ID : 19556497
مصائب عارف؛

حکم ممنوع المقامی برای سیاست‌مدار یزدی از سوی تصمیم‌گیرندگان اصلاحات!


محمدرضا عارف که در راس نهاد تصمیم‌ساز انتخاباتی اردوگاه چپ‌نشینان قرار گرفته بود، زبان به «گلایه» و «شکوه» از یارانش گشوده است. تصمیم‌گیرندگان چپ‌نشین به تحریک کارگزاران ، او را «بازمانده همیشگی» و «ممنوع‌المقام ازلی» می‌دانند.

به گزارش یزد رسا، طلسم انصراف از انتخابات مرد «ساکت» و «کتوم» اصلاحات شکست؛ محمدرضا عارف سرانجام پس از چندین بار انصراف اختیاری و اجباری در هفتم اسفند 1394 مسیر سیاست‌ورزی خود را به بهارستان تغییر داد و با رای اول تهران راهی مجلس شورای اسلامی شد. اما طلسم های دیگری نیز در این انتخابات شکست، محمدرضا عارف که در راس نهاد تصمیم‌ساز انتخاباتی اردوگاه چپ‌نشینان سیاست کشور قرار گرفته بود، زبان به «گلایه» و «شکوه» از یارانش گشوده است تا اولین «انصرافی» ریاست مجلس شورای اسلامی نباشد زیرا تصمیم‌گیرندگان چپ‌نشین به تحریک حزب کارگزاران سازندگی او را «بازمانده همیشگی» و «ممنوع‌المقام ازلی» می‌دانند.


1. انصراف از انتخابات ریاست جمهوری 1392

«تمامی بزرگان چپ مخالف بودند. می‌گفتند نیا! چون نمی‌توانی کاری بکنی. سقف خواسته‌های دوستان ما این بود که کسی رئیس جمهور شود که ما در همین سطح و با همین نهادهایی که داریم، تحمل شویم و برخورد بیشتری صورت نگیرد. اما من نمی‌توانستم تحمل کنم که سقف خواسته‌های اصلاحات این‌قدر پایین باشد.»[1] روایت محمدرضا عارف پس از دو سال از مخالفت‌های گسترده بزرگان چپ نسبت به حضورش است اما گویا از «تصمیم اصلی» بزرگان چپ برای «انتخابات 1392» خبر نداشت. تصمیم انصراف میان محمدرضا عارف و حجت‌الاسلام روحانی به قضاوت «نظرسنجی‌ها» سپرده شد. عباس آخوندی از اعضای ستاد انتخاباتی حجت‌الاسلام روحانی نتایج نظرسنجی ها را این گونه بیان می‌کند: «آرای آقای روحانی، حدود یک و نیم برابر آرای آقای عارف بود.»[2] اما محمد رضا عارف پس از گذشت دوسال از «نظرسازی‌ها» گلایه می‌کند و گفت: « من در سال 92 در شرایطی کنار رفتم که نتیجه نظرسنجی‌هایی که به دستم رسیده بود، نشان می‌داد می‌توانم پیروز شوم. کاری به نظرسازی‌ها ندارم اما نظرسنجی‌ها نشان می‌داد می‌توانم پیروز شوم. افتخار می‌کنم راحت از قدرت گذشتم.»[3]

گلایه‌ها نسبت به انصراف اجباری عارف تنها به ایشان ختم نشد؛ حمیده مروج، همسر محمدرضا عارف، برای اولین بار پس از دو سال لب به گلایه‌گویی گشود و در پاسخ به این سوال آیا شایعه ناراحتی شما پس از انصراف آقای عارف از انتخابات سال 92 صحت دارد؛ اظهارداشت: «بله. چون از ابتدای حضور آقای عارف در عرصه فعالیت سیاسی همیشه مورد مشورت ایشان بودم و در جریان انتخابات 92 شرط من برای حضور در کنار ایشان و کمک و حمایتم از ایشان، عدم انصراف از انتخابات بود. در آن زمان نظر بسیاری بر این بود که اصولاً اردوگاه اصلاحات نامزدی در انتخابات نداشته باشد؛ اما خب در نهایت همه از جمله خود آقای عارف به حضور فردی از اردوگاه میانه رضایت دادند..... ؛ اما از نظر من در سال 92 ایشان از شانس بالایی برای پیروزی برخوردار بودند و من نیز بنابر موقعیت شغلی خودم بعینه می‌دیدم که پس از انصراف ایشان عده ای گریستند. به یاد دارم کسی از روستایی در شمال ایران با من تماس گرفت و گفت چرا آقای دکتر انصراف دادند. تمام روستای ما می‌خواستند به ایشان رأی بدهند؛ حتی پسر جوانی از شیراز گفته بود من پس از انصراف آقای دکتر سه روز از خانه بیرون نیامدم؛ چون ایشان امیدی برای جوانان بودند. از سوی دیگر من به دلیل اینکه استاد دانشگاه هستم، می‌دیدم حضور ایشان امیدی برای جوانان بود.»[4]

