به گزارش یزد رسا، یک اندیشکده صهیونیستی با اقرار به این واقعیت که نه تنها اوضاع و شرایط تحت کنترل اسرائیل نیست، بلکه به نظر می‌رسد اسرائیل در شرایط سختی قرار گرفته بر این باور است که این رژیم در حال حاضر دو گزینه پیش‌روی خود دارد. اسرائیل یا باید تهدید دائمی از سوی نیروهای حماس را تحمل کند و یا اینکه به منظور خلاصی از نیروهای حماس، ریسک یک عملیات نظامی طولانی‌مدت و دشوار را بپذیرد.

به گزارش اشراف، اندیشکده صهیونیستی«مرکز مطالعات استراتژیک بگین سادات» در گزارشی به قلم «یاکوف آمیدرور»، یکی از اعضا ارشد این اندیشکده به مطالعه و بررسی درگیری‌های اخیر میان رژیم اشغالگر قدس و غزه پرداخته است. نویسنده این گزارش بر این باور است که رژیم صهیونیستی اکنون دو گزینه پیش‌روی خود دارد، اول آنکه طی یک عملیات بسیار گسترده اما پیچیده و دشوار کنترل باریکه غزه را برای همیشه به دست گیرد و این منطقه را از وجود نیروهای حماس پاک کند و دیگر آنکه با تن دادن به توافق آتش‌بس، در آینده شاهد دور جدیدی از درگیری‌ها باشد و راه سومی برای خلاصی از چنین شرایطی وجود ندارد.

■ درباره نویسنده■

سرلشکربازنشسته «یاکوف آمیدرور» تا پایان سال ۲۰۱۳، سمت مشاور امنیت ملی نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و رئیس شورای امنیت ملی را بر عهده داشت. وی پیش از این، به‌عنوان فرمانده دانشکده‌های نظامی «آی دی اف»، وزیر جنگ، و سرپرست بخش تحلیل اطلاعات مرکز اطلاعات نظامی آی دی اف خدمت کرده است.

■ گزینه‌های پیش‌روی اسرائیل در مورد ادامه جنگ با حماس ■

در حال حاضر اسرائیل دو گزینه پیش‌روی خود دارد. اسرائیل یا باید تهدید دائمی از سوی نیروهای حماس را تحمل کند و یا اینکه به منظور خلاصی از نیروهای حماس، ریسک یک عملیات نظامی طولانی‌مدت و دشوار را بپذیرد. در حال حاضر «عملیات تیغه حفاظتی» اسرائیل وارد چهارمین هفته خود شده است، و سؤالی که در اینجا مطرح است این است که آیا اسرائیل باید عملیات نظامی خود را علیه غزه متوقف سازد و یا اینکه عملیات زمینی ارتش خود را با هدف تسلط کامل بر باریکه غزه گسترده‌تر کند. این پرسش مهمی است که هنوز به آن پاسخ داده نشده و به نظر می‌رسد که در طی چند روز آتی باید پاسخ مشخصی به آن داده شود.

■ تلاش‌ها و اقدامات حماس برای پاسخ به حملات چند هفته اخیر اسرائیل ■

حماس دور فعلی درگیری‌ها را با شلیک صدها راکت به اسرائیل آغاز کرد، سپس دامنه آتش خود را گسترش داد و با ارسال هواپیماهای بدون سرنشین و پهپادهای خود به اسرائیل و همچنین راه‌اندازی حملاتی از طریق تونل‌های زیرزمینی به اقدامات خود ادامه داد. شاید حماس موفق شده باشد بیشتر مناطق اسرائیل را زیر آتش خود قرار دهد اما به نظر می‌رسد تلاش‌های حماس با موفقیت چندانی روبرو نشده باشد. در طی این حملات، سه غیرنظامی اسرائیلی به واسطه پرتاب راکت‌های حماس کشته شدند، سی تن از نظامیان و سربازان اسرائیلی در درگیری‌ها کشته شدند و تعدادی نیز مجروح شدند. در مورد میزان خسارات مالی نیز باید گفت میزان خسارات وارده در مقایسه با تولید ناخالص ملی اسرائیل رقم ناچیزی به حساب می‌آید (البته صرف‌نظر از ضربه‌های مالی و معنوی‌ای که خطوط هواپیمایی خارجی با تعلیق موقت پروازهای خود به اسرائیل وارد کردند).

