ID : 20835612
یادداشت/

اصلاح طلبی تقلبی و این همه ادعا؟!


اگر کمی با دقت به موضوع انتصاب و انتخاب مسئولین اردکان در این چند سال و مطالبی که پیرامون این اتفاقات در رسانه ها و طرفداران منعکس شد دقت کنیم اطلاعات جالبی به دست می آید.

یزدرسا؛اگر کمی با دقت به موضوع انتصاب و انتخاب مسئولین اردکان در این چند سال و مطالبی که پیرامون این اتفاقات در رسانه ها و طرفداران منعکس شد دقت کنیم اطلاعات جالبی به دست می آید.

واضح تر و با مصداقی بگویم از زمان انتصاب حاج آقا دیداری به عنوان امام جمعه سپس اتمام خدمت ایشان و حضور امام جمعه بعدی که غیر بومی بود، سپس انتخابات شورای شهر و  تصمیمات آن مبنی بر تعیین رئیس شورا و شهرداران در این چند مدت، سپس انتصاب فرماندار جدید با نقد درون گفتمانی اصلاح طلبی و سپس زمزمه های تعویض رئیس دانشگاه اردکان و ابقا ی وی، سپس انتصاب امام جمعه جوان و جدید و بومی اردکان، سپس انتخاب نماینده محترم اردکان و به دنبال آن تغییر مدیریت بیمارستان ضیایی و در نهایت اکنون که زمزمه حضور یک فرماندار جدید در راس اخبار داغ شهر قرار دارد حرف و حدیث های جالبی منتشر ومنعکس شده است.

اگر کمی اهل تحلیل محتوا باشید و مطالب منتشر شده حول موارد فوق در این چند سال را کنار هم قرار بدهید با عرض پوزش به این  مَثَل می رسید که اینجا "بابِ توجیه کانَ گُشادا !"

البته تا حدودی برای هر دو جناح و خیلی بیشتر برای قدرت حاکم بر تصمیمات شهر و باند رسانه ای آن این مثل مصداق پیدا کرده است.

باز مصداقی تر می گویم. یک روز گروه های به اصطلاح پان اردکانیسم یقه چاک می کنند و صورت خراش می دهند که چه نشسته اید که اردکان تحقیر شد و امام جمعه غیر بومی آوردند. به شعور مردم توهین کردند و مگر این یونان کوچک فاضل و عالم  ندارد که از جای دیگر امام جمعه بیاورند  و با این بهانه هیچ کارشکنی و توهینی نبود که طراحی و اجرا نکنند.

بعد از چند سال با توجه به تصمیم سیستم حاکم از همان گروه صدایی صاف می کنند و با بادی در غب غب  می فرمایند که معمولا مدیر غیر بومی در اردکان بهتر کار می کند و تجربه و رزومه و سواد مهم است وبومی و غیر بومی اهمیت ندارد!!!

یک روز دوباره درمقابل  انتخاب امام جمعه جدید و بومی و جوان شهر خرده می گیرند که وی جوان است و کم تجربه است ودر کشور ناشناس ونباید باشدو..

روز دیگر در مقابل تعیین مدیر جوان و بی تجربه بیمارستان می گویند باید به جوان تر ها بها داد باید افراد باسواد و متخصص در مسند کار قرار بگیرند باید فرصت داده شود و...

یک روز در زمینه انتخاب امام جمعه و شهردار جدید همه حضرات اظهار نظر می کنند و فلان کارمند جز در دارغوز آباد سفلی  به پشتوانه حضور در باند قدرت حاکم از خود نظر در می کند و توقع دارد تصمیم گیران گوش به حرفش باشند.

روز دیگر نقد امام جمعه و برخی مسئولین در مورد عدم اطلاع از مدیر جدید بیمارستان برای حضرات گران می آید و روی ترش می کنند و  شمشیر از رو کشیده می شود که امام جمعه با چه جراتی در کار تخصصی دخالت کرده و اصلا چرا به خود اجازه اظهار نظر داده است !!!

یک روز همین عزیزان رئیس دانشگاه اردکان که از بدنه خود آنها و به واسطه همین بدنه رئیس شده است را به دلالیل درون باندی نقد می کنند و حمایت امام جمعه وقت و انتصاب مجدد وی را دخالت در کار مدیریت شهر می نامند و هر چه از زبان و قلمشان بر می آیید نصیب این رئیس می کنند.