اما محمدرضا عارف در پیام انصراف اجباری خود نامی از حجت‌الاسلام روحانی نبرد تا همچنین یاران روحانی از عدم اعلام رسمی کناره‌گیری عارف به نفع حجت‌الاسلام روحانی ناراحت هستند به نحوی که حجت‌الاسلام علی یونسی،دستیارویژه رییس جمهور و اعضای برجسته ستاد انتخاباتی حجت‌الاسلام روحانی، اظهار داشت: «انصراف آقای عارف دیرهنگام اعلام شد و اشاره‌ی به حمایت از آقای روحانی نداشتند»[5]

2. «بازمانده»، «امنیتی» و «بدلی» القاب اهدایی اصلاحات به عارف

«من خیلی فحش خوردم. انگ‌هایی به من زدند که سابقه نداشت. اتهام اصلاح‌طلب بدلی به من زدند. حتی گفتند امنیتی‌ها به تو گفته‌اند که کاندیدا شوی!»[6] گلایه‌های پس از پیروزی محمدرضا عارف رنگ صراحت پیدا کرده است؛ مرجع ضمیر سخنان او چه کسانی هستند؟!

آن هنگامی که عارف عزم حضور در انتخابات ریاست جمهوری 92 را گرفت؛ طیفی از اصلاح‌طلبان که تحریم انتخابات را زمزمه می‌کردند یا دنبال نامزدی دیگر بودند، از عارف به‌عنوان «اصلاح‌طلب بدلی و قلابی» و «تحریک‌شده نهادهای امنیتی» یادکردند؛ خطی که سعید حجاریان پس از ظهور حزب ندای ایرانیان که قصد آسیب شناسی اصلاحات داشت، مجدد تکرار شد.

برچسب‌زنی برای حاشیه‌نشینی سیاسی عارف به همین القاب ختم نشد؛ نشریه آسمان، از نشریات نزدیک به حزب کارگزاران سازندگی، پس از کامیابی حجت‌الاسلام روحانی با نادیده گرفتن ایفا نقش نامزد انصرافی اصلاحات جایگاه سیاسی محمدرضا عارف را نه «فرمانده» بلکه «بازمانده» توصیف کرد که از سوی اصلاح‌طلبان جدی گرفته نمی‌شود.[7]

3. ریاست با شروط کارگزاران سازندگی

محمدرضا عارف با سختی ردای ریاست مهم‌ترین نهاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان را پوشید؛ حزب کارگزاران سازندگی اولین و مهم‌ترین مخالف ریاست معاون اول دولت اصلاحات بر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات بودند؛ آنان در جلسه کاخ سعدآباد تصمیم بر استیلا بر جریان اصلاحات را گرفته بودند؛رييس شوراي مركزي حزب کارگزاران سازندگی در این دیدار حزبی اظهار داشت« كارگزاران داراي دو ويژگي مثبت است؛ نخستين ويژگي آن كار حزبي قوي است. اين حزب در اين امر تجربيات خوبي دارد. دومين ويژگي هم ارتباط و نزديكي آن به دولت است. كارگزاران تا پيش از اين تلاش مي‌كرد كه نقش ميانجي را در معادلات سياسي ايفا كند. به نظر مي‌رسد كارگزاران امسال بايد اين نقش را بيش از پيش ايفا كند. زيرا امسال سال انتخابات است. اگر مجلس خوبي شكل نگيرد كار دولت ناتمام خواهد بود.»[8] و این نهاد انتخاباتی با ریاست عارف به منزله رد ایده کارگزارانی بود.

بر همین اساس کارگزارانی‌ها برای محمدرضا عارف «شرط‌گذاری» کردند و فضای مانور سیاسی وی را مشخص کردند؛ نشریه صدا ارگان حزب کارگزاران سازندگی به عارف خاطر نشان می‌کند که باید ابتدا جایگاه خود را بشناسید و بداند جایگاه وی «موقتی» است و یکی از اعضای کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی با تاکید بر «موقتی بودن» نوشت: «ساختار خود را «موقتی و مقطعی» (فعلا: انتخابات مجلس دهم) می داند و پس از آن نیز خود به خود منحل می شود یا به اشکال دیگری ارتقا می یابد»[9] و همچنین باید در گام دوم «توجه به روند چارچوب ها و مناسبات درون جبهه‌ای است. عارف در این مرحله کار دشوارتری نسبت به مرحله اول دارد. چرا که او برخلاف اکثریت قریب به اتفاق اعضای شورایعالی اصلاح‌طلبان جایگاه دبیرکلی یا عضویت ارشد در یکی از احزاب و گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب را ندارد و انتخاب او به عضویت هیئت رئیسه شورای‌عالی هم، مبتنی بر جایگاه و موقعیت شخصی او و احترام ناشی از فداکاری در انتخابات ریاست جمهوری بوده است.»[10]

