یزد رسا؛ نمی دانم چرا وقتی کلمه مذاکره را می شنویم ذهنمان به صورت نا خود آگاه به سمت امریکا می رود؛ واقعا چرا؟ شاید به خاطر همان دغدغه های کاذبی است که برای ما به وجود آوردند ! آری گاهی بعضی از چیزها را وقتی زیاد تکرار شود نیاز کاذب می آورد(البته نه همه چیز...)به طور کلی ایران برای مذاکره با امریکا (کلا با همه کشورها)فی نفسه مشکلی ندارد , چون نفس مذاکره فی نفسه بد نیست.

اما وقتی  می خواهیم با دشمنان (امریکا) خود مذاکره کنیم باید ملاحظاتی در نظر گرفته شود که من در این مقاله بر آن شدم ملاحظاتی که باید ما در مذاکره با دشمنان خود داشته باشیم را بنویسم که ان شا الله مورد قبول حق تعالی قرار گیرد:

1-    همیشه باید در نظر داشته باشیم دشمن , دشمن است ؛ توجه داشت با چه کسی طرف هستیم (مخاطب شناسی مهم است) مشکل بعضی از ما ها این است که امریکا دشمن بر نمی شماریم. اگر بخواهیم دشمن بودن امریکا با ایران ثابت کنیم خیلی راحت از نظر عقلی می شود استدلال کرد که امریکا دشمن است ؛چرا؟ به دلیل مسدود کردن حسابهای مالی ما ، تحریک ضد انقلاب، اقادم به کودتاهای مختلف ، قطع خرید نفت، حمله نظامی به طبس ، تحریم اقتصادیو...(اگر بخواهیم جنایات دشمنی ها وتقابل امریکا با ایران بنویسم نمی دانم چندین صفحه را باید بنویسم) .

بعضی ها هم که امریکا پلیس و ژاندارم دنیا می دانند  و میگویندبعضی از چیزها  وکارهای امریکا بستگی به تئوریسین های  امریکایی دارد  و میگویند مقتضای حال امریکا است و این می شود که برد گی مدرن به وجود می آید و اینها خود را روشنفکر (البته همان روشنفکران  غربزده هستند) می دانند  و نمی دانند روشنفکری لازمه اش حق طلبی و روشن بینی و تکیه بر استدلال و منطق است .

امروز 34سال است که هرگاه نام "دشمن" برده می شود ذهن ملت ایران متوجه دولت امریکا می شود،خوب است دولتمردان آمریکا به این نکته توجه کنند و این را بفهمند که ملت ایران در طول سی و چند سال چیزهایی دیده است ؛ مراحلی را گذرانده است که تا می گویند دشمن ذهن ملت ایران متوجه آمریکا می شود.

بنابراین دشمن ، دشمن است و در اینجا نباید حُسن ظن ما گُل بکند.

2-    مذاکرات در عرف دیپلماسی بر مبنای تبادل نظر نیست بلکه به معنی داد وستد  ومعامله است .یعنی یک امتیاز بدهی و یکی بگیری و یعنی همان اندازه که می دهی به همان اندازه بگیری ؛نه فقط بدهی و نه کمتر بگیری .

3-    امریکایی ها وقتی حرف می زنند میگویند "جامعه جهانی " اسم چندتا کشور را گذاشتند "جامعه جهانی " که رأس آنها امریکا است دنبال سرش هم  صهیونیست ها و دولت انگلیس و بعضی از دولت های خرده ریز دیگر است!!

جامعه جهانی  (نه از نظر امریکا) به هیچ وجه درصدد دشمنی با ایرانی و ایران اسلامی نیست.

با هیچ عقل سلیمی نمی شود توجیه کرد که چه جوری چند تا کشور جامعه جهانی اند  و اکثر کشورها هیچ اند و از ما می خواهند تابع ذائقه ی این جامعه جهانی امریکایی قدم  برداریم  تا ناراحت نشوند!!!

آیا ما اختیار نداریم؟ آیا حداکثر کشورهاجهان هیچ اند؟ آیا یک ملت بی عزت هستیم؟آیا اسلام با این راه ومشی موافق است یا مخالف؟

4-    مذاکره مدّ نظر ما مذاکره برد-برد است یعنی مذاکره باید طوری انجام بگیرد اول این که به حقوق ما احترام بگذارند و ثانیا اگر نگذاشتند ما هم کوتاه نیاییم  واگر دومی اتفاق افتاد که افتاده برای مردم ما ثابت خواهد که چرا می گوییم امریکا دولتی غیر قابل اعتماد است؟

حال  که ملاحظاتی بیان شد اگر اینها را روزی رعایت شد و گروهی خواستند این اجازه را به خود بدهند مذاکره کند باید ویژگی هایی داشته باشند که عبارت است از:

الف) باید همیشه در دل همه دست اندرکاران به خصوص آنها که مسئولیت این کار را بر عهده گرفته ا ند  بغض و کینه امریکا محفوظ باشد (این مسئله مهمی است) چرا که آنها و سایر ابرقدرتها  ما به تنها چیزی که فکر می کنند نابودی اسلام و قرآن و انقلاب  اسلامی است.

ب)توجه کنند که آنها در زمینه های مختلف دارای  سابقه می باشند یک موقع کار رابه جایی نرسانند که متوجه شوند  به جایی اینکه می خواستند دشمن (امریکا) را فریب دهند، دشمن (امریکا) اینها را فریب داده است.

ج) به صورتی حرکت کنند که هر لحظه که تصمیم داشتند توان بازگو کردن مسائل را صادقانه برای مردم داشته باشند.

د) کسانی را که به دنبال اینگونه مأموریتهایی می فرستند که دارای ظرفیت لازم باشند که خدایی نکرده عکس آنچه را می خواهند حاصل نگردد.

با توجه به این ویژگی ها مذاکرکنندگان  و ملاحظاتی (شروط لازم برای انجام  مذاکره) گفته شد حال لازم است بعد از مذاکراتی که تا کنون دولت تدبیر  وامید آقای روحانی مرقوم داشتند این توضیح داده شود آیا نرمش مذاکرکنندگان قهرمانه بوده با به سان لشکر شکست خورده و فریب خورده به مهین بازگشته اند؟

و در پایان می خواهم در مورد تقابل ایران  وامریکا بگویم که بعضی ها فکر میکنند مشکل ایران و امریکا بر سر چند چیز کوچک است؛ نه مشکل ، مشکل ماهوی است  و زمانی این رابطه درست می شود که یکی از طرفین از هویت خود دست بردارد و ما به عنوان یک حکومت اسلامی به 2 اصل اعتقاد داریم و به خاطر این 2 اصل نمی توانیم  از هویت خود دست بکشیم  واین اصول عبارت است از:

1-    ظلم نکنیم (ظالم نشویم)

2-    زیر بار حرف زور هم نرویم  واز مظلوم هم دفاع کنیم (مظلوم نمی شویم)

این 2 اصل ما از قرآن نشأت گرفته است که می گوید} : لاتَظلمون ولا تُظلمون...}

علیرضازارع شهرآبادی