یزد رسا؛ اين روزها در كشورمان، صداهايي به گوش مي‌رسد كه نتيجه آن تطهير ماهواره، و شبكه‌هاي اجتماعي اينترنتي- موبايلي است. شايد اگر اين ديدگاه به ظاهر آرماني، اما اشتباه و مضحك را باور داشته باشيم كه، همه آدم‌هاي اين دنيا خوبند و با همه مي‌شود ساخت و با همه مي‌شود رابطه دوستانه داشت!، تطهير ماهواره، ايضاً شبكه هاي معروف آن، و همين طور شبكه‌هاي اجتماعي، مخصوصاً فيس‌بوك- كه ساخته همين مردم قابل اعتماد است - كاري گزاف و دور از ذهن نباشد!

اما وقتي با عقلي متكي به حقايق قرآني- اهل بيتي، اين شرايط را تحليل مي‌كنيم، و نگاهي اجمالي به چكيده تفكرات و اهداف برنامه‌هاي دشمن، مانند "پروتكل‌هاي دانشوران صهيونيسم" مي‌كنيم، باور مي‌كنيم كه دشمن تا كجا، و تا چه حد براي ما زمينه نابودي چيده است!

وقتي، اين دانستن به سوختن وجود آدمي تبديل مي‌شود كه، نيم نگاهي به برخي از مسئولين به خواب رفته، و يا برخي از جوانان و مردان و زنانِ سردرگم و سرگردان جامعه خودمان، مي‌اندازيم. به كساني كه به راحتي در زمين دشمن، به بازي مشغولند و از سر ندانستن، زمينه استيلاي دشمن را بر خود و زندگي خود، محيا ساخته‌اند...

يك از نكاتي كه، سواي همه آنچه در مورد "رسانه‌هاي صهيونيزم" گفته شده، لازم به توجه كردن است، هم‌بستگي شاخه‌هاي به ظاهر مختلف و جداي از هم اين رسانه‌ها، براي تكميل انحراف نسل جوان ما، از جاده امن و مستقيم دينداري‌ست...

ماهواره در "دهكده جهاني" مدعاي غرب، كه كدخدايش يهوديان نشسته بر زمين غصبي قدس شريف هستند، وظيفه‌اش، بودن شبكه‌اي واحد براي القاي سبك زندگي حيواني- غربي براي جميع مردم جهان است. بايد به اين نكته توجه كرد كه رسانه، در اين محور، كارش فكر دادن، علم دادن و اطلاع‌رساني واقعي نيست، بلكه بيشترين برداشت از اين رسانه واحد، كه ما به اسم "ماهواره" مي‌شناسيم، القاي اخلاق و سبك زندگي است...

حال سوالي پيش مي‌آيد: اينكه اخلاق غربي در شبكه‌هاي ماهواره‌اي، اصولاً براي جامعه ديني ما تعريف نشده است و بسياري از سبك‌هايي كه ماهواره آن را با قدرت جلوه‌هاي كاذب- اما زيبا و روانشناسي شده- به خورد مخاطبين خود مي‌دهد، زمينه مساعدي براي عملياتي شدن در كشوري مانند ايران اسلامي را ندارد؛ آيا اين نقطه پاياني براي مخرب بودن ماهواره است كه برخي از دوستان مسئول نيز تا همين جايش را ديده‌اند؟

جواب اين است كه، خير؛ بلكه ماهواره به تنهايي در القاي سبك زندگي و اخلاق غربي، پا به ميدان مبارزه نگذاشته است، بلكه، محصول اين تهاجم فرهنگي رادر شبكه‌هاي اجتماعي برداشت مي‌كند، جايي كه آدم‌ها ياد مي‌گيرند چگونه بدون فكر كردن به قيود و بندهاي بازدارنده جامعه خويش و به دور از دغدغه ديده شدن، پيگيري شدن و ...، آزادانه ارتباط‌گيري كنند، زمينه‌هاي گناه و رسيدن به هوس‌هاي خويش را آماده كنند، و آنچه را در فيلم‌ها و سريال‌هاي كثيف غربي- عربي ديده‌اند، در خلوتي كه به لطف تفكرات شيطاني صهيونيزم جهاني، براي مردم جهان آماده شده است، به اشتراك بگذارند ! براي فهميدن آنچه ماهواره بر سر مخاطبين خويش آورده است، نياز به تلاش زيادي نيست؛ اما براي فهميدن ميزان تخريب شبكه هاي اجتماعي - كه مكاني‌ست براي عملياتي كردن اخلاقيات ياد داده شده در ماهواره - بر روي افراد رها شده در اين زمين بازي غرب، بايد كمي بيشتر تلاش كرد و تحقيق كرد.

در اين محور، دانستن روانشناسي زنان، كه شيفته شنيدن سخنان زيبا و فريبنده هستند، تا شناختن روان مرد، كه صيد كردن با كلمات دلفريب از مختصات اوست، تا شناخت فضا و مكاني كه در آن دختر و پسر جوان و نوجوان، سواي از التهاب به هم رسيدن در كفِ جامعه، در گوشه‌اي دنج و خلوت هم را مي‌يابند، و تا سهل الوصل بودن رسيدن به هوس دل !، چيزهاي ديگري هم مي‌تواند مورد بررسي قرار گيرد ...

ما براي رسيدن به اهداف اسلامي خويش، بايد دشمن را مجموعه‌اي واحد، بر عليه خويش ببينيم، مجموعه اي كه بازيچه تفكر ابليس، همان دشمن آشكار انسان‌هاست.

نه اينكه براي تطهير آنها كه وابسته به ما هستند و در شبكه هاي متنوع اجتماعي عضو هستند، فيس‌بوكي بودن و ... را ارزش قلمداد كنيم و مدام براي دفاع از آن، به خودي‌ها بتازيم... قرآن بخوانيم، حديث بخوانيم، مسلمان باشيم...؛ اما گاهي دشمن را نيز مطالعه كنيم، و پروتكل‌هاي استعماري‌اش را نيز بخوانيم... دشمن را بايد از دور ديد؛ لبخندش را از نزديك ديدن، كمك كردن به اوست تا ما را استحمار كند ...