ID : 9256780
یادداشت/محمد هادی سمتی:

مقصر کیست؟ /بررسی و تحلیل گستاخی دشمنان نظام


آن چه که در شهر مهریز رخ داد و اراجیفی که از دهان یک آخوند معلوم الحال خارج شد بدعتی است در مورد یکی از احکام مسلم و بی تردید اسلام که فقهاء بزرگی برای حفظ آن خون دل خورده اند و این حکم عبارت است از مسئله ولایت فقیه. موضوعی که در متون دینی ما همواره مورد توجه بوده و سابقه دراز مدتی نیز دارد.

یزد رسا؛ قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : اذا ظهرت البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه فمن لم یفعل فعلیه لعنة الله. پیامبر اکرم فرمودند : هرگاه در میان امت من بدعت ها ظاهر شوند بر عالم دین واجب است که بوسیله علمش با بدعت ها مبارزه کند و اگر چنین نکند مورد لعنت خدا قرار خواهد گرفت.

 

بدعت در جامعه اسلامی شامل هر چیزی می شود که دین خدا را به طور مستقیم یا غیر مستقیم مورد هدف قرار بدهد و تنها مربوط به نماز و روزه و سایر عبادات نمی گردد بلکه احکام اجرایی و مدیریتی اسلام هم دستخوش بدعت واقع خواهند شد.

 

آن چه که در شهر مهریز رخ داد و اراجیفی که از دهان یک آخوند معلوم الحال خارج شد بدعتی است در مورد یکی از احکام مسلم و بی تردید اسلام که فقهاء بزرگی برای حفظ آن خون دل خورده اند و این حکم عبارت است از مسئله ولایت فقیه. موضوعی که در متون دینی ما همواره مورد توجه بوده و سابقه دراز مدتی نیز دارد.

 

سخنم درباره اثبات ولایت فقیه نیست بلکه هدف اصلی از نوشتن این چند سطر ٬تحلیل و بررسی عامل یا عوامل بروز این گونه فجایع در مجلس عزای سالار شهیدان (علیه السلام) است که چه چیزی باعث می شود خود فروخته هایی همچون این آقا گستاخ شوند و یاوه سرایی کنند؟ به نظر بنده چند عامل در این مورد نقش دارند یا بهتر است بگویم مقصران اصلی بروز بدعت در احکام اجرایی اسلام سه گروه هستند:

 

۱- گروه اول هیئت های مذهبی و بانیان مجالس عزاداری سالار شهیدان علیه السلام هستند که اغلب سعی دارند مجالس را از عنصر مهم سیاست دینی تهی نمایند و به قول خودشان مجالس را خالی از حاشیه می خواهند و بیان رویدادهای کربلا را برای اشک و سینه زدن و بس و لااقل برای خود بنده اتفاق افتاده است که برخی مسؤلین و هماهنگ کننده های هیئت ها که بعضی شان هیچ گونه سواد دینی نیز ندارند خواهان عدم طرح مسائل سیاسی در منابر هستند که البته با پاسخ منفی نیز رو به رو شده اند.

 

۲- گروه دوم هیئت های مذهبی هستند که در حیطه اصحاب جبهه انقلاب قرار می گیرند ولی با نهایت تأسف و تألم به دلیل عدم تشخیص همه ظرفیت های هیئات مذهبی سیاستشان جلوه نمی کند و رنگ باخته است که این گروه نیز نتیجه ای که در جامعه به بار می آورند چیزی تقریبا شبیه به محصول گروه اول است.

 

۳- گروه سوم که به نظر بنده مقصر هستند و از یک نظر باید در صدر لیست قرار می گرفتند و تقصیرشان نیز در این زمینه هزاران بار بیشتر از دو گروه دیگر است عمامه به سرهایی هستند که باز به چند قسمت قابل تقسیم می باشند:

 

الف) عمامه به سرها و سخنرانانی که اساسا هیچ فهمی از سیاست ندارند و با خیال راحت بر فراز منابر قصه و داستان سرایی می کنند و از بالا به پایین سرازیر می شوند.این دسته البته مقصر هستند ولی تقریبا نمی توان توقعی نیز از آن ها داشت.

 

ب) دسته دوم از عمامه به سرها آن کسانی هستند که اتفاقا خوب می دانند و می فهمند که در اطرافشان چه می گذرد اما به دلایل مختلفی که ناچار به برشمردنشان هستم شانه از بار سنگین مسؤلیت خالی کرده و می کنند.

 

دلیل اول ترس است٬ ترس از واکنش ها و عتاب و خطاب های مخاطبین و پا منبری های و احیانا ترس از بانی و سایر عوامل ترس افزا.

 

دلیل دوم که مهم تر و البته خطرناک تر است و شاید بتوان ادعا کرد محور اصلی همه مقصرهای این جریان همین مورد است ٬عبارت است از این که برخی عمامه به سرها به خیال واهی خود چنین می پندارند که با سکوتشان و عبور کردنشان از کنار وقایع و مسائل روز و سوق دادن مردم به سمت موضوعات به ظاهر جذاب ولی بی خاصیت وظیفه خود را انجام می دهند و احیانا در سخنان خود مردم را به سمت وادی عرفان و بیان خاطرات عرفا و چیزهایی که دردی از حالشان دوا نمی کند نیز می برند و خود نیز ژست عارفانه می گیرند تا مردم بگویند فلانی عارف مسلک است و او را با سیاست کاری نیست و اعتراضی بر او نباید نمود.

 

خیانتی که این دسته از به ظاهر عالمان دینی انجام می دهند میلیون ها برابر بیشتر از خیانت دشمنان قسم خورده این نظام است. وقتی کسی بر فراز منابر قرار می گیرد باید بداند و بفهمد که اگر نبود حرکت انقلابی امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) و مجاهدت های بی حد و حصر پیر فرزانه جماران و اگر نبود خون های پاک فرزندان عزیز این ملت و هم چنین اگر نبود رهبری حکیمانه حضرت امام سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) که در تداوم حرکت خمینی کبیر است ٬هرگز جای آن ها بر بالای منابر نبود و اساسا خبری از اسلام حقیقی نبود و امنیت و آرامشی برای برپایی مجالس عزای اهل بیت و سالار شهیدان وجود نداشت.

 

حرف بسیار فراتر از این وجیزه است اما چه خوش گفت که : شرح این هجران و این خون جگر/ این سخن بگذار تا وقت دگر...

 

نسأل الله منازل الشهداء

نویسنده: محمد هادی سمتی 

 




summary-address :
Your Rating
Average (1 Vote)
The average rating is 5.0 stars out of 5.