ID : 23701591

از «نگفتید» هم سئوال می‌کنند!


مماشات حاکم کوفه منحصر به آن دسته از بزرگان کوفه بود که او به سکوت و بی‌تفاوتی آن‌ها در قبال قیام امام حسین(ع) امید داشت.

یزد رسا به نقل از عصرسیاست؛ 1- برخی از آن‌هایی که روز عاشورا در مقابل امام حسین علیه‌السلام صف‌آرایی کرده بودند، همان‌هایی بودند که قبل از آن به حضرت نامه نوشته و ایشان را به کوفه دعوت کرده بودند. آن‌ها همان کسانی بودند که در صحنه‌ی کربلا نقاب بر روی خود بسته بودند تا توسط حضرت شناخته نشوند. همان‌هایی که در زیارت عاشورا با واژه تنقبت «وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ....» مورد اشاره قرار گرفته‌اند. از خباثت و مکاری ابن‌زیاد این بود که سعی می‌کرد همه‌ی گروه‌ها را علیه امام حسین علیه‌السلام بسیج کند، به طوری که برای به کربلا فرستادن آن‌هایی هم که برای امام (ع) نامه نوشته بودند و ایشان را به کوفه دعوت کرده بودند، و تقابل آن‌ها با حضرت اصرار داشت. اما ظرافت موضوع جایی است که ابن‌زیاد با همه‌ی این افراد به یک شکل برخورد نکرد. به‌طوری که وی علیرغم اینکه خیلی‌ها را که برای امام نامه نوشته بودند مجبور کرد به کربلا بروند و مقابل امام حسین علیه‌السلام صف‌آرایی کنند؛ اما این اجبار را در قبال برخی‌ها اتخاذ نکرد و آن هم برخی از بزرگانی بودند که اتفاقا از سران نامه‌نگاری به حضرت اباعبدالله (ع) بودند.

حاکم کوفه معتقد بود همین که این سران در قبال نهضت عاشورا بی‌تفاوت و ساکت هستند و جانب حسین علیه‌السلام را نمی‌گیرند و امام حسین(ع) را یاری نمی‌کنند، برای وی و لشکر یزد پیروزی بزرگی محسوب می‌شود و او سعی کرد بر روی سکوت و بی‌تقاوتی این افراد -که در آن زمان چهره‌های شناخته شده‌ای هم بودند-، مانور دهد. البته این سبک برخورد ابن‌زیاد با همه‌ی بزرگان شیعه در کوفه نبود، به طوری که او افرادی چون «حبیب ابن مظاهر» و «مسلم ابن عوسجه» را تحت تعقیب قرار داد، تا جایی که آن‌ها شبانه از کوفه فرار کردند و خود را به امام (ع) رساندند. در واقع مماشات حاکم کوفه منحصر به آن دسته از بزرگان کوفه بود که او به سکوت و بی‌تفاوتی آن‌ها در قبال قیام امام حسین(ع) امید داشت و می‌دانست آن‌ها به خودی خود و با سکوتشان در قبال نهضت عاشورا، جناح یزید را تقویت خواهند کرد.

2-«یکی از دعاهایی که دائماً باید امثال بنده و شما بکنیم این است، "وَاسْتَعمِلْنی لِما تَسْألُنی غَداً عَنه" فردا از ما سؤال می‌کنند. چرا فلان چیز را گفتید، چرا نگفتید. از نگفتید هم سؤال می‌کنند. فقط از گفتید نیست. چرا فلان کار را کردید، چرا نکردید. از نکردید هم سؤال می‌کنند.» این‌ها بخشی از بیانات چندی قبل رهبر معظم انقلاب در درس خارج از فقه است. بیاناتی که هرچند به مناسبت تبیین موضوعی خاص در عرصه‌ی سیاسی کشور، بیان شد؛ اما این بخش از سخنان معظم له، بیانگر قاعده‌ی کلی است که درسی برزگ و مهم را با خود به همره دارد. در تاریخ اسلام و تاریخ انقلاب اسلامی «نگفتن»ها همواره نقش موثری داشته‌اند. اگر حادثه کربلا و نهضت عظیم عاشورا، از بارزترین مصادیقی است که نقش نگفتن‌ها در آن برجسته بود و عبرت‌های فراوانی را به دنبال داشت؛ در تاریخ انقلاب اسلامی هم موارد مهمی وجود دارد که نقش نگفتن‌ها در تقویت جبهه باطل را نشان می‌دهد. در واقع، هم در جریان وقوع انقلاب اسلامی بی‌تفاوتی و عدم همراهی برخی‌ها -که از آن‌ها انتظار همراهی می‌رفت-، وجود دارد؛ تا جایی که حتی گلایه‌ها و انتقادات حضرت امام را هم موجب شده بود و هم در جریان رخدادهای بعد از انقلاب از جمله در جریان هشت سال دفاع مقدس، عده‌ای بی‌تفاوتی را ترجیح دادند و حاضر نشدند جریان انقلاب را همراهی کنند. تا جایی عده‌ای از این افراد -به تعبیر رهبر انقلاب- حضرت امام را مورد سئوال قرار می‌دادند که «جواب این خون ها را چی کسی خواهد داد!»