■ حماس با اقدامات اخیر خود اسرائیل را به چالش کشانده است ■

شاید سخت‌ترین جنبه اتفاقات و درگیری‌های چند هفته اخیر این موضوع باشد که اکنون نه تنها اوضاع و شرایط تحت کنترل اسرائیل نیست، بلکه به نظر می‌رسد اسرائیل به اجبار در شرایط دشواری قرار گرفته است. قبول این موضوع بسیار دشوار است که سازمان کوچکی مانند حماس که از نظر قدرت و توان نظامی جزء یکی از ضعیف‌ترین دشمنان باقی‌مانده اسرائیل محسوب می‌شود، قادر است قوی‌ترین نیروی نظامی خاورمیانه را بدون هیچ نشانه‌ای از خستگی این چنین به چالش بکشاند. بسیاری از کشورهای منطقه این امر را به منزله موفقیت نیروهای حماس می‌دانند.

از سوی دیگر نیز اسرائیل در این مدت پاسخ بسیار پرقدرتی به حملات حماس داده است. نیروی هوایی اسرائیل با استفاده از سلاح‌های بسیار دقیق خود، هزاران تن مواد منفجره را در باریکه غزه فرو ریختند.

■ اسرائیل در حال بررسی ابعاد گوناگون انجام عملیات گسترده زمینی به باریکه غزه است ■

از زمان شروع تهاجم و عملیات نظامی زمینی، چگونگی برخورد و مقابله با تونل‌های زیرزمینی حماس یکی از مسائل اصلی پیش روی اسرائیل بوده است. تصمیم‌گیرندگان عرصه سیاسی و نظامی اسرائیل نیز از پیچیدگی‌های چنین تهدیدی و همچنین دشواری‌های پیش‌رو برای مقابله با آن به خوبی آگاه هستند.

همزمان با اینکه عملیات هوایی ادامه پیدا کرد و از طرفی نیز حماس پیشنهاد آتش‌بسی که اسرائیل با آن موافقت کرده بود را رد نمود، دوباره فرصت انجام عملیات زمینی دشوار اما ضروری ظاهر گشت (به‌خصوص با توجه به مشروعیتی که مجامع بین‌المللی به اقدامات اسرائیل داده بودند). این در حالی است که میزان تلفات احتمالی در ارتش اسرائیل (IDF) و همچنین میزان تلفات پیش‌بینی‌شده فلسطینیان (از زمانی که حماس مانع از ترک شهروندان فلسطینی از مناطقی شد که در آنجا در حال حفر تونل بودند این آمار افزایش یافته است) هر دو مدنظر قرار داده شده‌اند.

■ یکی از چالش‌های پیش‌روی اسرائیل در عملیات زمینی تونل‌های زیرزمینی حماس است ■

عملیات زمینی نیروهای دفاعی اسرائیل که به لحاظ جغرافیایی بسیار محدود است، تنها با یک هدف انجام می‌شود و آن هم پیدا کردن و نابودی تونل‌هایی است که از نوار غزه آغاز شده و به اسرائیل می‌رسند. با اینکه این عملیات از نظر مقیاس محدود است اما عملیات بسیار دشواری محسوب می‌شود، چرا که این امر مستلزم کنترل کامل نواحی آزاد و باز میان منطقه مرزی فلسطینیان و همچنین مناطق شهری حومه آن است. در عین حال نیز کنترل مناطقی که دالان‌های وردی به تونل‌ها در آنجا قرار گرفته است را باید حفظ نمود و از طرفی نیز در برابر دشمن بسیار آماده، مسلح و مقتدر در درون مناطق شهری مقابله کرد.

ارتش اسرائیل با وجود خسارات وارده در حال دستیابی به اهداف عملیاتی خود است. ارتش اسرائیل تاکنون موفق شده ده‌ها تونل زیرزمینی را پیدا کند و با احتیاط تمام به دنبال یافتن بقیه تونل‌ها و همچنین نابودی تونل‌هایی است که آنها را تحت کنترل خود درآورده‌اند. اسرائیل با استفاده از اقدامات مناسبی توانسته از نفوذ نیروهای حماس به خاک اسرائیل جلوگیری کند. از طرف دیگر با استفاده از سیستم «گنبد آهنین» اسرائیل (سیستم سپر دفاع موشکی اسرائیل)، ارتش اسرائیل موفق شده است از هرگونه موفقیت نیروهای حماس و متحدانش جلوگیری کنند. ناتوانی حماس به واسطه تخریب بی‌سابقه زیرساخت‌های این نیروها در نوار غزه و همچنین انزوای بین‌المللی آنها دوچندان گشته است.

