ائمه جمعه انقلابی، اسلام و نظام اسلامی را بر افراد ترجیح میدهند
یزدرسا؛ آقای مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، در گفتوگو با عصر ایران گفته است:
«کلمه ائمه جمعه همه امامان جمعه را دربر ميگيرد؛ اما منظور من همه آنها نيستند. امروز در ميان امامان جمعه افراد منصف، آگاه، درستبين و درست عملکن فراوان وجود دارند... بايد بگويم که با گذشت زمان افراد سابقهدار يا درگذشتند يا شهيد شدند يا کنار رفتند و جواناني آمدند که يا اصلاً انقلاب را درک نکردهاند يا مايه لازم را براي تحليل و تشخيص مسائل ندارند؛ چنين مشکلاتي در اين مجموعه وجود دارد؛ ولي تأکيد ميکنم که همه ائمه جمعه اينگونه نيستند. ائمه جمعه مستقل، خوشفکر و صاحب تحليل هم فراوان داريم.» «پس از ماجراي آقاي علمالهدي امام جمعه شيراز نيز خواست که در شيراز کنسرت برگزار نشود. اين نوع رفتارها هرج و مرج ايجاد ميکند.»
در نگاه نخست، شاید نتوان به روح کلام وی پی برد؛ اما با تامل در فرازهای دیگری از پاسخهای نامبرده میتوان نکات جالبی را استنباط کرد. برای نمونه وی در بخشی از پاسخهای خود میگوید:
«معتقدم که آقاي هاشمي رفسنجاني بايد به نمازجمعه بازگردد؛ چون به نماز جمعه رونق ميدهد... معتقدم علاوه بر آقاي هاشمي رفسنجاني دو نفر ديگر بايد خطيب نماز جمعه باشند؛ يکي آقاي ناطق نوري و ديگري آقاي روحاني.»
مدیرمسئول جمهوری اسلامی همچنین در ادعایی دور از واقعیت میگوید:«چهرههاي شاخص اصولگرا و ديگران هم معتقدند آقاي روحاني بايد رئيسجمهور شود. شرايط به گونهاي است که معده اين جامعه به غير از آقاي روحاني شخص ديگري را نميپذيرد.»
و البته ادعا میکند:«آقاي روحاني را يکي از رؤساي جمهور موفق و آبرودهنده به نظام در مقابل هشت سال بيآبرويي ميدانم.... ايشان يک سال پس از شروع رياست جمهوريشان به من گفتند هشت سال دوران احمدينژاد سه برابر هشت سال دوران جنگ به مملکت ضربه زده است. آقاي روحاني دقيق است و آمار در اختيار اوست اين حرف او شعاري نيست. حال درست کردن چنين مملکتي با اين خصوصيات بسيار سخت است.»
روزنامه جمهوری اسلامی به واسطه سابقه و نام خود و ریشهداشتن در حزب جمهوری اسلامی با شخصیتهای برجستهای چون حضرت آیتالله خامنهای، شهید بهشتی، شهید مطهری و ... ، از وجاهت خاصی در بین نیروهای ارزشی برخوردار بوده است اما متاسفانه در گذر زمان به واسطه پارهای موضعگیریهای دور از انتظار و نامتجانس با خطمشی نیروهای انقلابی، دچار تنزل جایگاه شده است. دقت در رویکرد روزنامه جمهوری اسلامی به مدیرمسئولی مسیح مهاجری نشان میدهد که این روزنامه ارادت خاصی به آقای هاشمی رفسنجانی دارد و بر همین مبنا ابایی ندارد تا به مدح هاشمی و یارانش بپردازد و طیف مقابل وی را آماج انتقادهای تند و تیز و غیرمنصفانه قرار دهد. در همین راستاست که مسیح مهاجری با اشاره به ائمه جمعه میگوید: « با گذشت زمان افراد سابقهدار يا درگذشتند يا شهيد شدند يا کنار رفتند و جواناني آمدند که يا اصلاً انقلاب را درک نکردهاند يا مايه لازم را براي تحليل و تشخيص مسائل ندارند.» البته مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی مصداقی برای این ادعای سنگین خود ذکر نمیکند؛ اما با تامل در قرائن گوناگون میتوان مصادیق مورد نظر وی را حدس زد. برای نمونه سخن به گزاف نگفتهایم اگر ادعا کنیم امامان جمعهای چون آیتالله علمالهدی و آیتالله خاتمی از دید مدیرمسئول جمهوری اسلامی فاقد صلاحیت کافی هستند؛ چه اینکه از منتقدان جدی امثال هاشمی رفسنجانی به شمار میآیند و نشان دادهاند که در دفاع از انقلاب و آرمانها، جدی هستند و سابقه دوستی و انقلابیگری دیگران، نمیتواند آنها را در برابر انحرافهای فکری و عملیشان به ملاحظهکاری و ندیدن سوق دهد.
وانگهی منظور آقای مسیح مهاجری از ائمه جمعه جوان معلوم نیست. آیا مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی، امثال آیتالله جنتی با 90 سال سن را واجد صلاحیت کافی برای امامت جمعه میداند؟ یا اینکه چنین شخصیت انقلابی و متعبدی را هم به دلیل روشنبینی و انتقادهای فراوان و البته بجا از آقای هاشمی و ... برای امامت جمعه صالح نمیداند؟!
