فصل روشدن جنگ داخلي وارثان عبدالعزيز رسيدهاست
به گزارش یزدرسا ،فوت ملک عبدالله در بامداد جمعه 23 ژانویه اتفاق افتاد و سلمان بن عبدالعزیز در همان ساعات اولیه بر کرسی پادشاهی عربستان سعودی نشست و نخستین پیغام خود را قرائت کرد.
این یک جابهجایی بیسر و صدا از قدرت است که در کشوری با ساختار به شدت سنتی هم انتظاری بیشتر از این نیست. پیغام پادشاه جدید کوتاه و روشن بود و جدای از اعلام فوت ملک عبدالله، ادامه برنامهها و سیاستهای دوران ملک عبدالله را اعلام کرد که ابقای برخی وزرای کلیدی کابینه مثل وزیر امور خارجه یا وزیر نفت بر پستهای خود تاییدی بر این نکته بود. این وجه از پیغام سلمان عبدالعزیز تا اندازه قابل توجهی پاسخ کسانی را میدهد که منتظر سیاست او از همین ابتدای کار هستند به خصوص هیئتهای دیپلماتیکی که عازم عربستان شدهاند اما آیا پاسخ همه سوالها پیرامون جابهجایی قدرت در این کشور را میدهد؟
فصل روشدن جنگ داخلي وارثان عبدالعزيز فرا رسيدهاست
جابهجایی و تنش قدرت
جانشینی سلمان بعد فوت دو برادرش سلطان و نایف بن عبدالعزیز در سالهای 2011 و 2012 حتمی شد به خصوص این که او از جمله هفت برادر سدیری است که بعد فوت آن دو برادر تنی، نوبت او بود تا گزینه نخست برای جانشینی ملک عبدالله باشد. گفته میشود سلمان بن عبدالعزیز در پیش از این جایگاه قابل توجهی در ساختار قدرت عربستان داشته و از مشاوران نزدیک و صمیمی پادشاه متوفی بوده که حتی در دو سال اخیر و بیماریهای مستمر ملک عبدالله، در عمل قدرت را در دست داشته است. بنابر این، هم جانشینی سلمان بن عبدالعزیز و هم رسیدن او به کرسی سلطنت روند آرامی از تغییر قدرت را نشان میدهد اما در پس این روند آرام جریانی از تنش وجود دارد که نشانههای آن از هماکنون دیده شده است.
نخست این که عضویت سلمان در هفت برادران سدیری اشارهای است به اختلافات درونی شاهزادگان آل سعود برای کسب قدرت بیشتر در این کشور به شدت سنتی و محافظهکار. این هفت برادر از میان فرزندان ملک عبدالعزیز، بنیانگذار عربستان سعودی، از جاهطلبترین فرزندان او بودند که همواره به دنبال حفظ قدرت و در تنش با دیگر برادران ناتنی خود بودهاند. به همین جهت است که رسیدن سلمان به پادشاهی به عنوان بازگشت سدیریها به قدرت تعبیر شده و او هم از همان ساعات اولیه و حتی قبل از خاکسپاری ملک عبدالله اقداماتی در جهت بازگشت سدیریها به قدرت انجام داده است.
اولین اقدام قابل توجه او در تعیین محمد بن نایف، فرزند برادر تنیاش نایف بن عبدالعزیز، به عنوان جانشین مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد سلمان، است که جدای از این، هم مقام وزارت کشور او را ابقاء کرده و هم این که او را به مقام معاون دوم رییس شورای وزیران رسانده است. محمد بن نایف در رقابت سختی با متعب بن عبدالله، فرزند پادشاه متوفی، داشته و حالا ارتقای مقام او به معنای حذف فرزند ملک عبدالله از قدرت و ارتقای رقیب او حتی تا مقام جانشینی ولیعهد است.
سلمان نه تنها مقامی برای فرزند پادشاه متوفی در نظر نگرفته و او را حتی مشاور ویژه سلطنتی نکرده، بلکه رییس دفتر ملک عبدالله، خالد التویجری، را هم از کار برکنار کرده و پسر خود، محمد بن سلمان، را به جای او گذاشت و حتی مقام وزارت دفاع را هم به پسر خود داده است. به این ترتیب، سلمان قبل از تدفین ملک عبدالله دو فرد از طیف سدیری را در مقامهای کلیدی گذاشته که مورد محمد بن نایف اهمیت خاصی دارد.