■ دستاوردهای حماس در درگیری‌های اخیر با اسرائیل ■

با این حال هنوز هم، حماس به زانو درنیامده است و عوامل و نیروهای حماس به عملیات خود و پرتاب موشک به سوی خاک اسرائیل ادامه می‌دهند. تاکنون حماس با اقدامات خود توانسته شرایطی را ایجاد کند که شرکت‌های پروازی خارجی پروازهای خود را به فرودگاه بین‌المللی «بن‌گوریون» اسرائیل به طور کامل لغو کنند. سربازان و نیروهای حماس مصرانه در حال مبارزه هستند تا از تونل‌هایی که هنوز به دست ارتش اسرائیل نیفتاده است محافظت کنند و از طرفی هم موفق شده تا تلفات و مجروحینی را در ارتش اسرائیل بر جای گذارد.

■ نگاهی به پیشینه درگیری‌های میان حماس و اسرائیل در چند سال اخیر■

در طول این سال‌ها باریکه غزه همچنان به عنوان کانون مناسبی برای گروه‌های تروریستی بوده است، اما از سال ۱۹۶۷ یعنی درست در زمان جنگ شش‌روزه که اسرائیل توانست کنترل نوار غزه را از دست حماس خارج کند تا سال ۱۹۹۳ یعنی در زمان انعقاد توافق اسلو، نیروهای حماس هیچ‌گاه اسرائیل را مورد حملات موشکی خود قرار نداده بودند.

توان‌آتش و قدرت نظامی غزه پس از اجرای توافق اسلو در سال ۱۹۹۵ و پس از خروج ارتش اسرائیل از مناطق فلسطینیان افزایش چشمگیری یافت. پنج سال بعد از این توافق، حملات گردان‌های عزالدین قسام (شاخه نظامی حماس) به مناطق جنوبی اسرائیل آغاز شد. یک دهه بعد اسرائیل با اجرای طرحی با نام «خروج از غزه» در سال ۲۰۰۵‌ به باریکه غزه اجازه داد تا به منطقه صحرای سینا بپیوندد، منطقه‌ای که علیرغم تمام این اتفاقات خود به عنوان کانون حضور تروریست‌ها قلمداد می‌شود. حماس بدون هیچ اتلاف وقتی کنترل نوار غزه را به دست گرفت و با وجود اینکه گروه‌های دیگری از جمله گروه «جهاد اسلامی» که از سوی ایران حمایت می‌شود نیز در این منطقه حضور دارند، اما هیچ یک از این گروه‌ها با رهبری حماس مخالفت نکرده‌اند.

■ حماس از فن‌آوری و تجهیزات مورد نیاز برای تولید تسلیحات برخوردار است ■

تاکنون مقادیر بسیار عظیمی از تمامی انواع تسلیحات و مهمات با همکاری ایران و حزب‌الله به غزه ارسال شده است. این روند پس از سرنگونی رژیم معمر قذافی در لیبی شتاب بیشتری به خود گرفت و موجب شد نیروهای حزب‌الله لبنان به عنوان تأمین‌کننده اصلی سلاح‌های پیشرفته و مهمات برای حماس تبدیل شود.

از دست دادن کنترل بر گذرگاه‌های میان صحرای سینا و نوار غزه موجب شد کارشناسان تسلیحاتی و فن‌آوری‌های جدید به غزه را یابند، از طرف دیگر نیز این روند با قاچاق ماشین‌آلات تولید تسلیحات و مواد ضروری تشدید شد. در نتیجه این امر، در حال حاضر نیروهای تروریستی در غزه این توانایی را به دست آورده‌اند که به صورت مستقل به تولید موشک‌های دوربرد و تسلیحات دیگری نظیر پهپاد (هواپیماهای بدون سرنشین) بپردازند.

■ در حال حاضر اسرائیل با موقعیت دشواری روبروست ■

در حال حاضر اسرائیل با جنگ بسیار دشواری روبروست. در طی سال‌های اخیر نیروهای حماس موفق شدند با ایجاد یک سیستم پیچیده و پیشرفته موشکی، مناطق اسرائیل را برای مدت زمان طولانی زیر آتش راکت‌های خود قرار دهند و از طرف دیگر نیز تونل‌های زیرزمینی پرپیچ‌وخم حماس امتیاز قابل‌توجهی برای آنها در مقابل هرگونه تهاجمی محسوب می‌شوند.

