ID : 7842783
نخبه میبدی:

کنکور آسان ترین امتحان زندگی /سال کنکور از 3 شهید خیلی کمک گرفتم


در سال کنکور کتاب «سلام بر ابراهیم» که زندگینامه شهید ابراهیم هادی است را مطالعه می کردم. این کتاب به من خیلی امید می داد. چون سال کنکور موانع زیادی سر راهم قرار داشت.

یزدرسا به نقل از میبد خبر؛ در مقدمه جا دارد از تمامی دانش آموزانی که رتبه های ممتازی را در کنکور امسال کسب کردند و نتوانستیم به سراغشان برویم از همین جا عذرخواهی  کنیم. توان میبد خبر بیش از این نبود. واقعا جا داشت که تمامی 30 نفر رتبه زیر هزار را به عنوان نخبه میبدی به جامعه معرفی کنیم. امیدواریم این اتفاق در سال های دیگر در عرصه علم و آموزش میبد صورت بگیرد و ما هم بتوانیم این مهم را به خوبی انجام دهیم.

خانم ریحانه دهقانی آخرین ایستگاه گروه مصاحبه میبد خبر با نخبگان کنکور سراسری سال 93 بود. او با کسب رتبه 298 در رشته علوم انسانی از مدرسه خدیجه کبری توانست یکی از 30 نفر برتر کنکور امسال میبد باشد. شبی که به خانه خانواده دهقانی رفتیم او قرار بود رهسپار اردوی جهادی شود. گفتگوی ما را با این نخبه میبد بخوانید:

خانم دهقانی ابتدا بگویید چرا رشته انسانی را برای تحصیل انتخاب کردید؟

به دلیل علاقه شدید شخصی و به دلیل اینکه این رشته مورد تاکید رهبرم بود.

مشاور شما در انتخاب رشته چه کسی بود؟

بهترین مشاوره من در هر زمینه ای خواهرم است.

اما پدرم دوست داشت من به رشته ی تجربی بروم. او می خواست من دکتر شوم. خواهرم مانع شد و من رشته ی انسانی را انتخاب کردم. ولی به پدرم قول دادم تا دکترا در مقطع انسانی درس بخوانم.

رشته ای که در کنکور انتخاب کرده ایدچیست؟

دبیری ادبیات دانشگاه بیرجند را به عنوان اولویت اول قبول کرده ام. بسیار به ادبیات علاقه دارم.

شاعر و نویسنده مورد علاقه شما کیست؟

شاعر مورد علاقه ام عبدالجبار کاکایی و نویسنده مورد علاقه: م. مؤدب پور است.

معدل دیپلم شما چند بود؟

معدل دیپلم: 75/19و پیش دانشگاهی 19.

روزی چند ساعت درس می خواندید؟

روزهایی که به مدرسه می رفتم ساعتی 6-5 ساعت و در روزهای تعطیل به 11-10 ساعت ختم می شد.

سبک خاصی برای مطالعه داشتید؟

هر درسی شیوه ی خاص مطالعه ی خودش را دارد. اما در کل من، مفهومی و دقیق درس می خواندم. سعی می کردم تجسم کنم. مثلاً جغرافی را از روی نقشه می خواندم.

آیا در کلاس تست شرکت می کردید؟

فقط در  دروس عربی و ادبیات به دلیل احساس نیازی که داشتم شرکت نمودم.

در طرح مطالعاتی مدرسه تان چه؟

شرایط خانه ما برای کنکور مهیا نبود. برای همین در یک بازه ی زمانی شرکت کردم. اما زمانی می رسید که بچه ها از خستگی موج منفی می فرستادند برای همین به کتابخانه ی مرکزی می رفتم.

از چه زمانی مطالعه برای کنکور را شروع کردی؟

از سال سوم خودم را دانش آموز کنکوری فرض کردم. به طور دقیق از 4/4/1392

در اوقات فراغت چه کاری انجام می دادید؟

گاهی اوقات به تماشای تلویزیون می نشستم و یا کامپیوتر کار می کردم. بعضی وقت ها نیز به امامزاده ها، مخصوصاً امامزاده سید قنبر به خاطر شهدای گمنامی که در آن دفن هستند می رفتم.آنها انرژی مثبتی به من می دادند.

