ID : 18571541
سنتی رو به فراموشی؛

چراغ «گیوه دوزی» در ابرکوه سوسو می زند


«گیوه دوزی یا گیوه بافی» سنتی که در ابرکوه به صورت گستره انجام می شد، ولی در حال حاضر تنها چند نفر در شهرستان به این کار مشغول می باشند.

به گزارش یزدرسا به نقل از سرو ابرکوه، گیوه نوعی کفش سنتی است که در زمان قدیم بیشتر مورد استفاده مردان و زنان قرار می گرفت. مردمان مناطق کویری مثل یزد، به علت راحتی و جلوگیری از عرق کردن پا، بیشتر از گیوه استفاده می کردند.


یکی از قدیمی ترین شغل مردم ابرکوه «گیوه دوزی یا گیوه بافی» است، که در حال حاضر هنوز این سنت در بعضی جاهای شهرستان وجود دارد. زنده نگه داشتن این سنت می تواند برای جوانان منبع اشتغال و درآمد باشد.


حامد اکرمی محقق و پژوهشگر ابرکوهی در تحقیقات خود «تهیه رویه گیوه» را یکی از مشاغل سنتی و قدیمی شهرستان معرفی می کند.


اکرمی در تحقیقات خود از تجربیات خانمی در این زمینه می نویسد: بی بی صغری بهرامی فرزند عباسقلی که اکنون در سن 74 سالگی به سر می برد، یکی از پیشکسوتان رویه چینی در ابرکوه است، که در رابطه با این شغل و نحوه آموزش توضیحات ذیل را ارائه کرد:


از 5 سالگی همراه 25 نفر دیگر، نزد استاد خود بی بی فاطمه عطاپور، رفته تا این حرفه را یاد بگیریم. در گذشته می بایست قسمت دانه و پنبه محصول گُرُم (پنبه) را با دستگاهی به نام چرخُک یا همان دستگاه پنبه پاک کن از هم جدا کنند. زمانی که پنبه پاک شده را تحویل می گرفتیم، در مرحله بعد آن را اصطلاحا پِلتِه می کردیم و چون این کار زمان بر بود، بیشتر در شب نشینی ها انجام می شد.


گذشتگان در زمان پِلتِه کردن اشعار معروف قدیمی را زمزمه می کردند، که انرژی مثبتی را به آن ها می داده است. خواندن این اشعار در کشاورزی هنگام « انداربیل»، «زمین صاف کردن» و مراسم «یا امام» گرفتن و...  بسیار مرسوم بود و جالب تر اینکه  در تمام شعرها ذکر ائمه اطهار (ع) برای تبرک وجود داشت.


نمونه این اشعار:

