ID : 10351572
آیت‌الله مصباح یزدی:

فتنه سال 88 اسلامیت نظام را هدف گرفته بود


اگر یادتان باشد یکی از رؤسای جمهور گذشته می‌گفت که ما ولایت فقیه را از این جهت قبول داریم که در قانون اساسی آمده یعنی اگر فردا در قانون اساسی نوشتند ما ولیّ فقیه نمی‌خواهیم، من اعتقادی به ولایت فقیه ندارم. اگر فردا اصلاحیه‌ای به قانون اساسی خورد و این حذف شد، مانعی ندارد هرچه مردم بگویند، تعبیرش هم همین است: هرچه مردم بگویند!

به گزارش یزد رسا، آیت الله مصباح یزدی – عضو مجلس خبرگان رهبری- در گفتگویی اختصاصی در پاسخ به این سوال که

« اینکه مقام معظم رهبری فرمودند فتنه، خط قرمز است، منظور ایشان دقیقا چه ابعادی از فتنه بود؟ آیا منظور سران فتنه است؟ شخصیت های مؤثر در فتنه است؟ اخیراً که حضرت آقا مریض احوال بودند، بعضی‌ها واسطه گری کردند تا یکی از چهره‌های اصلی فتنه به بهانه عیادت به دیدن ایشان برود و به نحوی خصوصی عذرخواهی کند و موضوع تمام شود. اما حضرت آقا فرموده بودند که این افراد بغی کردند و باغی بر انقلاب بودند و باید مصداق آن آیه بشوند که خداوند فرمود «الّا الذین تابوا و اصلحوا و بیّنوا» توبه کنند و اصلاح کنند و آشکارا عذرخواهی کنند، تا نظام از آنها بگذرد. سوال این است که چرا ایشان نمی‌گذارند موضوع فتنه به فراموشی سپرده شود و  مدام بر بزرگ‌داشت 9دی و خط قرمز بودن فتنه تأکید می‌کنند؟» گفت:

«اینکه من عرض می‌کنم در حد فهم قاصر خودم است. آقا نیتشان چه بوده و چه چیزی را لحاظ کردند، خودشان باید بفرمایند. اولاً حضرت آقا با بسیاری از سیاست‌مداران در ریشه این مباحث با هم اختلاف دارند. اینکه عرض کردم امام همه جا صحبت از اسلام می‌کردند؛ شما سخنرانی‌های امام را واژه‌شماری کنید، بیشترین واژه در کلمات حضرت امام، اسلام بود، اما دیگران اینطور نیستند. معلوم نیست در عمرشان چند بار در سخنرانی‌ها اسم اسلام را برده باشند! اما امام در یک سخنرانی‌اش شاید چندین‌بار روی اسلام تأکید می‌کردند. آقا هم همینطور است، ایشان هم شاگرد آن مکتب است.

 

کسان دیگر اینطور فکر نمی‌کردند، می‌گفتند ما داریم با امپریالیسم مبارزه می‌کنیم. اگر خیلی فکر عالی داشتند می‌گفتند ملی‌گرا هستیم و داریم برای ایران عزیز فداکاری می‌کنیم!

در نگاه اینها اسلام حاشیه است، گاهی هم شاید اسمی ‌از آن برده شود برای اینکه مردم خوششان بیاید و الّا اعتقادی ندارند به اینکه نظام اسلامی‌است، حکومت اسلامی‌است، جمهوری اسلامی‌است. می‌گویند این پسوندی است که بعد از انقلاب شایع شده! چون اصلاً نمی‌شود مملکت را با دین اداره کرد!

بنابراین وقتی ایشان می‌گویند که فتنه خط قرمز ماست چون چیزی که بخواهد با اسلامی‌بودن نظام تلاقی داشته باشد، این خط قرمز است و فتنه سال 88 اسلامیت نظام را هدف گرفته بود. فتنه آن حرکتی است که باعث می‌شود این روح اسلامی ‌بودن نظام از بین برود. غیر این می‌شود یک نظام دموکراتیک، حالا خوب است یا بد، برای خودشان است. بالاخره واقعیت این است که این یک چیزی است و آن یک چیز دیگری است. بحث بر سر این است که ما دلمان بسوزد برای این که احکام اسلام تعطیل می‌شود، یا دلمان بسوزد برای اینکه مثلاً دیکتاتوری است؟ اصلاً فکر برخی این است که ما بر ضد دیکتاتوری مبارزه کردیم، مردم خودشان تصمیم می‌گیرند آقا بالاسر نداشته باشند. این بهترین تعبیر است که از یک طرز تفکر سکولار می‌شود بیان کرد.

آیت الله مصباح که با هفته نامه 9دی گفتگو می کرد، افزود:

«نکته دوم اینکه حالا ما معتقدیم که باید نظام سرکار باشد و قانون اساسی ما اسلام را مورد تاکید قرار داده؛ ولی آیا این کاری که می‌خواهیم انجام دهیم، به نفع اسلام است یا به ضرر اسلام؟ مسأله در تشخیص مصداق است! اینجا هم باز افکار و اندیشه‌ها با هم فرق می‌کند.

