ID : 10220599
سرپرست حوزه هنری استان یزد:

سیاسی کردن هنرمندان، اجحاف در حق آنهاست


حوزه هنری به عنوان یک نهاد انقلابی توسط هنرمندان انقلابی که بعضاً قبل از انقلاب هم کارهای هنری انجام می‌دادند، شکل گرفت. هدف حوزه هنری تبیین ارزش‌های اخلاقی و انقلابی در جامعه و رساندن پیام انقلاب اسلامی به امت اسلامی و جهانیان و تعامل موثر با هنرمندان انقلاب است.

یزدرسا: احسان عابدی در دو هفته نامه امید و آگاهی گفتگویی کرده با سرپرست حوزه هنری استان یزد که مشروح آن را در زیر می خوانید:

 

آقای کوچک‌زاده؛ حوزه هنری همواره مورد توجه رهبر انقلاب بوده و بارها نسبت به آن ابراز امیدواری کرده‌اند، چه تفاوتی بین حوزه هنری و سایر نهادهای فرهنگی و هنری کشور هست که آن را متمایز می‌کند؟


حوزه هنری به عنوان یک نهاد انقلابی توسط هنرمندان انقلابی که بعضاً قبل از انقلاب هم کارهای هنری انجام می‌دادند، شکل گرفت. هدف حوزه هنری تبیین ارزش‌های اخلاقی و انقلابی در جامعه و رساندن پیام انقلاب اسلامی به امت اسلامی و جهانیان و تعامل موثر با هنرمندان انقلاب است. این یک خط مشی استراتژیک برای ماست. ایمان، اخلاق و دانش، ارزش‌های محوری است که در تولیدات و موضوعات جشنواره‌های حوزه هنری و اهداف کلان آن مبنا قرار داده شده است. این نهاد با این سابقه و با این رویکرد، مسلماً نمی‌تواند همه جامعه ایران را در بر بگیرد. ما در کشور مذاهب و باورهای مختلف غیر اسلامی هم داریم مثلاً وزارت ارشاد جایی است که موظف است همه مردم کشور را تحت پوشش خودش قرار دهد، اما حوزه هنری رسالتش صدور پیام انقلاب اسلامی و گستش هنر اسلامی است. وزارت ارشاد سیاست‌گذار است؛ مجوزها را صادر و به تخلفات رسیدگی می‌کند و کمتر تولیدکننده است. ولی حوزه هنری از ابتدا یک مجموعه تولید کننده محصولات فرهنگی از جمله فیلم، کتاب، انیمیشن و… بوده است.

 

خط‌کش حوزه هنری برای تشخیص یک هنرمند انقلابی چیست؟


در حوزه هنری هم مانند همه جامعه خطوط قرمزی وجود دارد که مبنای آن شرع، عرف و قانون است. از سوی دیگر ما سعی داریم مروّج خیر و دفع‌کننده شر باشیم و در این مورد تعیین کننده‌ترین عامل انسان‌ها هستند. به همین جهت به دنبال کشف افراد متعهد و مستعد هستیم که آنها را به علم و دانش و تکنیک مجهز کنیم و در کل نگاه ما جذب حداکثری و دفع حداقلی است. حوزه هنری جایگاه حضور هنرمندان و نخبگان است؛ نه کسانی که فکر می‌کنند هنرمندند. برای ما هنرِ هنرمند مهمترین است، ولی اگر شخصی خطوط قرمز را رعایت نکند به سمتش نمی‌رویم.

 

تفکری که امروزه در بخشی از جامعه هنری ما وجود دارد، تفکر «هنر برای هنر» است. تا جایی که حتی بهای لازم به مخاطب داده نمی‌شود، جایگاه این تفکر در حوزه هنری چگونه است؟