پس از آن نوبت به تقلیل رفتار عارف از عامل «پیروزی» حجت‌الاسلام روحانی به یک «عقلانیت» تشکیلاتی بود تا از این طریق بهانه سهم‌خواهی و جبران ایثار گذشته از سوی یاران عارف منتفی شود و در همین راستا عطریانفر در گفت‌وگو با هفته‌نامه مثلث می‌گوید: «چیزی که از اردوگاه اصلاح‌طلبی و مشخصا در جریان کارگزاران مورد تاکید قرار داشت این بود که سرنوشت و سرشت انتخابات پارلمانی با آنچه درگذشته پیرامون انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 رخ داد دو ماهیت جداگانه دارد و از یک جنس نیست. سخن این بود که به حساب اینکه درگذشته عقلانیت جناب آقای عارف به موفقیت آقای روحانی کمک کرد آیا این گام عقلانی جناب آقای عارف امتیاز، مزیت و یک حق اولویتی برای آن عزیزان در انتخابات مجلس شورای اسلامی فراهم می‌کند؟ ما صحبت‌مان این بود که خیر، آن پدیده و پرونده تمام شد و در پرونده جدید باید از نو و متناسب با اقتضائات دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی برنامه‌ریزی کرد.»[11]

4. انصراف اجباری مجدد از صدارت بهارستان / ممنوع‌المقام ازلی و دائمی عارف

اما همین داستان «تحقیر» عارف از سمت اصلاح‌طلبان به همین جا ختم نمی‌شود؛ او در چینش لیست انتخاباتی اصلاح‌طلبان مخالف حضور اصولگرایان همسو با دولت یازدهم بود و صراحتا در گفت‌وگوهای رسانه‌ی این نظر را بیان می‌کرد اما تصمیم‌گیران حضور آنان را بر نظر عارف ترجیح دادند تا محمدرضا عارف در دیداری حضوری با رئیس دولت اصلاحات، از وی به‌دلیل حمایتش از حامیان علی لاریجانی به‌شدت انتقاد کرده، وی معنای حضور افرادی همچون کاظم جلالی و به‌طور کل رویکرد اصلاح‌طلبان را ترجیح علی لاریجانی بر عارف به‌ویژه در ایام پساانتخابات و رقابت‌ها بر سر ریاست مجلس می‌داند اما با این حال پاسخ مثبتی نسبت به خواسته‌های خود دریافت نکرده است.[12]

محمدرضا عارف همان طور که پیش‌بینی می‌کرد؛ رقیب آیت‌الله‌زاده‌اش راست‌نشین سپهر سیاست از وی در میان همقطارانش محبوب‌تر است و او باز هم باید «انصراف اجباری» بدهد؛ به نحوی که ارگان حزب کارگزان سازندگی تکلیف وی را مشغول کرد و پیرامون چشم‌انداز سیاسی، سیاستمدار گلایه‌مند اصلاحات نوشت: «شاید نیاز باشد عارف ایثاری را که در بهار 92 صورت داد؛ دیگر بار در بهار 95 تکرار کند...حکم ازلی برای عارف هم ممنوع المقامی باشد. او باید باده قدرت را به لب رساند، اما ننوشد تا در عوض، بتواند جرعه ای یا باریکه ای آب به لب لشکر تشنگان برساند. عارف در بهار 92 جام را ننوشید و به روحانی سپرد. شاید این بار، حکم ازلی این باشد که جام را به رقیبی فیلسوف بسپارد.»[13]


[1] ویژه نامه نوروزی روزنامه اعتماد، گفت وگو با محمدرضا عارف ، صفحه 25

[2] ویژه نامه روزنامه ایران، سه شنبه 13 مرداد 1394 ، صفحه 57

[3] ویژه نامه نوروزی روزنامه اعتماد، گفت و گو با محمدرضا عارف ، صفحه 31

[4] جامعه پویا، شماره هفتم ، صفحه 24

[5] ویژه نامه روزنامه ایران، سه شنبه 13 مرداد 1394، صفحه 53

[6] ویژه نامه نوروزی روزنامه اعتماد، گفت وگو با محمدرضا عارف ، صفحه 25

[7] http://www.yjc.ir/fa/news/4738973

[8] http://etemadnewspaper.ir/Default.aspx?NPN_Id=127&pageno=7

[9] هفته نامه صدا ، محمد قوچانی، «عارف چگونه باید بیاید» ، شماره 57 ، صفحه 6

[10] محمد جواد روح ، هفته نامه صدا ، شماره 56 ، 25 مهر 1394 ، صفحه 39

[11] http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/09/07/929266

[12] http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/12/04/1009269

[13] ویژه نامه نوروزی صدا، محمد جواد روح، «عارف یا فیلسوف» ، صفحه 178
 




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.