ID : 2324226
یادداشت/ کارشناس ارشد روزنامه نگاری و لیسانس اقتصاد:

وابستگی به شرکت سنگ آهن مرکزی؛ بلای توسعه شهر بافق


بارها در کلاس درس اساتید برجسته اقتصاد ایران، شنیده ام که : "باید حضور دولت در اقتصاد کم باشد، ازاقتصاد تک محصولی فرار کرد". جالب اینجاست که هردو معضل فوق، در شهر بافق، به چشم می خورد.

به گزارش یزد رسا، بارها در کلاس درس اساتید برجسته اقتصاد ایران، شنیده ام که : "باید حضور دولت در اقتصاد کم باشد، ازاقتصاد تک محصولی فرار کرد". جالب اینجاست که هردو معضل فوق، در شهر بافق، به چشم می خورد.
به نظر نگارنده، همانطور که بسیاری از صاحب نظران نیز اذعان دارند، بزرگترین بلای توسعه همه جانبه بافق در یک جمله خلاصه می شود:" وابستگی شهر بافق به شرکت سنگ آهن مرکزی".
امروزه در دنیا ثابت شده است که اقتصاد دولتی، اقتصادی تنبل، ناکارآمد، نابرابر، با وابستگی زیاد و ریخت و پاشهای غیرضروری، منفعل و غیر خلاق، و در یک کلمه "بیمار" است. بنده به مناقشات کاپیتالیستهای موافق اقتصاد آزاد و سوسیالیستهای موافق اقتصاد دولتی، کاری ندارم. می خواهم بگویم این دو سمت افراطی در سیستم اقتصادی ما به درد نمی خورد. حضور یک نهاد بزرگ اقتصادی، نظیر شرکت سنگ آهن مرکزی در کنار یک شهر کوچک 50 هزار نفری، که بیش از نیمی از جمعیت این شهر (مستقیم و غیرمستقیم) بدان وابسته است، و در تمام زمینه ها از اقتصادی گرفته تا فرهنگی، آموزشی باید هم ازاین شرکت توقع داشت و هم وابسته بود، بلای اصلی توسعه شهر ماست.
از طرف دیگر صاحب نظران اقتصادی به این نکته نیز اشاره کرده اند که، وابستگی هر شهر و جامعه ای به یک چنین نهادهای انحصاری  و یا محصولی خاص، می تواند باعث انباشت قدرت (سیاسی یا اقتصادی) در دست عده ای محدود و در اقلیت شود که همین مسئله زمینه بروز فسادهای اقتصادی، ناعدالتی های اجتماعی،  بازیهای جناحی و سیاسی و رانت خواری (که به عقیده اقتصاددانان زاییده اقتصاد دولتی است) و عدم پاسخگویی به افکار عمومی  را ایجاد می کند.
از آنجا که اقتصاد های رانتیر، دیر یا زود به شکست منجر می شود، لذا هر چه زودتر باید زمینه عدم وابستگی شهر به این شرکت را فراهم کرد تا بتوان در زمینه های گوناگونی که به دلیل وجود این نهاد، به چشم خلاقانه مدیران شهری، نمی آید، نیز پیشرفت کرد.
بزرگترین نتیجه منفی حضور این نهاد در شهر، ایجاد انفعال و رخوت در مردم، مدیران ، روشنفکران و نخبگان شهر بافق است. به گونه ایکه جوانان ما، در این سالها، نشانه ای از خلاقانه نگریستن را در خودشان بروز نداده اند.
ابن وابستگی در مدیران شهر نیز به گونه ای است که به منابع مالی شرکت سنگ آهن، به عنوان اولین و آخرین راه برون رفت از مشکلات خود می نگرند و اولین اقدام در جهت رفع مشکل را، مساعدت از شرکت سنگ آهن می دانند. همچنین است که زمانیکه مدیران شهری خود ما، برای رفع مشکلاتشان، این نهاد را نادیده نمی گیرند، مدیران ارشد استان نیز، در بودجه هایی که برای شهر بافق می بندند، خساستی بخرج می دهند تا مدیران بافقی، کمبود آن را از طریق این نهاد مرتفع سازند.
نکته دیگر اینکه شرکت سنگ آهن، جامعه بافق را به یک جامعه کارگری تبدیل کرده است که از اینرو، شاهد رشد فرهنگ و آموزش و تحصیلات عالیه در این شهر نیستیم چرا که هر اقدام فرهنگی و آموزشی که قرار است در شهر صورت گیرد، متولیان فرهنگ، جامعه هدف و مخاطب خود را اصولاً یک جامعه کارگری می بینند و بنابراین سطح برنامه های فرهنگی در شهر ما بسیار پایین است. این را می شود در برگزاری مراسم ادبی، فرهنگی، جشن ها، شهر بازی، نشریات منتشر شده، و ... در سطح شهر دید.
تاثیر شرکت سنگ آهن، بدون اینکه مشکلات را خواسته به گردن آن بیاندازیم، در بافق در مسایل اقتصادی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بسیار زیاد است. در بخش مصرف و اقتصاد در خانواده ها "اقتصاد حسادتی" و "چشم و همچشمی" را به واسطه تفاوت دستمزدهای این شرکت، نسبت به کارکنان دیگر نهادهای شهری، شاهدیم.
در زمینه آموزش و پرورش، به شهادت معملمان صادق و کوشای شهر، با توجه به دستمزدهای جند برابری یک کارمند ساده و یک لیسانس معلم، این تفکر در بین دانش آموزان بوجود آمده که بجای تحصیل در دانشگاه ها کشور و ساختن آینده ای تضمین شده برای شهرشان، تنها و تنها به فکر ورود بعد از دیپلم و سربازی به شرکت سنگ آهن و دریافت حقوقی سه یا چهار برابر همکلاسی لیسانس یا فوق لیسانس گرفته معلم و یا کارمند خود باشند. به همین دلیل سطح آموزش در شهر ما بسیار مشکل آفرین است.
از طرف دیگر بواسطه حضور همین نهاد اقتصادی قدرتمند و تفاوت دستمزدها، سطح عمومی قیمتها بالا رفته و باعث ایجاد فشار اقتصادی بر اقشار مختلف مردم  در مایحتاج عمومی از قبیل خوراک، پوشاک و خدمات، نسبت به دیگر شهرهای استان و یا شهرهای هم جمعیت هستیم.
معضل دیگردر این مورد، عدم ایجاد کارگاه های تولیدی و خدماتی کارآفرین در سطح شهر است. جوانان جویای کار، بجای اینکه در این کارگاه ها به افرادی متخصص، مجرب و خلاق تبدیل شوند، تنها و تنها آینده اقتصادی خود را در ورود به مدینه فاضله شرکت سنگ آهن می بینند. به همین دلیل یک انفعال سراسری در روح و روان جوانان این منطقه مستولی شده است. به نحویکه افرادی با تخصص های کارآفرین نظیر بنایی، مکانیکی، جوشکاری، نجاری، تراشکاری و ... را شاهدیم که در شرکت سنگ آهن، در قسمتهای خدماتی و فضای سبز مشغول به کارند. از اینرو اغلب کارگاههای شهر، ورشکسته اند و یا از کمبود نیروی متخصص رنج می برند.
سخن بسیار است. حال که دولت تدبیر و امید برسرکار آمده و به قول معروف، ژنرالهای کارکشته زمام امور را به دست گرفته اند، می طلبد، نماینده معرفی شده دولت تدبیر و امید، با همراهی مدیرعامل بومی شرکت سنگ آهن و امام جمعه شهرمان، در جهت رفع این وابستگی و کنار زدن این بلای توسعه، گام بلندی بردارند.
تاکید کنم، یک روزی، از یک جایی باید این عدم وابستگی بافق به شرکت، آغاز شود که می تواند برگ زرینی باشد بر کارنامه کاری هر فرمانداری که این کار پسندیده را بیاغازد. باید پذیرفت که روزهای بدون حضور این شرکت، چه بخواهیم و چه نخواهیم، دیر یا زود خواهد آمد، کاش برای آنروزهای فرزندانمان، از همین اکنون، تجربه کسب کنیم.

