بهرهمندی واقعی رمضان در جبههها
به گزارش یزدرسا؛ حکایتهایی که از روزه داری جوانان رزمنده با وجود آفتاب سوزان تابستان، آتش توپ و تانک و گرمای جنوب برجای مانده است بی شباهت به روزه داری مسلمانان عصر صدر اسلام نیست، ساعتها آب ننوشی و غذانخوری کار بسیار سختی است که رزمندگان در آن زمان تحمل میکردند.
این روزها که مردم ایران اسلامی در امنیت کامل در ماه خدا روزهدار هستند، این امنیت و آرامش در سایه مجاهدتهای رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به دست آمده است.
روایتی از یک رزمنده از ماه رمضان در جبهه:
محمدرضا دهقان از جانبازان و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس استان یزد است که در آن زمان 18ساله بود که وارد منطقه عملیاتی شد و سابقه 40 ماه فعالیت در جبهه را در کارنامه خود دارد.
وی حال و هوای ماه رمضان در دوران جنگ تحمیلی را اینگونه تشریح کرد: رمضان در جبههها حال و هوایی سرشار از صفا و معنویت داشت، شیرینی و حلاوت این ماه نزد رزمندگان غیرقابل وصف بود آنها با چنان عشق و باعشق معنویت و ایمان راهی جبهه شده بوند که دیگر هیچ چیز جلودار آنها نبود.
این رزمنده دفاع مقدس افزود: در ایام ماه مبارک رمضان سال 1365 در منطقه جنوب حضور داشتم، در این ایام عدهای در منطقه بودند می توانستند روزه شوند و عدهای هم سیار و در حال تردد به منطقههای مختلف بودند که نمیتوانستند روزه بگیرند، نگرفتن روزه دلیل بر این نبود که در انظار عمومی روزهخواری کنند و حرکات آنان چنان حالت معنوی به خود میگرفت که انگار روزه هستند.
دهقان با بیان اینکه سال 61 ماه مبارک رمضان در تير ماه واقع شد و عمليات رمضان در تیرماه همین سال انجام گرفت، تصریح کرد: گرمای شديد و از همه مهمتر نبرد با دشمن آنهم برای افراد روزهدار بسيار سخت بود، انسان تا در شرايط موجود قرار نگيرد درک مطلب برايش سنگين است. در آن عمليات بسياری از عزيزان به وصال حضرت حق پيوستند در حاليكه روزه دار بودند و لبهايشان خشكيده بود، اما به عشق اباعبدالله الحسين (ع ) و عطش كربلا به شهادت رسيدند.
این یادگار دفاع مقدس حال و هوای ماه رمضان در جبههها را خالصانه عنوان کرد و افزود: صفای ماه رمضان در جبههها با وجود سختیهای خاصی که داشت به گونهای بود که رزمندگان از رفتن به مرخصی امتناع میکردند و آمادگی روحی و عشق به معنویت عاملی بود که تشنگی و گرسنگی در هوای گرم جنوب به چشم نیاید و حتی بسیاری از رزمندگان سه چهار روز قبل به پیشواز این ماه بندگی میرفتند.
وی در بیان خاطرهای از خود حال و هوای ماه رمضان در جبههها، اذعان کرد: به یاد دارم چیزی نمانده بود به افطار که رزمندگان اسلام اسیری را گرفته بودند و در این لحظه حتی آبی را که خودشان همراه خود برای افطار به همراه داشتند به آن اسیر می دادند؛ ولی اگر یک رزمنده ایرانی به اسارت عراقیها میافتاد جایی را که تیر خورده و زخمی بود با پوتین بر این زخمها فشرده و به بدترین نحو شکنجه میکردند.
این جانباز دفاع مقدس با بیان اینکه در جبهه صحنههایی از خود گذشتگی زیاد به چشم میخورد، اذعان کرد: امدادهای غیبی بود که رزمندگان توانستند در برابر 38 کشور که تمام نیرو و قوای خود را در آن منطقه بسیج کرده بوند فائق آید و به برکت روح امام خمینی و رهبری مقام معظم رهبری که در آن زمان فرماندهی جنگ را بر عهده داشتند باعث شد که دشمن ناتوان بماند و همه نقشههای آنها نقش بر آب شود.
دهقان در بیان روزهداری در جنگ افزود: به یاد دارم یک روحانی به منطقه آمده بود تا دو روز در منطقه برای درس عبادتی رزمندگان بماند ولی دو روز او تبدیل به 40 روزشد، وقتی دلیلش را از وی جویا شدیم فهمیدیم که وقتی ایثار و از خود گذشتگی ونماز شب خواندن رزمندگان را دیده طالب این رزمندگان شده است، سخن این روحانی رو هرگز فراموش نمیکنم که گفت: من شیفته رزمندگانی شدم که شبانگاه که بلند میشدم تا وضو بگیرم میدیدم مثل کندوی عسل که صدای وز وز زنبورها میآید همینگونه همه رزمندگان از کوچک تا بزرگ گرفته زودتر از من از خواب بلند شده و همه در حال نماز شب خواندن و راز و نیایش هستند و من باید از این رزمندگان درس بگیرم.
این رزمنده یزدی با تاکید بر اینکه در جبهه، مواد غذايی هم مانند تسليحات، حكم كيميا داشت، تصریح کرد: ایثار و از خودگشتگی در مراسم سحری و افطاری در جبهه به گونهای بود که كمبود مواد غذايی در خطوط مقدم نبرد، معنويت خاصی به نيروها داده بود، به طوری که رزمندگان سر سفره مینشستند و غذا دست به دست میچرخید تا دیگری از این غذا استفاده کند، حتی غذای سه نفره را تا ده نفر استفاده میکردند.
وی با بیان اینکه رزمندگان در جبهه ازخلوص نیت برخودار بودند، خاطرنشان کرد: در جبهه هیچ کس بالاتر و پایین تر از خود نداشت و همه هم ردیف هم بودند که حتی فرمانده هم بارها بود که در کنار رزمندگان غذا میخورد بدون اینکه سمت وی مشخص باشد که بعدها میفهمیدیم او فرمانده بوده است.
این یادگارهشت سال دفاع مقدس افزود: تواضع و فروتنی در جبهه به حدی بود که فرماندهان آخر شب که میشد به تنهایی منطقه حتی توالتها را نظافت میکردند و شب که بیدار میشدیم میدیدم که تمام لباسها شسته شده و مرتب و کفشها واکس زده شده است و مشخص هم نبود که چه کسی این کارها را انجام داده است.
انتهای پیام/د