ID : 27030842
کمی حرف راست! / یک روز پای دردِ دل دست فروشان یزدی که شنیده نمی شود

شب عید ؛ هراسِ شرمندگی و مدیران بی درد ... !


اجرای طرح ساماندهی دست‌فروشان یزدی، فریاد اعتراض دست‌فروشان را در پی داشت.

 یزد رسا ؛  روزها و شب‌های انتهایی اسفندماه هرسال رنگ و بویی دیگر دارد. این روزها اگرچه ظاهراً در فصل زمستان قرار دارد اما عملاً دارای فضایی بهاری است و خانواده‌های ایرانی به سنت هرساله در تدارک برنامه‌های عید نوروز هستند. خرید هم جزوی از برنامه‌های شب عید است و شلوغی بازار گویای این موضوع. عده‌ای سعی دارند بهترین و باکیفیت‌ترین اجناس را تهیه کنند و حتی برخی چشم خود را بروی قیمت آن جنس می‌بندند. خرید چندین دست لباس رنگارنگ، خرید اجناس لوکس منزل و ... هرکس بسته به نیاز خود از این بازار پرزرق‌وبرق خرید می‌کند. اما در این میان هستند افرادی که با آمدن شب عید نگران می‌شوند، نگران تأمین هزینه‌های شب عید، نگران بی‌پولی، نگران شرمندگی و ... . دست‌فروشان هم قشری از جامعه هستند که از این قاعده مستثنا نیستند و شب عید دغدغه آن را دارند که شرمنده خانواده خود نباشند.

«اجرای طرح ساماندهی دست‌فروشان یزد»؛ این خبری بود که سایت  یزد بانو از زبان «محمد مهدی باغستانی رئیس اتاق اصناف مرکز استان یزد» منتشر کرد. این خبر برای مردم خوشحال‌کننده بود؛ چراکه به زیبایی چهره شهر و متمرکز شدن دست‌فروشان در 3 نقطه از شهر را در پی داشت.

 

 

چندی پیش که خبرنگار ما برای پیگیری سوژه «ساماندهی متکدیان شهر یزد» به اداره اجراییات شهرداری یزد رفته بود؛ تعدادی از دست‌فروشان اعتراض خود را نسبت به اجرای طرح ساماندهی دست‌فروشان اعلام کرده و در نهایت از خبرنگار  یزد بانو درخواست کردند که صدای ما را به گوش مسئولان شهر برسانید

درد دل چند تن از دست‌فروشان را در گفتگو با خبرنگار  یزد بانو می‌خوانید:

 

 

ابراهیم سنجری یکی از دست‌فروشان گفت: قسط و بدهی و اجاره خانه‌ام مانده است؛ دست‌فروشی می‌کنم از شهرداری می‌خواهم به وضعیت ما رسیدگی کند؛ شب عیدی شرمنده زن و بچه‌ام می‌شوم. از کلاس پنجم مجبور شدم به خاطر مشکلاتی که داشتم دست‌فروشی کنم؛ اما گویا همین دست‌فروشی هم سهم ما نمی‌شود.

وی ادامه داد: نیروهای شهرداری به‌صورت ناگهانی می‌آیند و وسایلمان را به هم می‌ریزند. ما را با کتک زدن و به بدترین شکل توهین‌آمیز دستگیر می‌کنند.

 

 

دستفروشی دیگر گفت: اسم ساماندهی را آورده‌اند اما نان ما را آجر کردند. به ما می‌گویند در میدان امام علی (ع) و سه‌راه شحنه دست‌فروشی کنیم؛ آن‌هم ساعت 21 تا 1 بامداد؛ در این شب‌های سرد زمستان چقدر می‌توانیم فروش داشته باشیم که مخارج زندگی‌مان را جبران کند.

 

 

دیگر دست‌فروش یزدی گفت: شب بازار به درد تابستان می‌خورد نه به درد شب‌های سرد زمستان که افراد خیلی تردد ندارند. خودمان در این سرما به خود می‌لرزیم اما سعی می‌کنیم بایستیم تا بتوانیم لقمه‌ای نان حلال به خانه ببریم. کاش مسئولان به فکر ما هم باشند؛ مشکلات بسیار است.


 

یکی دیگر از دست‌فروشان اذعان کرد: همیشه دم از ساماندهی می‌زنند اما وقتی برای پیگیری مشکلات مراجعه می‌کنیم ما را به‌سان توپ پاس‌کاری می‌کنند. اگر شهرداری پول لازم دارد بگوید یک‌باره بریزیم به حسابش؛ چرا هرازگاهی می‌آیند و بساط دست‌فروشی ما را به هم می‌ریزند. هر سری که می‌آیند و با ما برخورد می‌کنند حدود 700 هزار تومان جریمه‌مان می‌کنند؛ در این شرایط سخت اقتصادی تکلیف ما چیست؟ بدبختی‌های خودمان را داریم...


 

مهدی اقبالی که نتوانسته بود کاری برای خود دست‌وپا کند و در نهایت به دست‌فروشی روی آورده بود، خاطر نشان کرد: سرمایه ای نداشتم تا بتوانم شغلی دیگر برگزینم، مسئولان به ما اهمیت داده و با ایجاد مکان دائمی در شهر کمکمان کنند.


 

عباس زارع دیگر دست‌فروشی بود که از شهرداری درخواست کرد: کاش مکانی برای دست‌فروشان در نظر بگیرند تا بتوانیم از صبح تا شب کار کنیم؛ اینکه هرروز برنامه متفاوتی برای دست‌فروشان می‌ریزند و هرازگاهی جریمه‌مان می‌کنند، ما را خسته کرده است.

 


 

 

ابوذر دیگر دست‌فروشی بود که به وضع موجود معترض بود؛ وی اذعان کرد:  شب عیدی مجبوریم پولی که برای کرایه خانه در نظر گرفته بودم را به‌عنوان جریمه به شهرداری پرداخت کنم.


 

جواد خالصی که به خاطر بیماری‌های مختلف از جمله دیسک کمر مجبور به دست‌فروشی شده است می‌گوید: سرمایه‌ای ندارم که بخواهم هزینه کرده و مغازه‌ای دست‌وپا کنم؛ از مسئولان خواهش می‌کنم مکانی ثابت برای دست‌فروشان در نظر بگیرند؛ تأمین هزینه‌های سرسام‌آور زندگی سخت است لطفاً مسئولان چوب لای چرخ ما نگذارند.

 منتظر خبر خوب از سوی مسئولان برای این قشر از جامعه هستیم ...

انتهای پیام/ش




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.