ما در حوزه هنری اعتقادی به «هنر برای هنر» نداریم. هنر یک مقوله مأموریت گراست و از ابزارهای هنری باید برای رساندن پیام استفاده کرد و حقیقتاً هنر در حوزه هنری یک مقوله جهت‌دار و هدف‌دار است. ما معتقدیم حوزه هنری «زرّادخانه هسته‌ای هنر انقلاب اسلامی» است. ارزش‌های محوری در حوزه هنری ایمان و باور به آرمان‌های انقلاب اسلامی است که این آرمان‌ها در صحیفه امام مکتوب وجود دارد. البته سطح هنر و هنرمندی باید بالا برود تا پیام بهتر انتقال یابد و این به معنی غفلت ما از تکنیک نیست. یک مثال ملموس بزنم: وقتی رهبر انقلاب مسئله جمعیت را به عنوان یک موضوع استراتژیک مطرح می‌کنند، حوزه هنری خود را مکلّف می‌داند با ابزار و در قالب هنر در این عرصه وارد شود و بخشی از تولیدات هنری خود را معطوف به آن کند.

 

در قدیم هم در هنرهایی مانند معماری، خوشنویسی، نگارگری اغلب دیدگاه الهی و توحیدی وجود داشته است، معماری فقط برای معماری نیست معماری سنتی ما به نحوی است که اگر در آثار آن نگاه کنید به توحید می‎رسید، یعنی نگاه معمار سنتی ما نیز توحیدی بوده است.

 

به

 

به نظرتان رفت و آمد دولت‌ها تاثیری در سیاست‌های حوزه هنری داشته است؟


مسلماً جهت‌گیری‌ها و سیاست‌های دولت به عنوان قوه مجریه و رئیس جمهور به عنوان شخصیت دوم نظام، بسیاری از مسائل را دستخوش تغییر می‌کند. حتی در نهادهایی که مستقل هستند و حتی در مردم عادی. در حوزه هنری هم مسلماً این اتفاق در طول سی سال گذشته رخ داده است. ولی در حدی نیست که اساس و شاکله آن دچار تغییر شود.

 

دوست داریم بدانیم تحلیل شما از فضای کلی هنر استان یزد چیست؟
یزد یک شهر اسطوره‌ای و با ویژگی‌های خاص است که ریشه در قرون گذشته دارد. در شهر یزد و مخصوصاً در بافت قدیمی انسان‌هایی وجود داشتند که یک بافت تاریخی منحصر به فرد را به وجود آورده‌اند. خلق این بافت تاریخی کار آدم‌های معمولی نیست. لذا حجم عظیمی از محتوا و حرف در یزد وجود دارد که قابلیت بهره‌برداری، به روزرسانی و استفاده دارد.

 

اما وضعیت فعلی هنر و هنرمندان یزد، حالت گذار است که در آن فراز و نشیب وجود دارد و کمتر به یک ثبات رسیده‌ایم. چه در حوزه زیرساخت‌ها و چه در نیروی انسانی در حال گذاریم. مانند دوره ‌بلوغ در یک انسان که اگر به خوبی و در یک شرایط مناسب طی شود به یک نقطه خوب می‌رسد؛ البته معدود شخصیت‌هایی در هنر یزد وجود دارند که شخصاً به خاطر تلاش خود شخص و نه اتکای به فضای هنری یزد، به ثبات رسیده‌اند.

 

ولی به جهت اینکه مردم یزد هنوز پیوندشان را با سنت از دست نداده‌اند و خیلی غربی نشده‌اند و ظواهری از جمله لهجه‌شان را حفظ کرده‌اند، می‌توان با یک نگاه خوب به یک وضعیت خوب امید داشت.

 

با این حال، در وضعیت فعلی هنر استان در کدام رشته‌ها وضعیت بهتری داریم؟
ما در برخی بخش‌های هنرهای تجسمی ازجمله نقاشی دارای نقاط قوت و در برخی مانند گرافیک با آسیب‌های جدی مواجه هستیم که آثار آن در وضع ظاهری شهر نیز مشخص است. در ادبیات با آنکه افراد شاخصی داشته و داریم، ولی جریان ادبی قوی‌ای در یزد وجود ندارد. در زمینه تئاتر، چون جنس آن یک کار گروهی و رقابتی است، در یزد وضعیت نسبتاً خوبی داریم. در موسیقی ما سابقه چندانی نداریم، ولی الان جوان‌های خوبی داریم که در عرصه موسیقی دارند کار می‌کنند. اگرچه در موسیقی هم یزد جریان‌ساز نیست، اما افراد خودشان را به صورت شخصی دارند بالا می‌کشند. مثلاً کسی مثل فرید سعادتمند الان در موسیقی ما یک شخصیت ملی شده است که ایشان هم خودش زحمت کشیده، نه اینکه در جریان هنری یزد رشد کرده باشد. در هنرهای تصویری و فیلم‌سازی هنرمندان جوان و مستعدی داریم که ایده‌های خوبی هم دارند، اما متاسفانه از لحاظ پولی و اعتباری، چه بخش دولتی و چه بخش خصوصی در این زمینه جوانان را یاری نمی‌کنند. لذا جوانانی مثل سیدجلال دهقانی اشکذری دارند جذب مرکز یا حتی استان‌های دیگر می‌شوند. در حوزه کتاب و نشر هم به تازگی اتفاقات خوبی در حال رخ دادن است.