■ انجام عملیات گسترده برای تهاجم به غزه امری پیچیده و دشوار است ■

درحال‌حاضر زمان آن فرارسیده که به یک سؤال واقعی و بسیار مهم پاسخ داده شود. سؤالی که در اینجا مطرح است این است که آیا اسرائیل باید همچنان به قبول تهدیدات از سوی حماس ادامه دهد. این وضعیت درست مانند شرایط فردی است که به بیماری مزمنی مبتلاست و با عوارض روزانه ناخوشایند و غیرقابل‌تحمل آن روبروست و از طرفی نیز هرچند سال یکبار نیازمند یک درمان بسیار دشوار است. اما گزینه دیگر پیش‌روی اسرائیل آن است که به عملیات بسیار پیچیده و دشواری تن دهد که با وجود اینکه بسیاری از عوارض و پیامدهای چنین تهدیدی را از بین خواهد برد، اما نیازمند یک دوره نقاهت بسیار طولانی خواهد بود.

می‌توان شرایطی را ایجاد نمود که باریکه غزه از هرگونه راکت و موشک عاری شود، درست همانطور که اسرائیل چنین شرایطی را در کرانه باختری رود اردن و «منطقه یهودا و شومرون» ایجاد کرد. اما با این حال چنین اقدامی مستلزم آن است که عملیات و مانور زمینی بسیار پیچیده و دشواری برای به دست‌گیری کنترل باریکه غزه صورت بپذیرد، این امر نیز بدون شک تلفات بسیار زیادی را برای اسرائیل به همراه خواهد داشت. تعداد تلفات بسیار بالای ارتش اسرائیل در عملیات زمینی اخیر خود شاهدی بر این امر است.

■ انجام اقدامات نظامی گسترده خشم مجامع بین‌المللی و رهبران جهانی را به همراه خواهد داشت ■

از سوی دیگر چنین عملیاتی ممکن است موجب تحریک افکار عمومی و مجامع بین‌المللی شود و از طرفی نیز خشم رهبران جهانی را در پی داشته باشد، رهبرانی که تاکنون از تمامی اقدامات اسرائیل حمایت و پشتیبانی کرده‌اند. البته مسلم است که غلبه بر باریکه غزه به تنهایی کافی نخواهد بود و ارتش اسرائیل و همچنین سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل «شین‌بت» نیز باید زیرساخت‌های اطلاعاتی که پس از توافق اسلو و طرح «خروج و عقب‌نشینی از غزه» از بین رفتند را بازسازی کنند. در این میان نیز ارتش اسرائیل (IDF) باید شمار بسیار زیادی از نیروهای خود را به منظور غیرنظامی کردن باریکه غزه، دستگیری نیروهای حماس و نابودی نیروهایی که حاضر به تسلیم نیستند در این منطقه مستقر کند. در نهایت اینکه اسرائیل از این طریق خواهد توانست درست مانند دوران قبل از عقب‌نشینی نیروهای ارتش اسرائیل از مناطق شهری باریکه غزه در سال ۱۹۹۵ کنترل باریکه غزه را به طور کامل به دست گیرد.

چنین اقدامی تنها به یک معنا خواهد بود؛ ارتش اسرائیل خواهد توانست با نظر خود نیروهای نظامی‌اش را به سراسر غزه اعزام کند (در این حین لزومی ندارد که نیروهای ارتش اسرائیل در تمامی مناطق حضور داشته باشند) و در نتیجه قادر خواهند بود در صورت نیاز آزادانه در سراسر غزه به عملیات نظامی مورد نظر خود بپردازند.

■ اسرائیل به دنبال غیرنظامی کردن غزه و نابودی کامل نیروهای حماس است ■

روند غیرنظامی کردن باریکه غزه و همچنین دستگیری عوامل و نیروهای حماس می‌تواند از شش ماه تا یک سال به طول بینجامد و اسرائیل در این مدت باید منتظر درگیری‌های بسیار شدید و میزان تلفات بسیار زیادی باشد. حماس نیز در نهایت توانایی خود را به منظور مبارزه با ارتش اسرائیل از دست خواهد داد و کنترل فعلی خود را بر روی باریکه غزه و مناطقی مانند کرانه باختری رود اردن از دست خواهد داد.

