از تعبیر تحریم دولت تا تفسیر مشکلات ملت
یزد رسا؛ مروری بر تاریخ جهان اسلام از ابتدا تا به امروز، نشان از این واقعیت دارد که مسلمانان همواره از سوی مستکبران و بیگانگان در زمینههای مختلف اعم از اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد تحقیر، تهدید و تهاجم قرار گرفتهاند. نمونهای بارز از این تهاجمها به زمان محاصره شعب ابوطالب در صدر اسلام برمیگردد که حضرت خدیجه (س) و ابوطالب برای پاسبانی از اسلام و ولی امرشان حضرت محمد (ص) تمام دارایی و ثروت خود را خرج کردند تا اینکه بالاخره محاصره شکسته شد.
آن روزها 3 سال محاصره طاقتفرسا بود در برابر قریش و این روزها بیش از 30 سال تحریم در برابر دولت مستکبر آمریکا. آن روزها مقاومت اقتصادی بنی هاشم بود در برابر قریش و این روزها اقتصاد مقاومتی ایران در برابر آمریکا. گرچه که این محاصرهها یا تحریمها، همواره خسارات جبرانناپذیری را به مسلمانان مظلوم جهان وارد نموده، اما به جرات میتوان اثبات کرد که عمق فاجعه در دنیای اسلام در تمام دورهها مرتبط با تهدیدهای دشمنان و بیگانگان خارجی نیست.
حال این سوال پیش میآید که ریشه اصلی مشکلات کشورهای اسلامی و به ویژه سختیهای معیشتی در چیست؟ چرا ایران امروز بدون هیچ گونه اغراقی در حل اصلیترین مشکلات اقتصادی مردم دچار نقص یا نوسان شده است؟
این روزها که میگذرد، بیشترین همت اعضای دولت بر تصحیح و تنظیم تفاهمنامهای عادلانه و منطبق بر منطق معطوف شده است، اکثر رسانهها سخن از برداشتن تحریم و امضای عهدنامهای صحیح میگویند. عهدنامهای که روی تک تک واژههای انگلیسی آن حرف و حدیثهای بسیار است... و تمام تلاش تیم مذاکرهکننده بر این است کلماتی را قلم زنند که برای همیشه در تاریخ ماندگار شود. این پیگیریها و بیخوابیهای شبانهروزی اساتید و صاحب نظران به نام کشورمان، خود جای تقدیر و تشکر بسیار دارد و در نهایت دلمان گرم است به اینکه: «لن یجعل الله الکافرین علی المومنین سبیلا».از عهدنامهها چه هراس!! آنگاه که موریانهها نیز ذکرگوی صاحب عالماند...
اما بخش دیگری از ماجرا که این روزها میتوان خستگی قلمها و زبانها در نوشتن و گفتنش را احساس کرد، معیشت ملت است.یادمان نرفته و نمیرود بخشهایی از سخنان ارزشمند و در خور توجه رئیس جمهور محترم را در مراسمهای مختلف طی دو سال گذشته:
1)امروز اولین مسئولیت همه اعضای دولت، بهبود معیشت مردم است. اگر زندگی مردم را تامین نکنیم، آن گاه اخلاق، معنویت، رابطه صحیح و اساس ایمان در جامعه باقی نخواهد ماند.
2) من معتقدم در کنار یارانه نقدی باید یارانه کالایی نیز به دهکهای پایین جامعه داده شود. چرا که در دولت تدبیر و امید هدف این است که در بخش اقتصادی، آرامش به مردم داده شود.
3) مهمترین برنامه دولت تدبیر و امید در بخش مسکن و کوشش برای ایجاد مسکن ارزان است که تداوم مسکن مهر را در دستور کار خود قرار داده است...
4) زمینهای فراهم میشود که گرانی مهار شود.
5) در هفته دولت در شهریور 92 اعلام شد که در اولین جلسه دولت از ستاد اقتصادی خواسته میشود طی 15 روز طرحی را ارائه کند که موانع رونق اقتصادی و راه حلهای کوتاه مدت آن ارائه شود. نام این طرح را طرح رونق اقتصادی برای کوتاه مدت بگذاریم. اساس این طرح روانسازی تولید، اشتغالزایی و کاهش تشریفات اداری است.
