اصلاحطلباني كه محكوم ديكتاتوري حزبي هستند
به گزارش یزدرسا ،يكي از پايهايترين اصول دموكراسي آزادي هر فرد براي شركت در مبارزات سياسي و به محك گذاشتن خود جهت انتخاب عموم براي نيل به قدرت است؛ اصلي كه مهمترين و پايهايترين پيشنياز براي شكلگيري هر رقابت آزاد سياسي محسوب ميشود و در نظامهاي سياسي گوناگون با برخي اصلاحات يا ملزومات از جمله رعايت نظم عمومي به رسميت شناخته شده است.
با اين حال گاه شاهد هستيم به دليل شكلگيري برخي ساختارهاي سلبي و غيرقابل تغيير و ايجاد ساختارهاي حزبي كه بر اساس قبيلهگرايي سياسي يا نفوذ باندهاي قدرت و ثروت، امكان حضور آزادانه افراد در رقابتهاي سياسي از آنان گرفته ميشود.
شايد مشهورترين مثال در اين باره رقابت هميشگي بين دو حزب دموكرات و جمهوريخواه در ايالات متحده امريكا باشد كه عملاً امكان شركت هر نيروي سومي را در انتخابات محدود كرده است.
اما به نظر ميرسد چنين الگوهايي در ايران و بين برخي احزاب و تشكيلات سياسي در حال تكرار است.
نامزدي كه با يك نامه مجبور به كنار رفتن شد
اگر قائل به دستهبندي سنتي اصلاحطلب و اصولگرا در فضاي سياسي كشور باشيم و آن را محور رقابتهاي سياسي چند وقت اخير بدانيم، نامزدهاي اصلاحطلبان به خصوص در انتخاباتهاي حساس و مهم همچون انتخابات رياست جمهوري سال 92 قرباني تصميمگيري جمعي احزاب و بزرگان خود براي كنارهگيري از انتخابات شدهاند.
شايد اگر بتوان مثالي در اين رابطه زد، سرنوشت محمد رضا عارف معاون رئيسجمهور در دولت دوم اصلاحات بود كه با اميد زيادي در مسير رقابتهاي انتخاباتي قدم گذاشته بود.
با اين حال ادامه مسير انتخابات به گونهاي ختم شد كه اصلاحطلبان در دو راهي عارف و روحاني كه عملاً مورد حمايت تمام قد هاشمي رفسنجاني بود قرار گرفتند. در چنين شرايطي بود كه تصميم حزبي و جمع اصلاحطلبان به محمدرضا عارف تحميل شد.
شخص محمدرضا عارف بارها تأكيد كرد كه به هيچ وجه از رقابتهاي انتخاباتي كنار نخواهد كشيد.
وي كه خود را داراي پايگاه رأي مردمي اصلاحات و يك اصلاحطلب واقعي ميدانست، به صراحت ميگفت كه در عرصه رقابتهاي انتخاباتي تا آخر باقي ميماند.
شاه بيت پاسخهاي عارف به خبرنگاران در زمان تبليغات اين بود كه « من به نفع هيچ كس كنار نميكشم» و حتي در سفر 18 خرداد به مشهد، يعني تنها شش روز مانده به زمان انتخابات، در جمع خبرنگاران و در پاسخ به اين سؤال كه آيا به نفع روحاني انصراف ميدهيد؟ گفت: نه، تا روز آخر در انتخابات ميمانم و به نفع كسي كنار نميروم.
وي حتي در روز 20 خرداد ماه در ديدار اهالي شهر كرمان دوباره حرفش را تكرار كرد و گفت: از عرصه انتخابات كنارهگيري نميكند. تأكيدهاي عارف تقريباً شك و شبهههاي مطرح شده درباره كنارهگيري وي را از بين برد.
اما در شامگاه روز دوشنبه، يعني چند ساعت پس از تأكيد بر عدم كنارهگيري از رقابتهاي انتخاباتي، خبر انصراف عارف روي خروجي رسانهها قرار گرفت.
در ادامه، محمدرضا عارف در اطلاعيهاي دليل كنارهگيرياش از انتخابات را مطرح كرد. عارف در اين اطلاعيه بدون ذكر اين مسئله كه به نفع چه كسي كنار رفته است، نوشت: «غروب دوشنبه نامهاي از محمد خاتمي، به دستم رسيد و ايشان طي اين نامه در مقام رهبري اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري مصلحت ندانستند.»
دلخوري عارف از چنين تصميم تحميلي تا به آنجا ادامه يافت كه حتي حاضر نشد يك مصاحبه در حمايت از دولت روحاني انجام دهد و بارها تصميم خود را به كنارهگيري از انتخابات ناشي از تصميم جمعي عنوان كرد.
جالب آنكه امروز عارف با فشار برخي براي كنار كشيدن از سرليستي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي رو به رو است.
خائني در شوراي شهر!
واقعه ديگري كه نشان از انضباط حزبي انعطافناپذير اصلاحطلبان در برخورد با آراي متفاوت در جريان خود دارد، اخراج الهه راستگو از حزب اسلامي كار بود كه نتيجه رأي مثبت وي به قاليباف در انتخابات شهرداري تهران بود.
پس از رأي الهه راستگو بود كه روزنامههاي اصلاحطلب رأي وي را غيرتشكيلاتي و عملاً او را خائن عنوان كردند.
