ترور سردار سلیمانی اشتباه استراتژیک آمریکا بود/ دشمن به دنبال تغییر منطق محاسباتی و رفتاری ما است
به گزارش یزدرسا حسین عرباسدی رئیس اندیشکده سیاستگذاری دولت اسلامی شامگاه دوشنبه در نشست مجازی با فعالین فضای مجازی استان یزد پیرامون "بررسی ابعاد رسانهای غلبه نرمافزاری بر هیمنه پوچ استکبار" گفت: یکی از سئوالات پرچالش این است که اصلا آمریکا در منطقه غرب آسیا چه میکند و برای چه چیزی به اینجا آمده است البته او در پاسخ به این سئوال میگوید "من منافعی دارم که اینجا هستم". سئوال مهم این است که آمریکا کجای منطقه است آیا آمریکا مثلا فقط در پایگاه نظامی فلان کشور و در لباس نظامی حضور دارد یا در جاهای دیگری و در ابعادی فراتر از نظامی هم حضور دارد.
وی افزود: برخی جاها دشمن پوستین دوستی را بر قالب دشمن میپوشاند تا ما دچار اشتباه شویم و دشمن را دوست بپنداریم؛ منطق مبارزه استقامت است و شما نباید انتظار داشته باشید سریع نتیجه بگیرید جنگ هشت ساله آخرش پیروزی است اما بالاخره طی این هشت سال شکستهایی هم داشته است.
عرباسدی خاطرنشان کرد: هم ما و هم دشمن برای ضربه زدن به یکدیگر نقشه داریم و لذا نقشهخوانی یکی از تدابیر جدی برای مبارزه است. نقشه یعنی اینکه دشمن برای ضربه زدن به ما نقطه اثری را پیدا کرده است؛ به ویژه در جنگ نرم دشمن لزوما نمیخواهد حضور داشته باشد اما اثرش را میگذارد.
رئیس اندیشکده سیاستگذاری دولت اسلامی اظهار داشت: یک بحث حضور دشمن و یک بحث اثر دشمن است؛ برخی موارد دشمن هم حضور دارد هم اثر دارد مانند زمان دفاع مقدس؛ برخی جاها دشمن حضور ندارد اما اثر دارد مثلا دشمن در سرزمین خودش است اما ما را موشکباران میکند لذا این امکان وجود دارد که دشمن خودش نباشد اما اثرش باشد. برخی موارد هم دشمن حضور دارد اما اثر ندارد مثلا دشمن در منطقه ما است اما ما هدف استراتژیک او نیستم البته در این حالت هم منطقه امن نیست؛ اما یک حالت هم این است که دشمن حضور ندارد اثر هم ندارد که در این حالت میتوانیم بگوییم منطقه امن است. در حال حاضر دشمن در محیط اجتماعی ما حضور ندارد اما آیا میتوانیم بگوییم اثر هم ندارد یقینا این موضوع نیاز به تامل دارد.
عرباسدی تاکید کرد: ما لزوما نباید روی نقاط ضعف دشمن تمرکز کنیم بلکه منطق حکم میکند که روی نقاط قوت دشمن تمرکز کنیم و آن نقطه قوت را از بین ببریم؛ دشمن نیز در جنگ نرم در مواجه با ما دقیقا نقاط قوت ما را هدف قرار داده است.
وی تصریح کرد: دشمن در به شهادت رساندن سردار حاج قاسم سلیمانی اشتباه استراتژیک کرد؛ در واقع تحلیل دشمن این بود که با ترور حاج قاسم یک سد بزرگ نظامی مقابل آمریکا را از بین میبرد و بعد از آن میتواند اهداف دیگر خود مانند مذاکره موشکی و امثالهم را دنبال کند اما اتفاقی که افتاد این بود که یک خیزش و انسجام عمومی ایجاد شد و این چیزی بود که دشمن اصلا انتظار آن را نداشت.
این کارشناس مسائل اسراتژیک اضافه کرد: دشمن در این رابطه در واقع نتیجه عکس گرفت و واقعا اگر آنها پیشبینی میکردند با ترور سردار سلیمانی چنین انسجام اجتماعی ایجاد میشود این کار را نمیکردند. به عبارت دیگر دشمن غافل بود که این عملیات سخت بعد دیگری را در حوزه جنگ نرم برای ما زنده خواهد کرد. تلقی دشمن این بود که حاج قاسم سلیمانی نقطه قوت ما است و اگر او را از میان بردارد همه چیز برای ما تمام می شود اما بعدا متوجه شد که اشتباه کرد.
عرباسدی ادامه داد: اگر بعد از شهادت سردار سلیمانی ما به برکت خون او موجهایی برای ضربه زدن به دشمن ایجاد نکنیم این از بیعرضگی ما است. ما باید انتقام بگیریم اما انتقام کور اساسا معقول نیست لذا ما باید در قالب یک نقشه طراحی شده و حساب شده نقطه قوت دشمن را هدف قرار دهیم.
وی بیان کرد: دو جا محل هدفگیری اصلی دشمن است و روی آن تمرکز دارد؛ یکی منطق محاسباتی ما است که دشمن میخواهد مکانیزم محاسباتی ما را مخدوش کند که اگر بتواند چنین کاری بکند در واقع پیروز شده است. یکی هم منطق رفتاری ما یعنی همان سبک زندگی ما است که دشمن تلاش دارد آن را نیز تغییر دهد.
عرباسدی گفت: در واقع نقطه اصلی درگیری ما با دشمن روی نرمافزار فکری فردی یعنی منطق محاسباتی ما و نرمافزار عملی جمعی یعنی سبک زندگی ما شکل گرفته است و ما هم اگر میخواهیم به دشمن ضربه بزنیم دقیقا باید همینجا بایستیم و روی همین دو تمرکز کنیم.
وی اظهار داشت: لذا اگر آمریکا در منطقه حضور دارد او در واقع دنبال تغییر نرمافزار فکری ما است و میخواهد ذهن جوان شیعه را به این سمت ببرد که او بگوید نمیشود با دشمن جنگید و اصلا چرا باید جنگید و از سوی دیگر میخواهد سبک زندگی ما را تغییر دهد.
انتهای پیام/