و روز دیگر هنگام نزدیک انتخابات مجلس همین رئیس با رِندی و گوش به فرمان بودن و با ترتیب دادن میتینگ تبلیغاتی برای نماینده محترم در دانشگاه از همان آقایی که روزی تکفیر شده بود این بار مورد تفقد قرار می گیرد و اسطوره مدیریت علمی می شود.

فقط می توان گفت عجب و عجب و با شرمندگی زمزمه کرد   باب توجیه کان گشادا...

واما توجیه جدید که مبتنی بر تجربه است رفتار نماینده محترم می باشد که ذکر آن شاید خالی لطف نباشد.

معمولا در انتصاباتی که کمی حرف و حدیث و نقدی برآن وارد است. پیامی از سوی نماینده منتشر می شود که ایشان اطلاع نداشتند و بدون هماهنگی ایشان بوده است.

نمونه آن انتصاب آقای حسینی به جای آقای دیداری امام جمعه یا نمونه اخیر انتصاب رئیس بیمارستان و الان حضوریک فرماندار غیر بومی  و زمزمه ای که شنیدم از نزدیکان ایشان که گفتند آقای نماینده مطلع نبودند!! در حالی که بنده تقریبا 9 روز قبل،  از مریدان و نزدیکان ایشان شنیدم که زمزمه حضور آقای مقیمی دارد جدی می شود!

شاید باید اینجا با شرمندگی جمله  یکی از دوستان که متعلق به بدنه جریان حاکم در شهر و از تیم آقای نماینده هم  هست را با عذرخواهی  باز نشر بدهم که فرموده بودند: حضرات مردم را یابو فرض کردند؟؟!!

و اما در مورد زمزمه های فرماندار جدید

در این چندروز اخیرتصویری که از آقای مقیمی  بعنوان گزینه فرمانداری اردکان از سوی رسانه ها ساخته شده این بوده که وی  فردی  غیربومی و  کاملا اصلاح طلب است

و اما در مورد غیر بومی بودن. نگارنده  در این زمینه اصلا نظر و بحثی اعلام نمی کند و غیر بومی بودن را فعلا نه نقطه ضعف می داند و نه محلی برای نقد و وارد این مقوله نمی شود چرا که در این چند سال اخیر همه شاهد بودند که اعوان و انصار و اطرافیان سیستم حاکم بر شهر که خود را به اصلاح طلبی چسبانده بودند همواره سینه چاک و معترض دو آتیشه بر علیه  مدیر غیر بومی بودند  والان در گردشی صد و هشتاد درجه که باعث شده لحاف ملا هم پیدا بشود صریحا می گویند مدیر غیر بومی بهتر است و همین اشاره کافی است.

اما در مورد اصلاح طلب بودن فرماندار وادعای اصلاح طلب بودن ایشان
به شخصه کاملا معتقدم در زمانی که دولتی با گرایش اصلاح طلبی در مسند قدرت است انتخاب فرماندار با گرایش اصلاح طلبی یک امر طبیعی،عاقلانه و حتی شاید ضروری است.

هرچند به جدیت باور دارم و بنا به شواهد موجود می گویم که  با توجه  سیاست ها و دیدگاه های حاکم برمدیریت شهرستان در سال های متمادی تا کنون حتی اجازه داده نشده فردی با شعار ها و آرمان های واقعی اصلاح طلبی  در مسند قدرت در فرمانداری و یا در جریان آن  قرار بگیرد  مدیران اصولگرا با معیار های اصلی  و مد نظر اصولگرایی که معمولا در سیستم شهر جایی نداشتند.

ولی الان شنیده می شود آقای مقیمی اصلاح طلب واقعی و تمام عیار است و به شخصه بسیار خوشحال و امیدوارم که این چنین باشد و آقای مقیمی اینگونه که می گویند واقعا اصلاح طلب باشد و یک اصلاح طلب تمام عیار و معتقد به اصول و مبانی اصلاح طلبی باشد نه آن چیزی که این چند سال بخصوص این دهه به عنوان  اصلاح طلبی در اردکان جا زده شده است.

بعنوان مصداق و نمونه برای قضاوت عرض می کنم

1-اصلاح طلبی با اعتقاد  به اخلاق و اخلاق مداری و آبروداری کجا و توهین و تحقیر منتقدان  با لفظ یابو ،در یک گروه و فضای مجاز کجا!!

2-اصلاح طلبی با مبانی آزادی افکار و احترام به  عقیده و نظر و آرا مردم  کجا و فشار آوردن به یک روستا برای صدور نامه عذرخواهی بخاطر رای دادن اهالی آن به فرد دیگر در انتخابات کجا و نیز کوبیدن چماق نمک نشناسی بر سر آنان کجا؟!