6) خطاب به نخبگان: بدون قدرت رقابت با دنیا، اقتصاد پایدار نخواهید داشت(اقتصاد رقابتی).
7) نیاز به اقدامات بسیار فوری برای حل مشکلات کشاورزان داریم. اگر نتوانیم کود لازم را با قیمت مناسب تهیه کنیم و در اختیار کشاورز قرار دهیم...
8) باید قیمت تضمینی محصولات اساسی روشن شود. باید سود قابل قبول در این رابطه وجود داشته باشد...
9) باید ارتباطی نزدیک بین صنعت و دانشگاه برقرار شود...
و ...
آنچه که امروز هم عیان است و هم حاجت به بیان، این است که باید عملکرد دولت نسبت به این مهم، یعنی مشکلات معیشتی مردم شفافتر شود. به زبانی بسیار ساده باید گفت که:
اگر که بحث آرامش مردم کشورمان مهم است، پس چرا آرامش را در گرو دادن یارانه نقدی و سبد کالا می بینیم؟!! کشوری که در تمام زمینه ها، خود سرشار از منابع درآمد است!
اگرکه بحث مسکن دار شدن خانوادهها مهم است، پس چرا معاون وزیر راه و شهرسازی در اظهاراتش اشاره کرد که مسکن مهر نه در دولت یازدهم بلکه در سال دوم فعالیت دولت دوازدهم (سال 97) به پایان میرسد! یا سخن از وامی گفته شد که خود، جای بحث بسیار دارد!!
اگر که قرار است گرانی مهار شود، پس چرا گذشته از بنزین، نان، آب، برق و گاز، حتی شهریههای ثابت برخی از دانشگاه ها که علی الظاهر باید ثابت باشد، در ترم جدید به بیش از دو برابر تغییر کرده!
اگر قرار است که مشکلات اشتغال جوانان در طرح رونق اقتصادی حل شود، پس چرا آگهی های استخدامی از جمله استخدامی آموزش و پرورش را طوری اعلام میکنند که درصد بالایی از تحصیلکردهها، هم از وضع پذیرش ناراحتاند و هم از وضع گزینش؟!طوری که درصد بالایی از فارغالتحصیلان حتی میلی به ثبت نام در این آزمون هم نداشتند و...!!
اگر که قرار است اقتصاد رقابتی شکل بگیرد پس چرا از نخبگان جامعه استفاده نمیشود. چرا فارغ التحصیل دکتری باید از بیانگیزه بودن یا مهاجرت یا بی پولی سخن بگوید، در حالی که به وجودش در کشور بسیار نیاز است.
اگر که قرار است مشکلات کشاورزان حل شود، چرا باید در سادهترین مسائل مانند قیمت فروش میوهها دلآزرده باشند؟! مراجعه امروز به بازار نشان از این دارد که قیمت برخی از میوهها و سبزیجات به حدی پایین است که صاحبان این محصولات گاهی حتی حاضر به برداشت این محصول از زمین زراعی نیستند و از طرفی دیگر قیمت خرید همین میوه ها توسط مشتری به خاطر وجود واسطه هایی بی انصاف به حدی بالا است که گاهی سبب نارضایتی عمیق مردم شده؟!
به نظر میرسد که با وجود داشتن سرمایههای انسانی، مادی و معنوی بسیار، بزرگترین چالشهای اقتصادی ما در گرو استفاده از ظرفیتهای بالقوه درونی کشور است و سوال آخر اینکه: چقدر توانستهایم در این زمینه،راهکارهای رهبر معظم انقلاب از جمله تقویت فعالیتهای بنگاههای دانش بنیان، نقشآفرینی بانک ها و تسهیل سرمایهگذاری، سرمایهگذاری افراد توانا در تولید، حمایت از کارگران ایرانی و رونق تولیدات داخلی، اشتغالزایی، مسکن، تسهیل ازدواج و...را در عمل اجرا کنیم؟؟به راستی که اگر با برنامه ریزی صحیح و درایت لازم این راهکارها را به کار بندیم، باز هم اصلی ترین مشکل کشورمان، اقتصاد و معیشت مردم خواهد بود؟!
فتانه عبدالغفاری
کارشناس ارشد فیزیک هسته ای
انتهای پیام/ ف