اطلاعات ارتش اسرائیل نیز می‌تواند در زمینه تسهیل فرآیند دستگیری نیروهای حماس و همچنین اقدامات پیشگیرانه بسیار مؤثر واقع شود. تا زمانی که ارتش و نیروهای اسرائیل در این مناطق حضور داشته باشند، میزان دشواری و خطرات احتمالی بسیار کاهش می‌یابد و قابلیت‌ها و توانایی‌های نیروهای حماس نیز تا حد بسیار زیادی محدود خواهد شد. حتی اگر نیروهای حماس در این مدت موفقیت‌هایی را هم به دست آورند، قطعاً این امر موقتی و محدود خواهد بود. تنها زمانی که تمامی این اقدامات انجام شود، می‌توان گفت که دیگر موشک و راکتی از سوی نوار غزه به اسرائیل شلیک نخواهد شد.

■ اسرائیل تدابیر سیاسی خاصی را نیز برای کنترل باریکه غزه در نظر گرفته است ■

باید در نظر داشت که معضل نظامی خود با دشواری و پیچیدگی‌های بسیاری همراه است. اما این معضل می‌تواند به واسطه یک معضل سیاسی وخیم‌تر شود. موضوعی که در اینجا مطرح است این است که با فرض اینکه نیروهای ارتش اسرائیل مأموریت خود را در غزه به پایان برسانند، چه کسی مسئولیت کنترل باریکه غزه را به عهده خواهد گرفت. مسلماً ارتش اسرائیل قادر به ترک باریکه غزه نخواهد بود، چرا که به محض خروج از منطقه احتمال ظهور نیروها و گروه‌های جدید و افراطی‌تر از حماس افزایش می‌یابد. اوضاع و شرایط کنونی خاورمیانه به گونه‌ای است که یک خلأ بلافاصله با عناصر و عوامل اسلام‌گرایان افراطی پر می‌شود، و اسرائیل نیز طبیعتاً اجازه چنین اتفاقی را نخواهد داد.

شاید به همین خاطر اسرائیل مجبور شود «دولت مدنی» پیش از توافق اسلو را به منظور کنترل باریکه غزه و جمعیت ۱٫۷ میلیونی این منطقه دوباره تثبیت و برقرار سازد. این امر مسئولیت اجرائی، اقتصادی و سیاسی زیادی را به همراه دارد اما علیرغم تفاوت‌های ناشی از گذشت زمان ما توانستیم آن را در طول ۲۸ سال یعنی بین سال‌های ۱۳۴۶ تا ۱۹۹۵ با موفقیت انجام دهیم. اگرچه این حرکت دشوار خواهد بود اما امکان‌پذیر است و نتایج ملموسی را با خود به همراه خواهد داشت. این اقدام پرتاب راکت و موشک از سوی غزه به اسرائیل را متوقف خواهد کرد و به حفر و ایجاد تونل‌های زیرزمینی که تهدیدی برای اسرائیل به شمار می‌آیند پایان خواهد داد.

■ عملیات نظامی اسرائیل قطعاً تلفاتی را برای دو گروه درگیر به همراه خواهد داشت ■

یک عملیات نظامی با چنین مقیاسی قطعاً تلفات غیرنظامی بسیاری را در باریکه غزه به همراه دارد. یکی دیگر از نتایج چنین عملیاتی این است که اسرائیل با کنترل کامل غزه جان بسیاری از شهروندان فلسطینی را نجات خواهد داد، چراکه عملیات نظامی ارتش اسرائیل در این منطقه در مقایسه با درگیری‌های نظامی مختلف در طول سالیان متمادی تلفات بسیار کمتری را در پی خواهد داشت.

علیرغم وجود انتقادات بسیار تند مجامع بین‌المللی در طول تهاجم به غزه و غیرنظامی‌کردن این منطقه، این تغییر ممکن است شرایط آسان‌تری را برای اسرائیل به وجود آورد. با این وجود اسرائیل تاکنون نتوانسته حتی به‌رغم خروج و عقب‌نشینی کامل نیروهایش از باریکه غزه خود را از اتهام «اشغال» این مناطق مبرا کند. جامعه بین‌المللی نیز اسرائیل را به واسطه کشتار غیرنظامیان در عملیات نظامی پیشین و همچنین وضعیت کنونی محکوم کرده و مورد انتقادات شدیدی قرار داده است.

