ID : 10609561
یادداشت/صدیقه رمضانخانی؛

یزد گنجینه ای از داد و ستد فرهنگی


مردم یزد را هنرمندانی می دانیم که در عرصه طاقت فرسای زندگی کویری همواره با بصیرت و دوراندیشی تمام شالوده سرزمینی را پی افکندند که هنوز هم تاریخ و افسانه اش آنان را با«قنات، قنوت و قناعتشان» باز می شناسد.

یزد رسا؛ صدیقه رمضانخانی کارشناس ارشد ادبیات فارسی است که علاوه در تدریس در دانشگاه، بیش از 10 سال سابقه تحقیق و پژوهش در فرهنگ عامه مردم استان یزد را در کارنامه خود دارد و اخیرا به عنوان پزوهشگر برتر کشوری معرفی شده است.

وی به عنوان یکی از اعضای جمعیت زنان فرهیخته استان یزد به شمار می رود و یادداشتی را در رابطه با موضوع فرهنگ مردم یزد برای ما نگاشته اند که به شرح زیر است:

 

استان تاریخی یزد استانی غنی از نظر فرهنگی و در واقع در ابعادگسترده ای در رهگذر پیشینه چند هزاره خودش غنی و کم نظیری است و این ابعادگسترده را در خودش جای داده که حاصل برآیند تلاش ساکنین این سرزمین از آغاز تا کنون بوده و با تعصب فراوان مردمانش همچنان ماندگار مانده است.


از جمله این موارد می توان به  به آثار و بناهای تاریخی و شاهکارهای معماری بی بدیل آن آداب و سنت های ملی و مذهبی این دیار، اصالت زبانی و تنوع گویشی این منطقه و نیز پیشه های تاریخی، هنر و صنایع دستی متنوع استان و بسیاری دیگرکه همه و همه به گذشته تاریخی این سرزمین تعلق دارند و جزئی از شناسنامه مابه حساب می آیند؛ اشاره کرد.


با توجه به اینکه  نسل امروز به حقایق ارزشمند این فرهنگ کهن آگاهی چندانی ندارد بسیاری از ابعاد فرهنگی باید ثبت و ترویج شوند و در واقع هر فرد متعهدی لازم است در اندیشه نگاهبانی از این همه ارزش همت گمارد و از آنچه برای آیندگان می تواند دست مایه قرار گیرد صیانت کند.


نسل امروز ما مگر جزء این است که تنها چند اثر تاریخی از زادگاه خویش را می شناسد و از هنرش تنها به تعداد انگشتان دست آنها را برمی شمارد و نسل امروز از آداب و سنت هایی که در قالب آیین های ملی و مذهبی خود را به نیکوترین وجهی در این سرزمین نمایان ساخته است چه می داند؟


آیا ما به عنوان میراث دار چنین فرهنگی حق داریم به بهانه تجددخواهی همه ارزش های ایرانی اسلامی خود را نادیده بگیریم و در مقابل مظاهر بی هویت بیگانه سرتسلیم فرود آوریم؟


باید همسو با تجدد و نوگرایی ابعاد گوناگون زندگی سنتی خویش را بشناسیم و باید آنها را نقد و آنچه را که نه مبتنی بر القائات مخرب، خرافات و موهومات سنتی و مذهبی و نه بر پایه دین گریزی، تقلیدگرایی و هویت گریزی ست برگزینیم؟


سنت و تجدد نه تنها با هم منافاتی ندارند بلکه با تأملی مدبرانه هر دو را می توان مکمل و متأثر از یگدیگر پیوند داد. البته جای تردید نیست که دنیای امروز، دنیای تکنولوژی و ارتباطات و دنیای شگرف پیشرفت است که به یقین این همه تحولات عمیق و گسترده بسیار با اهمیت می نماید اما ما با وجود این همه تحولات عظیم و تغییرات فکری نسل امروز، باید به این اصل هم توجه کنیم.


اگر ارزش یا ضد ارزشی هست، اگر هنجار یا ناهنجاری دیده می شود باید در هر دو مقطع زمانی آنها را جستجو کرد و با نقب (ایجاد راه باریک) در گذشته به فرهنگ اصیل نابی دست یازیم که هم سازنده و پویا، و هم هویت بخش و ایمان آفرین باشد.


یکی از راهکارهایی که در جامعه امروز ما می تواند بنیان های فکری نسل امروز را سامان بخشد و جامعه هویت گریز را به باورهای درست و به هنجار فرهنگی اجتماعی رهنمون سازد و بدان هویتی تازه بخشد، توجه به میراث گرانقدر گذشتگان و حفظ و اشاعه ارزش های دیرینه ای است که راه تکامل پیموده و به مرور با اندیشه پُر بار اسلامی عجین شده اند.


من معتقدم استان تاریخی یزد با فرهنگ عظیم خود گنجینه ای گران سنگ از این داد و ستدهای فرهنگی است که مردمانش در طی قرن ها تلاش بدان دست یافته اند به گونه ای که ما تنها این سرزمین را یکی از گرانبهاترین گنجینه های فرهنگی می شناسیم.


مردمانش را هنرمندانی می دانیم که در عرصه طاقت فرسای زندگی کویری همواره با بصیرت و دوراندیشی تمام شالوده سرزمینی را پی افکندند که هنوز هم تاریخ و افسانه اش آنان را با«قنات، قنوت و قناعتشان» باز می شناسد.




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.