یزدرسا؛ اولین روزهای شکل گیری انقلاب در تفت، خاطرات زیبا و جالبی دارد که خبرنگار صبح تفت برا شنیدن آن پای سخن یکی از شاهدان عینی آن روزها نشست.

«سید حیدر زارع» نوجوانان 14 ساله روز های اول انقلاب است؛ جنبه ای که باعث شد خبرنگار صبح تفت پای خاطرات او بنشیند تسلط او بر خاطرات روز های اول انقلاب تفت و به قولی شاهد «عینی بودن» است.

مبارزات انقلاب در تفت چگونه شکل گرفت؟

کلید مبارزات انقلابی در تفت از سخنرانی حاج آقا راشد یزدی زده شد؛ اواخر پاییز سال 1357 آقای راشد یزدی بعد از تبعید ایرانشهر به تفت آمدند و برای ما سخنرانی کردند؛ آن شب همه انقلابی های تفت در آموزش وپرورش تفت تحصن کردیم این اتفاقات شروع انقلاب تفت بود.

آیت الله حسنعلی در انقلاب تفت چه نقشی را ایفا می کردند؟

رهبری مبارزات و اتفاقاتی را که در شهرستان تفت منجر به انقلاب شد تماماً آیت الله حسنعلی انجام دادند؛ حاج اقا حسنعلی قبل از پیروزی انقلاب امام جماعت محله باغ گلابدان سفلی یا محله شهدای امروز بودند اما به خاطر مسایل سیاسی آقای حسنعلی دیگر به مسجد محله باغ گلابدان نرفتند؛ پیش قدم هرکارانقلابی در تفت آیت الله حسنعلی بودند وقتی هم که حکم امام جمعه ایشان از طرف مرحوم شهید صوقی آمد؛ عده ای نمی خواستند که ایشان امام جمعه شهر تفت باشد که ما در مقابلشان ایستادیم.

محل راهپیمایی های تفت کجا بود؟

ازحسینیه امام(ره) از کنار خیابان میرفتیم محلات سرده، راحت آباد، تل مختار، گرمسیر، دهنو و بعد دوباره حسینیه امام(ره) .

شعار آن وقت ها چه بود؟

درزمان نخست وزیری بختیار می گفتند: بختیار، بختیار نوکر بی اختیار، مرگ بر شاه و...

نقش آیت الله شهید صدوقی در جریان دهی به انقلاب تفت چگونه بود؟

شهید صدوقی شب ها در مسجد حظیره سخنرانی می کردند و ما از تفت به مجالس ایشان میرفتیم وشعار می دادیم.

پاتوق انقلابی ها حظیره بود؛ شهید صدوقی از آنجا اطلاعیه های امام را شرح می داد و توزیع می کرد.

آیا در روستاهای تفت تظاهراتی بود؟

همانطور که گفتم نقش آیت الله حسنعلی برای انقلاب تفت یک نقش رهبر گونه بود؛ در جریان مبارزات انقلاب ایشان برنامه ریزی کردند و با راه انداختن کاروان به سمت روستاها حرکت و مردم را برای مبارزه تشویق و ترغیب می کردیم. از روستای اسلامیه شروع کردیم و به روستاهای فیض آباد و صادق آباد و نهایتاً دهشیر رسیدیم؛ تماماً جاده ها خاکی و سنگلاخی بود؛ یادم هست نیمه های شب بود که به دهشیر رسیدیم چند تا از ژاندارم ها آن وقت داخل قلعه دهشیر در حالی که مسلح بودند به سمت ما نشانه رفته بودند؛ دور قلعه دهشیر را با شعار مرگ برشاه دور زدیم و ژاندارم ها جرات تیراندازی نکردند.

