ID : 10957903
خاطرات یکی از نوجوان انقلابی ابرکوه:

آزادی«شیخ علی اسلامی»درخواست ابرکوهی‌ها دراولین تظاهرات/دیدن تصویرامام درماه،باورقلبی مردم شده بود!


رضایی نژاد در خاطرات خود می گوید: وقتی مأمورین شاه شیخ علی اسلامی را دستگیر کردند، اولین تظاهرات مردم ابرکوه در راستای آزادی وی رقم خورد و ...

به گزارش یزد رسا، جعفر رضایی نژاد که در زمان انقلاب نوجوانی 13 ساله بود در گفتگو با سرو ابرکوه از خاطرات آن زمان و رخدادهایی که در ابرکوه اتفاق افتاد می گوید:

 

مردان حق زندان اند، یا کشته در میدان اند

رضایی نژاد در رابطه با اولین تظاهرات در ابرکوه می گوید: در سال 57 من 13 سال بیشتر نداشتم و به یاد دارم که عوامل شاه یکی از روحانیون به نام حجت الاسلام شیخ علی اسلامی را که از قم اعزام شده بود، دستگیر کردند. مردم نیز در اعتراض به دستگیری شیخ اسلامی،  یکی از شب های سال 57 بعد از نماز مغرب و عشاء از سمت مسجد صاحب الزمان(عج) به سمت خیابان کمربندی، محله نبادان و از آنجا به سمت امامزاده احمد(ع) با شعار "مردان حق زندان اند یا کشته در میدان اند" راهپیمایی کرده که این سرآغاز اعتراضات مردم ابرکوه علیه رژیم پهلوی بود.

وی در ادامه اظهار داشت: روزهای بعد که کم کم مردم نسبت به گذشته آگاهی و بصیرتشان افزایش یافته بود، راهپیمایی ها را به صورت پررنگ تر ادامه می دادند و دیگر از هیچ مأموری هراس نداشتند. آنان همیشه از حسینیه محله درب قلعه شعارهایی علیه رژیم شاه  سر می دادند و راهپیمایی خود را آغاز می کردند؛  این تظاهرات ها پس از طی مسیرهای محله نبادان، امامزاده احمد(ع) و میدان امام حسین، به سمت خیابان گلکاران(شهید باهنر) ختم می شد. نکته قابل توجه در این راهپیمایی ها حضور بانوان ابرکوهی بود که پا به پای مردان خود شعار می دادند.

 

اولین تیر اندازی مأمورین شاه

این یادگار انقلاب خاطر نشان کرد: جریان راهپیمایی ها تقریبا همه روزه تکرار می شد تا اینکه در یکی از تظاهرات ها که جمعیت زیادی از مردم در خیابان شمالی(شهید رجائی) شعار می دادند، مأمورین ژاندارمری سر رسیده و اقدام به تیر اندازی به طرف تظاهرات کنندگان کردند که منجر به زخمی شدن چندتن از فعالین از جمله حسین آدمی( بعدها در جنگ تحمیلی به شعادت رسید) و همچنین رضا مهدی پور گردید.

 

پایان انتظار

روز 12 بهمن سال 57 که قرار بود امام وارد ایران شوند، گفته بودند که لحظه ورود امام از تلویزیون پخش می شود و تمامی مردم اشتیاق زیادی برای دیدن آن لحظه تاریخی داشتند؛ اما متأسفانه در ابرکوه به جز اندکی انگشت شمار که شاید تعداد آنان به 10 نفر می رسید تلویزیون داشتند و می توانستند آن لحظه را ببینند.

یکی از اهالی که در خانه اش تلویزیون داشت، برای اینکه دوستداران این بزرگ مرد تاریخ ایران از دیدن آن لحظه محروم نمانند، تلویزیون خانه خود را به حسینیه آورد تا شادی بازگشت امام را مردم بیشتر درک نمایند.

چنین جمعیتی واقعا مثال زدنی بود، حسینیه مملو از جمعیتی شده بودکه قلب هایشان مالامال از عشق امام بود؛ تمام نگاه ها به تلویزیون خیره شده بود، هیچ کس سرش را ذره ای تکان نمی داد تا مبادا این لحظه هیجان انگیز را از دست بدهند؛ قابل وصف نیست در لحظه ای که مردم صحنه پیاده شدن امام از هواپیما را مشاهده می کردند، در دل هایشان چه می گذشت.... لحظه آزادی... پایان تاریکی و ظلم... رها شدن از یوغ استعمار... و شاید همچون پرنده ای که از قفس رها شده...

 

خشم مردم از دیدن چهره منحوس شاه

مردم در همین حال بودندکه ناگهان تصاویر امام قطع شد و به جای آن عکس نفرت انگیز شاه بر روی آن نقش بست؛ در آن لحظه هیچ چیز نمی توانست این شادی را از مردم بگیرد اما آنان به قدری از دیدن تصویر آن مستبد که سال های زیاد بر مردم ستم دیده ظالمانه حکومت کرده بود عصبانی شدندکه دیگر بدون توجه به همه چیز به سمت تلویزیون حمله کردند تا آن را بشکنند. در همین لحظه یکی از اهالی تلویزیون را خاموش کرد و مردم آرام شدند.

تمام نگاه ها به سمت تلویزیون بودتا اینکه لحظه موعود فرا رسید و تلویزیون تصویر پیاده شدن از هواپیما را نشان می داد؛ ناگهان تصویر قطع شد و عکس شاه بر صفحه تلویزیون نقش بست. در این هنگام مردم از شدت عصبانیت به صمت تلویزیون حمله کردند تا آن را بشکنند که شخصی آن را خاموش کرد.

 

دیدن تمثال امام خمینی(ره) در ماه

رضایی نژاد در خاتمه می گوید: من در همان عالم بچگی شایعه هایی از مردم می شندیدم که می گفتند شب ها تصویر امام خمینی(ره) در ماه دیده می شود. چون علاقه بسیاری به امام داشتم و همیشه آرزو داشتم ایشان را ملاقات کنم، شب ها پشت بام می رفتم و به ماه خیره می شدم تا تصویر امام را ببینم؛ شاید باور نکردنی به نظر بیاید اما من واقعا سایه های روی ماه را به صورت تصویر امام می دیدم و مطمئن بودم که این از لطف خداوند است که تمثال امام بر روی ماه منعکس شده است.




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.