در سال کنکور کتاب «سلام بر ابراهیم» که زندگینامه شهید ابراهیم هادی است را مطالعه می کردم. این کتاب به من خیلی امید می داد. چون سال کنکور موانع زیادی سر راهم قرار داشت.

پس در کنکور از شهدا هم استمداد می طلبیدید؟

بله. سال کنکور از 3 شهید خیلی کمک می گرفتم. شهید دهقانی که در دبیرستان آنجا درس می خواندم. شهید هادی. شهید ضابط که در گروه تجسس شهید شدند ایشان در بهشت ثامن مشهد دفن هستند.

نتیجه که کسب کردید مورد انتظار شما بود؟

نتیجه برای خودم قابل قبول نبود. انتظارم بالاتر بود. من برای زیر 100 درس می خواندم.

علت موفقیت خود را چگونه بیان می کنید؟

توسلات به ائمه که برای همه ی بچه های کنکوری است. من با دوستانم قرار گذاشته بودم هر شب زیارت عاشورا و آل یاسین بخوانیم. اما جدا از آنها تلاش و پشتکار هم مهم است.

خیلی جاها موانع را کنار زدم. خیلی جاها موانع را برداشتم. زحمات و مشاوره های پدرم نیز یکی از عوامل موفقیت من بود.سال کنکور برای پدرم سختتر بود.

آیا جو رقابتی در کلاس شما وجود داشت؟

بله. کلاس خوبی داشتیم. اول جو رفاقتی بود، بعد رقابتی. بهترین کلاس را داشتیم. با معلم ها خیلی دوست بودیم. شر و شیطان هم بودیم. اما چون درس خوان بودیم زیاد کاری به کارمان نداشتند.

بیشتر از اینکه برای خودم خوشحال باشم برای دوستم زهرا دهقانی خوشحال بودم. حتی او هم به من گفت ریحانه خوشحالم که خوشحالی.

پدر خانم دهقانی می گوید دخترم می خواست برای سال بعد دوباره درس بخواند. اما با مشاوره با اساتید منصرف شد. از نظر آنها رتبه ی قابل قبولی دارد.

شب کنکور را چگونه گذراندی؟

با هماهنگی با دوستم یک پیاده روی زیارتی، سیاحتی از امامزاده میرشمس الحق تا امام زاده سید قنبر را اجرا کردیم.

تأکید کرده بودند والیبال را نبینیم. اما من آن شب والیبال را به دلیلی ملی بودنش تماشا کردم و از برد ایران هم روحیه گرفتم.

تلاش یا هوش کدام در موفقیت شما موثرترند؟

1 درصد هوش و 99 درصد تلاش. من 1000درصد به این جمله معتقد هستم.

خاطرات تلخ و شیرین دوران کنکورتان را برایمان بازگو کنید؟

با همه ی تلخی ها، با بچه ها خاطرات شیرینی داشتیم.

در طرح مطالعاتی ساعت 8 تا 10 شب من به بچه ها مشاوره و روحیه می دادم.

یک شب بعد از نماز وقتی من هنوز داشته نماز می خواندم، بچه ها شلنگ آب را روی من گرفته بودند. اما من نمازم را ادامه دادم.....

که همین مسئله باعث سرماخوردگی روز کنکورم شد. البته بعد از نماز از خجالتشان درآمدم.

چگونه از رتبه خود مطلع شدید؟

خواهرم و همسرش به من اطلاع دادند.

درصدهایتان را برایمان بگویید؟

عمومی: ادبیات 49%، عربی 91%، دینی 72%،            زبان 44% ، تخصصی اقتصاد: 68% ، اختصاصی 63%، عربی. اختصاصی 56% ،         تاریخ جغرافیا 51%،  علوم اجتماعی 53%، فلسفه منطق 26%، روانشناسی76% ،          ریاضی 1-

ریاضی و  مسئله های اقتصاد را گذاشتم برای آخر جلسه. از مراقب درباره زمان که پرسیدم گفت وقت تمام است، هول شده بودم. 2 سؤال را حل کردم و شماره سؤال را نگاه نکردم سؤالی را که از جوابش مطمئن بودم شماره اش را فراموش کردم و دومی را هم اشتباه زدم.