3-اصلاح طلبی با شعار آزادی بیان و احترام به نظر دیگران کجا و تحقیر و تخریب و فشار به جمعی از اصلاح طلبانی که در انتخابات قصد داشتند از نامزد دیگری حمایت کنند کجا؟

4-اصلاح طلبی با اعتقاد راسخ به نقد و نقد پذیری حتی جایز دانستن نقد به امام زمان (عج) و نیز شعار زنده باد مخالف من کجا و تهدید و تحقیر و تخریب و تحریم و تبعید منتقدان  و شکایت از آنان کجا؟ و نیز لابی برای تحریم و عدم خرید از مغازه ای که حاضر نشده در ایام  انتخابات عکس حضرات را پشت شیشه نصب کند کجا؟ ( نمونه تهمت و تبعید و تحقیر و تهدید از سوی مدعیان اصلاح طلبی که در مسند قدرت هستند برعلیه منتقدان  روشن است و قلم از بیان آن در اینجا شرم دارد)

5-اصلاح طلبی با گفتمان دموکراسی و فضای باز سیاسی کجا و این انحصارطلبی حاکم  که حتی حاضر به شنیدن هم نیست کجا؟

6-اصلاح طلبی با آرمان و اعتقاد به شفاف بودن مسئولین با مردم و دانستن حق مردم است کجا و انحصار طلبی و عدم پاسخگویی و شفاف سازی سیستم حاکم بر شهر که خود را پرچمدار اصلاح طلبی معرفی می کند کجا؟

به عنوان چند نمونه در این زمینه باید متذکر می شوم:

-عدم شفاف سازی و پاسخگوی در زمینه ارتباط مراکز ثروت مانند چادر ملو وگندله باسیستم حاکم برشهر به ویژه با شخص نماینده محترم علی رغم زمزمه های موجود در رسانه های اجتماعی.

-عدم شفاف سازی و پاسخگویی در زمینه ارتباط مالی و بیمه نزدیکان نماینده با مدیران صنایع (بر اساس شائبات و برخی اسناد منتشر شده در رسانه ها بنده هیچ حرف و ادعای به جز شفاف سازی در این زمینه ندارم)

-عدم شفاف سازی و پاسخگویی در زمینه مباحث مربوط به باربری ها و پرداخت حقوق های کذایی از سوی صنایع  به برخی افراد خاص که جای دیگر شاغل هستند.

-عدم شفاف سازی و پاسخگویی در زمینه دارایی های مسئولین و بستگان آنها و ارتباط آنها با مدیران صنایع.

-عدم شفاف سازی در مورد زمزمه های ارتباط یکی از نزدیکان نماینده با پیمانکار غذا یکی از کارخانه ها و ارتباط آن با خودرو چند صد میلیونی.

-عدم شفاف سازی در زمینه ارتباطات بین پوشش گستر و دفتر نماینده و فرمانداری و عدم پرداخت حقوق چندین ساله کارگران  و عدم اجازه برای راه افتادن آن.

-عدم شفاف سازی و پاسخگویی در مورد هدیه چند میلیاردی یکی از معادن به نماینده که البته  برخی رسانه ها منتشر کرده اند.

و نکته بسیار نزدیک تر و ملموس تر

اصلاح طلبی با آرمان شفاف سازی و حمایت از قانون دسترسی آزاد به اطلاعات کجا و برخورد و اقدام دفتر نماینده محترم (بعنوان مدعی لیدری اصلاح طلبی در اردکان )  در زمینه پنهان کاری و عدم شفاف سازی در مورد مدرک تحصیلی و زمان اخذ آن و نوع مدرک ایشان کجا و از همه جالب تر شکایت از مطالبه کنندگان شفاف سازی کجا؟!

و بسیار موارد دیگر که بماند به موقع خود

و درپایان باز اذعان می کنم که سیستم حاکم بر تصمیمات شهر علی رغم ادعای خود مبنی بر لیدری و پرچم‌داری اصلاح طلبی به هیچ وجه مصداق اصلاح طلبی با آن آرمان ها و با آن رفتاری که به شخصه از اصلاح طلبان واقعی دیدم نیست.

البته قطعا و صد البته در سیستم حاکم بر شهرستان افرادی و عزیزانی هم پیدا می شوند که  برخلاف تفکر انحصار طلبی حاکم، اصلاح طلب واقعی و پایبند به آرمان و گفتمان اصلاح طلبی هستند و امیدواریم فرماندار جدید نیز اصلاح طلب واقعی باشد.

مسعود نوریان اردکانی

اردکان امروز/