■ گزینه دیگر اسرائیل قبول پیشنهاد آتش‌بس است ■

گزینه دیگر بازگشت به توافق آتش‌بسی است که به واسطه عملیات «ستون دفاعی» (جنگ هشت‌روزه اسرائیل و غزه) در سال ۲۰۱۲ و همچنین توافقی صورت گرفته در پایان عملیات «کست‌لید یا سرب گداخته» در سال ۲۰۰۸ به دست آمد، و به آن معناست که این توافق تا زمانی ادامه می‌یابد که تمامی تونل‌ها به سرعت منهدم شوند. اسرائیل برای دستیابی به یک توافق آتش‌بس باید همزمان امتیازاتی را به طرف مقابل بدهد (به‌ویژه امتیازات اقتصادی) و این توافق در قالب مذاکراتی خواهد بود که به طور همزمان با تلاش اسرائیل برای هدف قرار دادن زیرساخت‌های حماس و از سوی دیگر تلاش حماس برای بمباران موشکی اسرائیل صورت می‌گیرند.

■ قبول توافق آتش‌بس برای هر دو طرف امتیازاتی را به همراه خواهد داشت ■

چنین توافق آتش‌بسی به حماس اجازه می‌دهد تا مجدداً کنترل باریکه غزه را به طور کامل به دست گیرد و قابلیت‌های نظامی خود را نیز برای جنگ‌های آتی بازسازی نماید و به محض آنکه احساس کند توان نظامی پیشین خود را بازیافته درگیری‌ها را آغاز خواهد کرد. مسلماً حماس مانند گذشته دیگر قادر نخواهد بود به آسانی زیرساخت‌های آسیب‌دیده خود را بازسازی نماید و قابلیت‌های سابق خود را به دست آورد. حکومت «عبدالفتاح السیسی» در مصر این امر را برای حماس دشوار می‌کند، اما این فرآیند یک تغییر مهم نیز در خود دارد. اسرائیل بدون شک از این زمان استفاده خواهد کرد تا قابلیت‌ها و توانایی‌هایی خود را بهبود بخشد (درست مانند زمانی که گنبد آهنین اسرائیل پیش از عملیات تیغه حفاظتی مورد بازسازی قرار گرفت و به روز رسانی شد). اما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که این حماس است که تعیین می‌کند چه زمانی قابلیت‌ها و توانایی‌هایی هر دو طرف به بوته آزمایش گذاشته شوند.

من معتقدم با توجه به میزان خسارات وارده به حماس، محدودیت‌های ایجادشده از سوی مصر و همچنین انزوای بین‌المللی این گروه بازسازی و احیای دوباره یک فرآیند بسیار دشوار و طولانی را می‌طلبد. در نتیجه این موضوع آتش‌بس (حتی بدون عملیات نظامی ارتش اسرائیل به منظور اقداماتی فراتر از تخریب تونل‌های حماس) طولانی‌تر خواهد شد. آرامش حاصل از آتش‌بس نیز موقتی خواهد بود.

■ سایر گزینه‌های پیش‌روی اسرائیل مبنای عملی درست و قطعی نخواهند داشت ■

متأسفانه این دو گزینه تنها گزینه‌های واقع‌بینانه موجود هستند. گزینه اول انجام یک عملیات نظامی طولانی‌مدت و دشوار به منظور پایان دادن به حملات راکتی حماس است و گزینه دوم نیز قبول آتش‌بس که به دور جدیدی از درگیری و خشونت‌ها در آینده خواهد انجامید. سایر گزینه‌های دیگر نظیر «قطع آب و برق و جلوگیری از ارسال مواد غذایی» و یا «انجام مذاکره، ارائه کمک‌های مالی و تقویت موقعیت و جایگاه محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین» به‌هیچ‌وجه عملی نخواهند بود و بر مبنای واقعیاتی که اسرائیل باید با توجه به خود و با توجه به جهان با آنها روبرو شود قرار ندارد.

این پیشنهاد‌ها راه به جایی نخواهند برد و نمی‌توانند موجب موفقیت ما شوند و تنها ما را به سوی مشکلی که به آن اشاره شد سوق می‌دهند. کمک مالی به فلسطینیان مهم است و حماس این موضوع را به عنوان پیش‌شرط قبول آتش‌بس عنوان کرده است و اسرائیل نیز باید این روند را تسهیل کند، اما این موضوع هیچ‌چیزی را در دشمنی حماس با اسرائیل تغییر نمی‌دهد.