هجمهها به راستگو اما به دادن القابي نظير«خائن» و ارسال پيامكهاي تهديدآميز (كه وي در نطقش در شوراي شهر نيز به آن اشاره داشت) و اقدام براي اخراج وي از حزب اسلامي كار، ختم نشد. برخي از رسانههاي نزديك به جريان اصلاحات از وجود روابط مالي ميان برادران الهه راستگو با شهرداري حرف زده و اين رأي را نوعي معامله ميان وي و شهردار جلوه دادند.
گرچه در اين ميان هيچگاه مشخص نشد كه چرا اصلاحطلبان به روابط برادر پيمانكار راستگو و شهرداري قبل از انتخابات شوراي شهر اشاره نكردند.
از كروبي تا هاشمي
تشكيل حزب «ندا» به ليدري صادق خرازي يكي از اتفاقاتي است كه بيش از پيش ديكتاتوري حزبي را در داخل جريانات اصلاحطلب عيان كرد.
به محض تشكيل چنين حزبي از سوي برخي فعالان سياسي اصلاحطلب بود كه انتقادات گوناگون نسبت به اين اقدام آغاز شد و حتي برخي از آنان اين اقدام را نوعي جبههافكني در داخل جريان اصلاحات عنوان و آن را به عنوان حركتي جوانانه رد كردند.
البته نمونههاي اين چنيني را بتوان فراوان درتاريخ فعاليت سياسي اصلاحطلبان جست كه حمله به مهدي كروبي به علت كنارهگيري نكردن به نفع ميرحسين موسوي پيش از انتخابات سال 88، حمله طيف افراطي مدعي اصلاحات به هاشمي رفسنجاني و كروبي در حمايت از كانديداتوري مصطفي معين در جريان انتخابات سال 84، حمله افراطيون دوم خردادي به محمد خاتمي به بهانه منحرف كردن قطار اصلاحات در سال 83 و توهين به هاشمي رفسنجاني پس از خرداد 76 نمونههاي ديگر آن است.
از ما نبريد
سخنان محمدرضا خاتمي در گفتوگو با نشريه صدا درباره تهديد هر آنكه از اصلاحطلبان ببرد، را ميتوان در اين راستا ارزيابي كرد. البته خاتمي در ادامه سخنان خود روبرگرداندن مردم را نتيجه دوري از اصلاحطلبان عنوان كرد. اما مگر مردم با جناحهاي سياسي گوناگون پيمان اخوت امضا كردهاند كه اشخاص را با دوري و نزديكي نسبت به آن بسنجند. واقعيت آن است كه اين سخنان را در چارچوب همان ديكتاتوري حزبي ميتوان ديد كه به هيچ تشكل سياسي خارج از نظارت و زعامت اين آقايان اجازه فعاليت نميدهد و آنان را با لفظ خائن ميتاراند. شايد امروز اصلاحطلبان به همان آفتي دچار هستند كه ميتوان از آن به عنوان دگم بودن و ديكتاتوري در عرصه احزاب نام برد. گرچه انضباط حزبي به طور حتم مورد تأكيد تمام فعالان سياسي است، اما آيا ميتوان در ميان كساني كه داعيه آزادي سياسي دارند به بهانه انضباط بقيه را در صورت ابراز نظريات مستقل و حتي جدايي تشكيلاتي عملاً تهديد كرد.
تفاوت ره از كجا تا به كجا است
شايد در مقابل تنها نگاهي به منش اصولگرايان در انتخابت رياست جمهوري سال 92 در مقابل نامزدهاي گوناگون جالب به نظر برسد. در انتخابات رياست جمهوري سال 92 اصولگرايان نيز با چند كانديدا وارد عرصه انتخابات شدند. در اين بين حدادعادل، ولايتي و قاليباف تصميم گرفتند پيش از انتخابات با يكديگر ائتلاف كرده و در نهايت يك نفر به عنوان كانديداي نهايي در انتخابات حاضر شود ولي با نزديك شدن به موعد انتخابات به رغم تأكيدهاي اعضاي ائتلاف مبني بر مشخص شدن يك نفر براي رقابت نهايي، هيچ كدام از اعضا اقدام عملي در اين زمينه نكردند.
با اين وجود هيچ يك از چهرههايي كه با عدم پايبندي به ائتلاف موجب عدم توفيق اصولگرايان در انتخابات را فراهم كرده بودند از گردونه سياسي اصولگرايي طرد نشدند.
شايد همين مقايسه ساده نشان دهد كه فاصله شعار آزادي بيان تا عمل به آن از كجا تا به كجاست.
منبع:جوان آنلاین
انتهای پیام/ص
Related Assets:
- دلیل کنارهگیری عارف از انتخابات
- اصلاحطلبان درتکاپوی رسیدن به بهارستان
- به عنوان سردسته اصلاحطلبان به میدان نمی آیم
- اشرفی:کرباسچی نمیتواند از زبان اصلاحطلبان سخن بگوید
- کواکبیان:اصلاحطلبان وعدهای به عارف نداده بودند
- جدایی دولت از اصلاح طلبان شکستی سنگین روحانی/لیدری هاشمی یا خاتمی به مصلحت اصلاح طلبان نیست
- کلید انتخابات از امروز در وزارت کشور زده شد/مدیون هیچ فرد و گروهی نیستیم
- خاتمی:باید با هاشمی هماهنگ باشیم
- جبهه اصلاحطلبان؛ یک جبهه ۲ دبیرکل، ۲ سخنگو
- اظهارات «بودار» هاشمی/امیدواریم در انتخابات آینده هیچ شبههای نداشته باشیم