ID : 1069525

برای اولین بار اشعار شاعران یزدی برگزیده همایش فصلی اوج هنر منتشر شد


اشعار پنج برگزیده همایش پاییزی شاعران یزدی در هفتمین همایش فصلی اوج هنر برای اولین بار منتشر شد: با تو تکرار شده قصه ی پیغمبرها؛ قصه ی پیرهن و بردن انگشترها-تاکه آقای شهیدان دوعالم باشی؛سردرآورده ای ای عشق! میان سرها...

به گزارش خبرنگار حوزه زنان یزد رسا، در همایش فصلی اوج هنر که شامگاه ششم آذر در یزد برگزار شد سروده های پنج شاعر به نام های قاسم اردکانی و طیبه سلمانی نژاد دررده سنی(20 تا 45 سال)، فاطمه بنایی و فاطمه غلامی دررده سنی 20 سال و شعر کودک و نوجوان و منصور دهقان دررده سنی بالای 45 سال به عنوان نفرات برگزیده انتخاب شدند.

در این همایش موضوعات عرفان، عرفه و پیام عاشورا ، بسیج در سکانس شعر و موضوع ویژه سرایش شعرهای ارزشی با تضمین غزل  بیت «چنان درخت در این آسمان سری داریم/برای حادثه دست تناوری داریم» سروده سلمان هراتی به فراخوان گذاشته شده بود.

این اشعار به همت این پایگاه اطلاع رسانی از شاعران دریافت و منتشر شد.

(1)

شعر" اما من" سروده طیبه سلمانی نژاد

خیالت تخت باشد بعد از آنش ،کاروان با من

بر این امواج طوفانی، تو کشتی باش ودریا من

غروب است وبه روی قله ی سر نیزه می تابی

وکار تو به پایان می رسد اینگونه ، اما من ...

هنوز این اول راهیست که بعد  از تو باید رفت

وتا اینجا تو بودی قافله سالار ، از اینجا من

بتاب ای ماه کنعان ، چشم هایم خیره بر چاه است

تو غرق عاشقی هستی ودر اوج تماشا من

من وتوکشته ی عشقیم ،با دردی که یکسان نیست

تو زخمی سپر ها ، کشته ی زخم زبان ها من

وغمگین تر از این دیگر، وداعی را نخواهم دید

سری در تو نمی بینم که بگذارم بر این دامن

ندیدم غیر زیبایی ، در این راهی که پیمودم

تو شعر کربلا را گفتی وتفسیرآن  با من

(2)

شعر " به نام دوست " سروده قاسم اردکانی

با تو تکرار شده قصه ی پیغمبرها
قصه ی پیرهن و بردن انگشترها

تاکه آقای شهیدان دوعالم باشی
سردرآورده ای ای عشق! میان سرها

"تا سر زلف تو در دست نسیم افتاده ست"
دیدم از غصه دونیم است دل خواهرها

سوره ی کهف بخوان آیه ی بی غسل و کفن
وقت آن است که تغییرکند باورها

کمرت خم نشداز بارامانت اما
چه بگویم چه شد از داغ علی اکبرها؟!

مستحب است که سیراب شود قربانی
کاش آداب بدانند کمی خنجرها

(3)

شعر " مهمون هیئت" سروده فاطمه غلامی

صداي هيئت مياد
دوباره از تكيه ها
پيچيده بوي نذري
تو كوچه پس كوچه ها
لباس سياه  منو
مامان بزرگ مياره
سربند يا حسينو
رو پيشونيم ميزاره
بهم ميگه تو روضه
خيلي دعا كن برام
تا اينكه بهتر بشم
منم بتونم بيام
خدا جونم دعامو
بازم اجابت بكن
مامان بزرگ من رو
مهمون هيئت بكن

(4)

 

شعر"لاله های خونین" سروده فاطمه بنایی

مثل کبوترپرکشیدند                   روی زمین دریای خون شد

ازداغ گل،ناگاه خورشید              شعله کشیدوسرنگون شد

اب فرات ازشرمساری                دیگرتکاپویی ندارد

زیراکناراب،عباس                    افتاده بازویی ندارد

شاخه به شاخه لاله هارا              باداس های کینه چیدند

گل های پاک وتشنه ی باغ           دیگرطلوعی راندیدند

(5)

شعر تضمین بیت سلمان هراتی سروده منصور غلامی

چنان درخت دراین اسمان سری داریم                    برای حادثه دست تناوری داریم

به بادهای ملامت کمر کمان نکنیم                 یقین به طالع نیک وخوش اختری داریم

چوشاخه های درختان در استان دعا             نگه به بارش باران اطهری داریم

روند ریشه ما تا نهان تاریخ است                       برای فصل شکفتن چه بستری داریم

دراین ستیز اگر شاخه ای زما خشکید                   نظر بهرویش دردانه تری داریم

چوگردباد نفاق از کرانه برخیزد                         برای دفع بلا طرح دیگری داریم

به انسجام وبه وحدت ز هر خطر گذریم                 چوازقبیله خورشید رهبری داریم




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.