با دوری از خانواده چه خواهید کرد؟

برایم خیلی سخت است. حتی در طرح مطالعاتی 2 روز اول را فقط گریه می کردم اما: «انِ معَ العسر یسری».

با کتاب هایتان چه کردید؟

آنها را یادگاری نگه می دارم.

نهایت آرزو ریحانه دهقانی کجاست؟

همیشه ریحانه دهقانی باعث افتخار خانواده و ملتش باشد و خدا همیشه در زندگیم باشد.

چه توصیه ای به بچه های کنکور داری؟

به کنکوری ها می گویم کنکور آسان ترین امتحان زندگی است!

من سرجلسه به مراقبان کنکور روحیه می دادم. استرس نداشته باشید.

یادتان نرود متعلق به چه خاکی هستید.

به چه چیزی عِرق داری؟

در امتحانات همیشه با افتخار پسوند فیروزآبادی ام را می نوشتم. یک بار یکی از معلم ها از من پرسید چقدر می گیری فیروزآبادی را پاک کنی؟ گفتم حتی اگر همه ی دنیا هم به من بدهید پاکش نمی کنم. و بعد 2 تا خط زیر آن کشیدم!

چه توصیه ای برای خانواده هایی که دانش آموز کنکوری دارند دارید؟

آرامش بچه ها را تأمین کنید. فقط خانواده می تواند بچه ها را به آرامش برساند.

نقش کادر مدرسه را در موفقیت خود چگونه می بینی؟

واقعاً مؤثر بودند. از مدیر تا کوچک ترین عضو مدرسه.

نقاط ضعف و قوت مدرسه تان چیست؟

ضمن تشکر از همه ی کادر توصیه هایی دارم. خانم مصدق بیش از مدیر بودن یک مشاور به تمام معنا بود. اما مدرسه خدیجه کبری باید دبیران دلسوز تری انتخاب می کرد. این نظر من تنها نیست، نظر همه ی بچه هاست اما خانم مصدق خیلی تلاش می کردند. ایشان در حد توان خود زحمت می کشیدند.

چه وسیله ای هیچ وقت از شما جدا نمی شود؟

ساعت(چون زمان برایم مهم است)

در مورد موانع و مشکلاتی که در سر راهتان وجود داشت می خواهید صحبت کنید؟

نمی خواهم در موردش صحبت کنم، چون خیلی سخت بود... فوت مادر بزرگم یکی از آنها بود.

رنگ موفقیت؟

سفید

سخن پایانی؟

تشکر از همه ی عوامل مدرسه شهید دهقانی، خدیجه کبری، آقای رضایی که با روح و روان بچه ها کار می کند. آقای حسنی و خانم مهناز بهشتی زاده (دبیر ادبیات) رضوان دلاوری (انتخاب رشته) خانم جنتی مشاور مدرسه شهید دهقانی و بالاخص خانم مصدق.

تقدیم به همه ی کسانی که به من کمک کردند. مخصوصاً: پدرم،

رتبه را به امام رضا (امام مهربانی ها) که عنایتش ریشه در زندگیم باشد.

در پایان دوست دارم گفتگویم را با این جمله تمام کنم:

خدایا زیباترین لحظه ها را به کسانی عطا کن که برای زیبایی لحظه های دیگران زیباترین لحظه های خود را از دست دادند.

پدر ریحانه نیز در پایان مصاحبه مطالبی را بیان داشتند که در زیر می خوانید:

ریحانه خیلی شیطان نبود. دختر فعالی بود. حتی الان بعد از مدرسه نیز یک دختر فعالی است مثلاً الان با موسسه ریحانه النبی همکاری دارد.

ریحانه در برخی شب ها برای اینکه آرامش ما را به هم نزند با نور موبایل درس می خواند. جا دارد همین جا از مدیر، دبیران خدیجه کبری و مربیان مدرسه شهید دهقانی تشکر کنم. از سایت شما نیز تشکر می کنم چون این امر مشوقی است برای کنکوری های سال های بعد.

از مسئولین میبد هم تقاضا دارم بچه ها را تشویق کنند که در موفقیت بچه های این مرز و بوم خیلی مؤثر است.

 

summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.