گُل بالا بلندم تَرکِه رَز، گرفته بار شیراز و می بره یزد

الهی بار شیرازت خراب شه، که تا برگردی دوباره منزلم یزد

سر کوی بلندی کی بباره، برنج می جوشه و دل بیقراره

برنج می جوشه و با شیر میشون، همه از من بریدند قوم و خویشون

خداواندا تو آگاهی تو عادل من نُه چیز و می خواهم چه مشکل

به اول قوتی در بازوانم ده، که بار صد من و بردارم از گِل

که دوم یِه دل پاکیزه رویی بده، به گفتارو به کردار من ای دل

که سوم سه تا گله های هزاری، همش سبزه و سفید و جلوه داری

که چهارم چهار تا اولاد نَرونَه، همه کاکُل زری آیند به خونه

که پنجم پنج قنات رو به قبله، که طرف مُلْکِ سیوند و حمایل

که ششم شش کمند قاطرم ده، روم در هند و بیارم هل و فلفل

که هفتم تاجری باشم در شیراز، که تموم تاجرا فرمون من باش

که هشتم خدا ده پول حلالی، روم در مکه و با عمر کامل

که نهم روم در مکه و زودی بیایم، تمام قومُدون دلشاد گردند

درختون سایه دارند و من سایه ندارم، همه همسایه دارند و من ندارم

برم پیش خدا گیله گُذارون، بزرگان چیز و دارند و من ندارم

گُلُم ناله و نالون آمد و رفت، یارم تا دم دالون اومد و رفت

یارم رفت و نگاه بر پس نمی کرد، به غیر از من نگاه بر کس نمی کرد

بیا مادر بیا غمخوار و مادر، بیا درد دلی داری برادر

بیا درد دلی داری به من گو، ببینم بی وفایی جان مادر


محقق ابرکوهی ادامه داد: برای تهیه رویه گیوه ابتدا پنبه را پس از پلته کردن توسط چخ (دستگاهی که پنبه را تبدیل به نخ می کند) می ریسیدند و چهار عدد از محصول بدست آمده را که «نیمه» نامیده می شد، روی هم قرار داده و هَمْلا(هم لایه) ‌می کردند و دوباره با چخ، می ریسیدند.


وی گفت: در مرحله پایانی با ماحصل نیمه های هملا شده که به آن «بینجه» می گفتند توسط یک سوزن مخصوص رویه گیوه را در اصطلاح «می چیدند».


بی بی صغری از خاطرات زمان شاگردی در کلاس بی بی فاطمه عطاپور چنین می گوید:
برنامه کلاس ما اینگونه بود که ابتدای هفته می بایست، در روز اول 30 رج ببافیم و در روز دوم که رویه گیوه عریض تر می شد، 20 رج و در روز سوم باید پاشنه را بچینیم. لنگه اول رویه گیوه را در این سه روز به پایان می رساندیم و در روزهای باقی مانده تا شب جمعه می بایست یک رویه گیوه به عنوان دستمزد به استاد تحویل دهیم.


در روزهای بعد زمانی که رویه کامل می شد، آن را به استاد میرزا مصطفی می دادیم و در ازای آن 3 ریال دریافت می کردیم.


بعد از رویه گیوه شروع به یادگیری « پیش پنجه » کردیم. پیش پنجه نمونه ای از همین رویه گیوه بود که بیشتر جهت استحکام گیوه و زیبایی جلو آن به صورت نقش دار بافته می شد و قیمت آن برای فروش 30 شاهی بود.


برای تهیه پیش پنجه که به صورت دو لبه بود، ابتدا لبه اول که حدود 15 رج بود به صورت ساده و سپس لبه دوم که عریض تر هم بود، به صورت نقش هایی از گل خیابانی، گل گرد یا مینی بافته می شد.


هر کدام از شاگردان بی بی فاطمه که کارشان را خوب انجام نمی دادند، استاد با سوزنی که داشت به پشت دست آن ها می زد، همه ما آنقدر سوزن خوردیم تا خودمان استاد شدیم. امروز هم با وجود اینکه چشمانم کم سو شده، باز هم می توانم رویه گیوه را بچینم.


«نازک پا» جز جهیزیه نوعروسان قدیمی بود
اکرمی عنوان کرد: زنان اعیانی قدیم یا تازه عروس ها برای جهیزیه خود از نازک پا استفاده می کردند، که این نازک پا به صورت نعلین امروزی بود و رویه آن هم مانند پیش پنجه نقش دار، که قیمت کلی آن 20 تومان بود.


وی خاطر نشان کرد: گیوه فوایدی بسیاری دارد، از قبیل خنک کردن پا، ایمن بودن در برابر خار و خاشاک بیابان و حتی برای قوای چشم موثر می باشد.
در حال حاضر آقایان حسین آدمی در دهستان فراغه و علی صفری در ابرکوه، به شغل گیوه دوزی مشغول هستند، که این رویه ها را از افرادی که آن را تهیه می کنند، گرفته و با شیوه امروزی با لاستیک و چرم کفه گذاری و آسترگذاری می کنند.


اگر مسئولان و مردم تلاش کنند و با راه اندازی واحدهای تولیدی وسیع تر در گیوه دوزی و تهیه رویه گیوه، این شغل را حمایت کنند، زمینه اشتغال زایی برای افراد زیادی محیا می شود.


انتهای پیام/




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.