تشدید جنگ قدرت
تعیین محمد بن نایف به جانشینی مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد فعلی، از سوی پادشاه جدید به این معنا است که سلمان عبدالعزیز راه را برای رسیدن نسل سوم از شاهزداگان آل سعود به مقام پادشاهی هموار میکند. تا کنون و بنابر دستور بنیانگذار آل سعود، رسم بر این بوده که فرزندان ذکور ملک عبدالعزیز به ترتیب سنی پادشاه بشوند و همین دستور نیز اجراء شده است. مقرن عبدالعزیز آخرین پسر از این نسل است و همین امر نیز امکان انتقال پادشاهی به نسل سوم یا به عبارت دیگر، نوادگان ذکور ملک عبدالعزیز را فراهم میکند که پادشاه جدید این کار را با محمد بن نایف انجام داده است.
سلمان با این کار از یک سو زمینه را برای حفظ قدرت در بین طیف سدیریها تضمین کرده و از سوی دیگر، بخش غیر سدیری در میان شاهزادگان آل سعود را از قدرت دور کرده اما این سیاست او یک مشکل اساسی دارد. مشکل اساسی در شخص ولیعهد او است. مقرن بن عبدالعزیز نه تنها وابسته به طیف سدیری نیست بلکه به جهت مادری چندان مورد قبول دیگر شاهزادگان آل سعود برای پادشاهی آینده نیز نیست.
او هر چند که پسر ملک عبدالعزیز است اما چون مادرش از کنیزان ملک عبدالعزیز بوده، دیگر شاهزادگان آل سعود چندان موافق پادشاهی او نیستند. در واقع، ملک عبدالله مقام جانشین ولیعهد را در ساختار قدرت عربستان ایجاد کرد تا دو مسئله را حل کرده باشد.
مشکل نخست به کهولت سن مقام ولیعهد در عربستان ارتباط دارد. فوت دو ولیعهد در طول کمتر از یک سال ضعف سیستم قدرت را به ملک عبدالله ثابت کرد و او مقام جانشین ولیعهد را در نظر گرفت تا این ضعف را از بین برود. مشکل دوم به جاهطلبی سدیریها مربوط میشود که از نگاه ملک عبدالله مخفی نماند.
او مجبور بود سلمان را ولیعهد خود کند اما مقام جانشین ولیعهد را ابداع کرد و مقرن را برای این مقام در نظر گرفت تا مطمئن شود پادشاهی عربستان به طور طولانی در دست سدیریها نمیماند به خصوص این که سلمان هم کهولت سن دارد و هم این که مبتلا به بیماریهای مختلف است.
مقرن بن عبدالعزیز حدود 10 سال از شاه جدید جوانتر است و جدای از این، میل انحصارطلبی سدیریها او را در تقابل با این طیف و نزدیکی بیشتر با شاهزادگان غیر سدیری میکشاند که از جمله آنها فرزندان و متحدین پادشاه متوفی هستند. از طرف دیگر، خبرهایی از بیماری پادشاه جدید منتشر شده که نمیتوان انتظار حکومت طولانی از او را داشت و همین نیز فرصت حضور قابل توجه مقرن در صحنه قدرت این کشور را میدهد.
در نتیجه، میتوان گفت که عربستان با خارج شدن از این دوره کوتاهمدت شوک ناشی از فوت ملک عبدالله، وارد دروهای سخت از جنگ قدرت میشود که پادشاه جدید با تغییر سریع کلید آن را زده اما به همین جا ختم نشده و باید منتظر عکسالعملهای بعدی بود.
این جنگ داخلی قدرت از یک سو صحنه داخلی را دچار کشمکش بیشتر بین شاهزادگان آل سعود میکند و از جهت دیگر، بر سیاست خارجی این کشور بیتاثیر نخواهد بود. به عبارت دیگر، کشمکش شاهزادگان آل سعود که تا کنون بیشتر سری بود و درونخانوادگی پیش میرفت، از این به بعد بیشتر از خفاء درآمده و تاثیرات عینی بیشتری خواهد داشت چه در داخل این کشور و چه در خارج از آن.
منبع : جوان آنلاين
انتهای پیام/ص
Related Assets:
-
خشم فرزند «ملک عبدالله» از عزل و نصب های پادشاه جديد عربستان
-
هاشمی رفسنجانی درگذشت ملک عبدالله را تسلیت گفت
-
بدشانس ترین تیم ادوار جام ملت ها
-
رئیسجمهور انتخاب پادشاه جدید عربستان را تبریک گفت
-
متحدان غرب و عرب بهدنبال كودتا و كنترل حوثيها در يمن هستند
-
ازطرحی شوم علیه همسایه تاانتشار فیلم مشکلآفرین/ درآمدهای مراسم حج در جیب داعش/ مجالس رقص در نمازخانه +تصاویر
-
اعتراف سعودیها به توطئهچینی علیه ایران