 

برآیند همه اینها موید همین است که ما در دوره گذاری هستیم که اگرچه به ثبات نرسیده‌ایم، اما به آینده امیدواریم.

 

می‌بینیم که فضای سیاست زده کشور و استان، گاهی هنرمندان را هم به دام خود می‌کشد. برخورد حوزه هنری با این مقوله چگونه است؟
سیاسی کردن هنرمند، اجحاف در حق اوست. اصلاً هنرمند، سیاسی نیست. شخصیت یک هنرمند با اقتضائات سیاسی تعارض دارد. البته باید تاکید کنم که منظورم هنرمند است، نه کسی که ادای هنرمند را در می‌آورد. متاسفانه برخی سیاسیون در برهه‌هایی مثل انتخابات از هنرمندان سوءاستفاده سیاسی می‌کنند و برای منفعت جریان و حزب خود پای آنها را وسط می‌کشند. خب هنرمندان هم آدم‌های معروف و محبوبی هستند و می‌توانند تا حدودی در تغییر نظر مردم تاثیر بگذارند. از نظر ما این آفت و آسیب اساسی است. هنرمند اهل سیاسی‌کاری و فرصت‌طلبی نیست. به‌علاوه اینکه هنر میانه خوبی با سفارش ندارد و یکی از اقتضائات سیاست هم سفارش است. دیدگاه حوزه هنری هم این است که هنرمند را سیاسی نمی‌داند. البته در نگاه کلان، به این جهت که سیاست ما عین دیانت ماست، تمامی کارهای ما سیاسی است، اما به معنای عام سیاست و سیاسی‌بازی، ما این نگاه را به هنرمندان نداریم. نگاه غیرسیاسی رهبر انقلاب به هنرمندان که در دیدارها و بازه‌های زمانی مختلفی دیده می‌شود، الگوی خوبی برای ما است.

 

و صحبت پایانی؟
دو نکته به ذهنم می‌رسد. اول اینکه برای تحلیل وضعیت فعلی هنر استان یزد، نیاز به یک نگاه عمیق به جبهه خودی و جبهه معاند و دشمن است و آگاهی نسبت به شیطنت‌هایی که گاه صورت می‌گیرد. باید مراقب باشیم.


دومین نکته، صبوری است. مدیران عرصه فرهنگ و هنر باید صبور باشند و یکی از آفت‌های این عرصه عجله کردن و پرداختن به کارهای سطحی و زودبازده است. کار فرهنگی باید عمیق باشد و کار عمیق فرهنگی، نتیجه‌اش سال‌های بعد به بار می‌نشیند.


اگر همین دو نکته را رعایت کنیم، در آینده شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود. به نظر من یزد ظرفیت این را دارد که حرف بزند. ما ظرفیت تولید پیام زیاد داریم و از ظرفیت‌هایی که داریم استفاده نمی‌کنیم. مثلاً کمتر از ۱۵ سال است که خانه‌های قدیمی یزد که سال‌ها بی‌استفاده افتاده بود و بعضاً به انبار و زباله‌دانی و محل سکونت افاغنه و… تبدیل شده بود، الان به هتل‌های سنتی و شیک تبدیل شده است. یزد شهر غنی‌ای است، ما باید هنر به کار گرفتن این غنای فرهنگی را داشته باشیم.

summary-address :
Your Rating
Average (5 Votes)
The average rating is 5.0 stars out of 5.