والسلام

سید امین رضوی کارشناس ارشد روزنامه نگاری و لیسانس اقتصاد

aminrazzavi.blogfa.com




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.


شهروند بافق
احسنت اقا سید صد البته که اینچنین است. کاش فرماندار جدید بافق آقای ... ، فریب سیاسی کاری و فریبکاری عده ای معلوم الحال و اصلاح طلب افراطی به سرکردگی فرماندار سابق م. ش را نخورد که ایشان با رانت خواری از شرکت سنگ آهن ماهیانه بیش از 500 میلیون تومان ناشی از فروش سنگ و کار کردن ماشین الات سنگین خود با کمک مدیرعامل فعلی شرکت، که برگزاری جشن حضرت زینب وی بر سر زبانها ست و می توان فهمید که چه طرز تفکری دارد، نخورده و برای مردم بافق قدمی بردارد و شهر را از وابستگی از این غول برهاند که مدیرانش هر کدام بالای ده میلیون تومان حقوق میگیرند و به هیچ کس جوابگو نیستند.
0 (0 Votes)
Posted on ۱۳۹۲/۱۲/۱۹ ۱۹:۱۸.
میهمان
واقعا که چه دقیق حرف دل مردم را زدید. کاش فرماندارجدید بجای اینکه بدنبال سیاسی بازی با اصلاح طلبان افراطی به سرکردگی م. ش که از رانت فروش سنگ اهن ماهی بلغ بر 500 میلیون بجیب میزند وداعیه غصه خوری برای مردم شهر را میکند و فریبکاریهای مدیرعامل شرکت که مدیر رانت ده به مخالفان خود است به این نوشته اقا سید ما گوش دهد و اینده فرزندان ما را تامین نماید
0 (0 Votes)
Posted on ۱۳۹۲/۱۲/۱۹ ۱۷:۰۷.