وانگهی مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در حالی از بازگشت آقای هاشمی به امامت جمعه سخن میگوید که آخرین نمازجمعه به امامت وی، پرده از برخی واقعیتهایی که امثال آیات جنتی و علمالهدی و خاتمی آن را با زبانهای گوناگون فریاد میزدند، بهتر کنار زد. فراموش نکردهایم که در آن نماز جمعه چگونه آقای هاشمی با خطبههای خود، فتنهگران را جریتر ساخت و خوراک تبلیغاتی مناسبی برای بلندگوهای تبلیغاتی دشمن فراهم ساخت؛ آن هم در حالی که رهبری چند روز قبل از آن در خطبههای نماز جمعه، با قاطعیت در برابر باجخواهان ایستاده بودند و انتظار میرفت سخنان آقای هاشمی در راستای سخنان رهبر عالیقدر نظام در آن شرایط حساس باشد. همچنین فراموش نکردهایم که چگونه دختر و پسرانی دوشادوش یکدیگر! در صف نماز به امامت هاشمی قرار گرفتند و بعضا با کفش در پا به نماز ایستادند!
آقای مسیح مهاجری میتواند هرگونه بخواهد، بگوید و بیندیشد؛ اما نباید انتظار داشته باشد که مردم انقلابی و شهیدداده هم دیدگاههای وی را بپذیرند و امامان جمعه انقلابی نیز صرف سابقه انقلابی افراد را بدون درنظرگرفتن لواحق و مواضع و رویکردهای بعدی آنها ملاک قرار دهند.
در سستبودن ادعاها و استدلالات مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی همین بس که ادعا میکند : «شرايط به گونهاي است که معده اين جامعه به غير از آقاي روحاني شخص ديگري را نميپذيرد» و این نشان میدهد که آقای مهاجری تا چه حد از متن جامعه و واقعیتهای آن به دور است. کاش ایشان گهگاهی به میان قشرهای گوناگون مردم میرفتند و یا از همکارانشان میخواستند گزارشهایی میدانی درباره میزان محبوبیت دولت روحانی تهیه کنند تا دریابند چقدر از واقعیتهای جامعه و خواستهای مردم دور افتادهاند.
آقای مهاجرانی اگر بخواهد، میتواند نظرسنجیهای متعددی را مداقه قرار دهد که از ریزش سنگین آرای آقای روحانی در نظرسنجی حکایت میکند. به راستی مدیرمسئول جمهوری اسلامی بیشتر با چه کسانی معاشرت میکند که چنین ادعای سنگین و بیمبنایی را مطرح میسازد؟ این ادعا که « معده اين جامعه به غير از آقاي روحاني شخص ديگري را نميپذيرد»!
البته تامل در بخش دیگری از پاسخ مهاجری، ریشه چنین ادعاهای بیپایهای را بهتر روشن میسازد:
«آقاي روحاني را يکي از رؤساي جمهور موفق و آبرودهنده به نظام در مقابل هشت سال بيآبرويي ميدانم.... ايشان يک سال پس از شروع رياست جمهوريشان به من گفتند هشت سال دوران احمدينژاد سه برابر هشت سال دوران جنگ به مملکت ضربه زده است. آقاي روحاني دقيق است و آمار در اختيار اوست اين حرف او شعاري نيست. حال درست کردن چنين مملکتي با اين خصوصيات بسيار سخت است.»
به عبارتی مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در حالی آقای روحانی را «آبرودهنده به نظام» میپندارد که «هشت سال» دولت سابق را «بیآبرویی» میپندارد و با استناد به سخن همان «آبرودهنده به نظام» ادعا میکند هشت سال دوران دولت سابق، سه برابر دوران جنگ به مملکت ضربه زده است!! این در حالی است که آمارها و واقعیتهای میدانی و ملموس جامعه بر چنین ادعای مضحکی مهر بطلان میزند.
نمیتوان قصور وتقصیرهای شخص رئیسجمهور سابق و رفتارهای بعضا نسنجیده و یکدندگیهای وی و برخی اطرافیانش بخصوص در دو سال پایانی را نادیده گرفت؛ اما این رفتارها نمیتواند و نباید موجب بیانصافی در قضاوت و زیر سؤال بردن خدمات فوقالعاده و بعضا بینظیر «مجموعه دولت» شود؛ دولتی که بسیاری از دولتمردانش از عناصر مؤمن و متعبد و انقلابی و بسیار سختکوش بوده و هستند و در دوران مسئولیتشان چنان کمر همت به خدمت و اعتلای ایران اسلامی بستند که بارها و بارها تایید و تمجیدهای رهبر فرزانه انقلاب را به دست آوردند و از جمله معظمله در آخرین دیدار با دولتمردان وقت با یادآوری کارهای خوب و تلاشهای شبانه روزی دولت خاطرنشان کردند: «در ۸ سال اخیر همه احساس و درک کردند که رئیس جمهور محترم و همکاران ایشان، با تحمل سختی ها، نسبت به همه دولتها و دوره های دیگر، کارهای بسیار پرحجم و پرشتابی انجام می دهند که این واقعیت، نکته برجسته و قابل تقدیری است.»
البته چنان سیاهنماییهایی توسط امثال آقای مسیح مهاجری برای آگاهان فن چندان شگفت و دور از انتظار نیست و یادآور بخش دیگری از فرمایشات رهبری در آخرین دیدار دولت سابق است که با اشاره به تلاش برخی مخالفین، رسانه های خارجی و برخی ها در داخل برای نادیده گرفتن تلاشهای دولت فرموده بودند: «بعضی حتی کارهای ملموس دولت را نیز انکار می کنند.»
نویسنده: فائزه شورکی
پایان پیام/م