3- اما یکی از بارزترین و برجسته‌ترین رخدادهای بعد از انقلاب که «نگفتن»‌ها در آن نقش ویژه‌ای داشت، فتنه‌ی سال 88 بود. در جریان فتنه، کسانی که از آن‌ها انتظار می‌رفت در آن شرایط به یاری جناح حق بشتابند و با شفاف‌سازی و تبیین حقیقت، فضای غبارآلود فتنه را روشن کنند، بی‌تفاوتی و سکوت‌شان، کمک زیادی به جریان باطل کرد و مسیر را برای فتنه‌گران جهت پیشبرد اهداف‌ موردنظرشان هموار کرد. جایی که انتظار این بود، کسانی که همه آبرویشان به برکت اسلام و انقلاب اسلامی بود، به میدان آمده و در جنگ احزابی که کینه‌توزان نسبت به انقلاب اسلامی به راه انداخته بودند، به نفع انقلاب و اسلام نقش‌آفرینی کنند، اما بی‌تفاوتی و «نگفتن»هایشان موجب شد تا آب در آسیاب دشمن بریزند و جناح فتنه را تقویت کنند. تاکیدهای مکرر رهبر انقلاب بر بصیرت و نقش برجسته‌ی خواص و «این عمار»گفتن‌های ایشان در آن برهه‌ی خطیر، همگی ناظر به رفتار کسانی بود که علیرغم اینکه همه‌ی داشته‌هایشان را مدیون اسلام بودند، اما در بزنگاهی تا این حد حساس ترجیح دادند بی‌تفاوت باشند. هزینه‌ی نگفتن‌های برخی‌ها در آن برهه به قدری بود که رهبر انقلاب خود در خط مقدم مقابله با فتنه قرار گرفتند و به تبیین حقیقت پرداختند، تا جایی که تقریبا در همه‌ی سخنرانی‌هایشان در سال فتنه، تبیین و تلاش برای کنار زدن غبار فتنه وجود دارد. این در حالی است که امروز و با گذشت هفت سال از آن زمان، باز هم تبیین زوایای جدید فتنه در برخی از بیانات ایشان را شاهد هستیم.

4- جنایتی چون فتنه‌ی سال 88، از موارد کلان و برجسته‌ای محسوب می‌شود که بی‌تفاوتی‌ها در قبال آن بیشتر خود را نشان می‌دهد و هزینه‌های سنگینی را به مردم و نظام تحمیل می‌کند. اما بدون شک، سکوت و بی‌تفاوتی در قبال هر نوع رخداد مهم مربوط به سرنوشت مردم و انقلاب، هزینه‌زا است. به طوری که بی‌تفاوتی در قبال عملکرد غیرقابل قبول مسئولین و مسائلی چون تحمیل هزینه‌های هنگفت بر کشور به واسطه‌ی برجام، حقوق‌های نجومی، قراردادهای نفتی بی‌ضابطه، توافق با FATF و امثالهم نیز می‌تواند مصداق همان نگفتن‌هایی باشد که مورد سئوال قرار خواهد گرفت.

نویسنده: وحید سالار




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.