کسانی مهمترین مصالح دنیوی را عزت اسلامی ‌می‌دانند و ایران هم اگر می‌گویند برای این است که ایران تنها کشور مدعی پیاده‌کردن اسلام است و ما انقلاب کردیم برای اسلام. شاید کسانی فکر کنند که  ما می‌توانیم این پسوند اسلامی‌ را کم‌رنگ کنیم تا بعضی از موانع و دشمنی‌ها را کم کنیم، تا چه حد اگر این کم‌رنگ شود مجاز هستیم؟ من فکر می‌کنم که مقام معظم رهبری مثل حضرت امام (رضوان الله علیه) اصل را اسلام می‌دانند و برای همه چیز در سایه اسلام ارزش قائل هستند. بنابراین اگر چیزی به اسلامی‌بودن نظام لطمه بزند، جلوی آن می‌ایستند و این، خط قرمز است.»

وی در تبیین این نکته که «به نظر می‌رسد که حتی  وجه تمایز، واژه «اسلامیت» در این نظام نیست، و الّا کنار ما جمهوری «اسلامی» پاکستان هم هست و ما هم جمهوری اسلامی ‌ایران؛ ولی ما یک مقوّمی ‌برای این اسلامیت داریم که آنها ندارند...ب گفت:

« البته آن اسلام هم اشتراک در اسم است و الّا اصلاً هویت پاکستان به خاطر این که از هند جدا شود و مستقل شود، اسلامیتش بود، اگر اسم اسلامیت نبود مردم نمی‌آمدند کمک کنند.»

این فیلسوف برجسته در پاسخ به این پرسش که « نماد اسلامیت نظام ما ولایت فقیه است. حالا اگر کسانی در داخل نظام باشند ولی با تردید نسبت به آن عمل کنند، چه باید کرد؟ب خاطرنشان کرد:

 «همه دنیا می‌دانند که ولایت فقیه سمبل اسلامی‌بودن این نظام است. اما کسانی از اول اصلاً نسبت به این موضوع موافق نبودند، می‌گفتند این یک دیکتاتوری آخوندی است، دیکتاتوری نعلین! بعضی‌ها هم اصلش را پذیرفتند و گفتند که چون مردم رأی دادند ما آن را قبول کردیم، حالا اگر مردم رأیشان را پس بگیرند، ما هم قبول نداریم! اصلاً یک بار دیگر رفراندوم کنیم تا ببینیم مردم ولایت فقیه را می‌خواهند یا نمی‌خواهند؟ زمینه‌سازی کنیم برای این کار تا جایی که حرمت‌ها شکسته شود و حتی مردم نسبت به امام هم تعرّض کنند. سالهای قبل بعضی مدیران بالادست کشور گفتند اینطور نیست که همه مردم امام را دوست بدارند، نه خیلی‌ها هم با امام میانه‌ای ندارند. صریح گفتند و در روزنامه‌هایشان هم نوشتند.

 

اگر یادتان باشد یکی از رؤسای جمهور گذشته می‌گفت که ما ولایت فقیه را از این جهت قبول داریم که در قانون اساسی آمده یعنی اگر فردا در قانون اساسی نوشتند ما ولیّ فقیه نمی‌خواهیم، من اعتقادی به ولایت فقیه ندارم. اگر فردا اصلاحیه‌ای به قانون اساسی خورد و این حذف شد، مانعی ندارد هرچه مردم بگویند، تعبیرش هم همین است: هرچه مردم بگویند!»

 

ایشان همچنین در پاسخ به این نکته که «صحبت این بار مقام معظم رهبری درباره فتنه، خیلی صریح بود با اینکه پنج شش سال از فتنه گذشته ولی صریح‌تر از همیشه درباره فتنه صحبت کردند و تعبیرشان این بود که فتنه خط قرمز نظام است. حتی گفتند که دولت‌مردان همانطور که در جلسه رأی اعتماد قول دادند، به فاصله‌گذاری با فتنه و فتنه‌گران پای‌بند باشند. به نوعی ایشان خواستند توجه به مصادیق پیدا بشود.» تصریح کرد:

«مقام معظم رهبری که جانشین امام (ره) هستند و به تعبیر مسامحه‌آمیزی، روح امام راحل در کالبد ایشان وجود دارد، مانند امام عزیز مصالح را مقایسه می‌کنند و بیان می‌کنند.

ممکن است مطلبی در زمانی گفتنش لازم باشد و یک زمانی لازم نباشد. همان طور که می‌دانید، غیر از مسئله تشخیص هدف و تشخیص روش، تشخیص مصادیق هم مهم است. حالا بر فرض که ما در هدف توافق کردیم و روش مبارزه‌مان هم مشخص شد و دشمن را هم کاملاً می‌شناسیم و در تشخیص دشمن هم اشتباهی نداریم؛ اما این مورد آیا مصداق این مبارزه هست یا نیست؟ مصداق این وظیفه شرعی هست یا نه؟ مصلحت جامعه انقلابی هست یا نیست؟ در تعیین این مصادیق طبعاً اختلافات بیشتر خواهد بود. آن اختلاف، یک اختلاف ریشه‌ای بود. آنجا دو دسته می‌شدند، سکولار و غیرسکولار؛ اما به اینجا که می‌رسد در تعیین مصداق طبعاً اختلافات خیلی بیشتر می‌شود، در هر مورد خاصی ممکن است اختلاف سلیقه باشد، این که فلان عمل اهمیت دارد یا آن؟ ضرورت دارد یا نه؟ مخصوصاً در رعایت اولویت‌ها اختلاف سلیقه زیاد می‌شود.»




summary-address :
Your Rating
Average (1 Vote)
The average rating is 5.0 stars out of 5.