند.
منطقه داراب از جمله مناطق بکر برای کشاورزی محسوب میشود هنوز شهرت مرکبات داراب در بازار وجود دارد اما با ادامه این روند در کشور چیزی از کشاورزی نخواهد ماند.
مسئولانی که هیچ برنامه و دغدغهای برای کشاورزی کشور ندارند باید بدانند که کشاورزی یکی از محور توسعه است که غفلت از آن نه تنها ما را از توسعه دور میکند بلکه با نابودی کشاورزی زمینه وابستگی کشور به خارج از کشور بیشتر خواهد شد.