در تفت ساواک هم بود؟

نه، شهربانی بود ولی ساواک نبود اما اداره ساواک را داشتند می ساختند که جایش همان بیمارستان شهید بهشتی الان است؛

هیچگاه فراموش نمی کنم بعد از تسخیر ساواک در باغ ملی یزد من ناخن کشیده شده در اتاق های بازجویی دیدم.

یک خاطره جالب از آن دوران بگویید؟

همه اش خاطره است، یک شب من و یکی از رفقایم به نام بهنام تعداد زیادی اطلاعیه برده بودیم محله شوده بالا تا پخش کنیم؛ ساواک فهمیده بود و به شهربانی اطلاع داده بود. ما دیدیم که روبه روی کوچه منتهی به محله، ماشین شهربانی ایستاده و راه ما را بسته است ما اطلاعیه ها را زیر یونجه های داخل ماشینی که داشتبم پنهان کردیم و جلوی ماشین شهربانی ایستادیم؛ من و بهنام را بازداشت کردند و گفتند خانه های شما باید بررسی شود، خانه بهنام را گشتند اما خانه من را بررسی نکردند؛ آنروز خدا به من رحم کرد چون خانه ما پر از کتاب ها و اعلامیه ها امام بود.

شما لحظه ورود امام(ره) به ایران را دیدید؟ چه حسی داشتید؟

ما تلویزیون نداشتیم؛ من تصویر ورود امام را در تلویزیون یکی از آشناهامان دیدم؛ از خوشحالی و اشک روی پا بند نمی شدم؛ از آن وقت بود که شب ها پشت بام می رفتیم و شعار الله اکبر سر می دادیم.

بعد از ورود حضرت امام در 12بهمن 57 وضعیت راهپیمایی ها چگونه بود؟

هر روز در تفت راهپیمایی و شعار های انقلابی بود؛ صبح ها مغازه ها را می بستیم و راهپیمایی می کردیم؛ شب ها هم بعد از ساعت 22 با عده ای از رفقای انقلابی تا صبح اطراف خانه مرحوم آیت الله حسنعلی  پست می دادیم تا حاج آقا را ترور نکنند.

حال وهوای 22بهمن57 تفت چطوربود؟

تظاهرات و بعد شیرینی و شربت.

جریان های التقاطی اول انقلاب مثل کمونیسم ومارکسیم و..که بعد ها مقابل انقلاب ایستادند در تفت بود؟

بله؛ یک عده ای بودند مخصوصا کمونیست ها اما مردم آن ها را نمی شناختند؛ بعضی هایشان قبلا با ساواک همکاری مخفیانه  داشتند. اول انقلاب به عنوان مبارز با مابودند،بعد از چند ماهی که پستی به این ها ندادند برانقلاب شوریدند؛ این کمونیست ها در تفت به جوجه کمونیست معروف بودند؛ این لقب جوجه کمونیست ها را مرحوم شهید صدوقی با فرستادن نامه ای به آن ها داد؛ بعد ها این نامه به دست من افتاد و من از آن محافظت می کردم؛ همین کمونیست ها برای بدست آوردن این نامه شهید صدوقی با تفنگ j3 به خانه ام حمله کردند.

توصیه ای به جوانانی که انقلاب و آن روز ها را ندیده اند؛ بفرمایید؟

شما جوانان در بهشت هستید امروز قدر خود را بدانید؛ من یادم نمی رود در آن دوران قبل انقلاب که من دکان داشتم از صد در صد ابزار آلات نود وهشت درصدش خارجی بود. امروز به برکت انقلاب برعکس شده است. این ها پیشرفت کشور از نظر صنایع است. این ها فداکاری علمی است. شوخی نیست ما از نظر هسته ای جایگاه پنجم دنیا هستیم. شما قدر بدانید.

امروز هم حضرت آیت الله خامنه ای صددرصد راه امام خمینی را طی می کنند؛ امروز هیچ رهبری مثل ایشان حتی در دنیا نیست. خط امام همان خط آیت الله خامنه ای است وغیر از این خط، انحراف است.