ID : 8104686
پرواز تا بی نهایت؛

من در این شهر باشم و ابزار گناه بیاورند؟!


سوگمندانه باید به این واقعیت تلخ اذعان کرد که بسیاری از نسل جوان استان از ابعاد شخصیتی برجستگان استان اطلاع کافی ندارند و این خلأ می‌تواند با تلاش بدخواهان با الگوهایی انحرافی اشباع شود. از این رو شایسته است رسانه های استان به ویژه صدا و سیما با تهیه ویژه برنامه هایی جذاب و آموزنده بر اساس اصول کارآمد القاء پیام،نسل جوان جامعه را...

به گزارش یزد رسا، افزون بر 20 سال پیش استان یزد یکی از علمای انقلابی و تاثیرگذار خود را از دست داد و در سوگ مردی بزرگ از تبار فقیهان پارسا نشست؛ فقیه پارسایی که مقام معظم رهبری در پیام تسلیت به مناسبت رحلتش فرمودند:«اين عالم جليل در شمار افراد نادري بود كه ازسال ها پيش روح مجاهدت و مبارزه در راه خدا و عدم تسليم در مقابل ظلم و سلطه طاغوتي را در بيان و عمل خود آشكار ساخته بود و در دوران اختناق، يكي از چهره هاي مبارزان استان بشمار مي‌رفت. تلاش خستگي ناپذير ايشان در اوان مبارزات عمومي مردم، باتشكيل اجتماعات و حركت به يزد و سپس در آغاز پيروزي با رهبري فعالانه مردم ميبد، از جمله برگ‌هاي نادر كتاب قطور انقلاب است.»

ولادت در خانواده‌ای پارسا

به نوشته «پارسای کویر»، آیت الله حاج شیخ محمد ابراهیم اعرافی در سال 1288 هجری شمسی  در خانواده ای اصیل و مذهبی در شهرستان میبد دیده به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم حاج ملاعباس از افراد متدیّن و با نفوذ منطقه و موصوف به تقوا و مشهور به فضل بود.جد پدری وی، مرحوم حاج آقا‌‌محمد نیز از نیکان میبد بود و عمر خویش را صرف مبارزه با خوانین و رفع ظلم آنان کرد و عاقبت به جرم دفاع از حقوق اهالی ، با اشاره خوانین به ظرز فجیعی به دست اشرار محلی به شهادت رسید.

آغاز تحصیلات

آیت الله اعرافی در کودکی قرآن را نزد جد مادری (حاج شیخ علی فرزند ملا ابوطالب شورکی از مجتهدان برجسته) خود، فرا گرفت.پس از آن در 7 سالگی در مدرسه فیروزآباد به تحصیلات ابتدایی پرداخت.سپس در 12 سالگی به حوزه  علمیه یزد رفت و تا 15 سالگی در مدرسه های خان و مصلی به فراگیری مقدمات پرداخت.آن گاه برای تکمیل مقدمات و فراگیری سطح به حوزه علمیه مشهد هجرت کرد و نزد استادان معروف حوزه  مشهد، علوم دینی را آموخت.

هجرت به قم به امرآیت الله العظمی حائری(ره)

با اشاره حضرت آیت الله العظمی حائری مهرجردی، بنیانگذار حوزه علمیه قم، برای فرگیری سطوح عالی و دروس خارج ، به قم رفت  تا از محضر مراجع و بزرگان حوزه تازه تاسیس آن جا بهره ها گیرد. ایشان از محضر آیات عظام نجفی مرعشی ، سید محمدتقی خوانساری ، شیخ محمد علی قمی ، فاضل قفقازی ، سید صدرالدین صدر و حاج شیخ عباس علی شاهرودی سود جست.از محضر مؤسس حوزه (آیت الله حائری مهرجردی میبدی) هم بهره ها برد و در فقه و کلام و تفسیر و علم حدیث به مراتبی دست یافت.نامه هایی که آیات عظام حائری ، بروجردی، امام خمینی ، گلپایگانی ، نجفی مرعشی، حکیم ، سید ابوالحسن اصفهانی و دیگر مراجع برای آن بزرگوار نوشته اند، مؤید این مطلب است.

بازگشت به میبد

32 ساله بود که با اصرار بسیار اهالی شهیدیه به میبد بازگشت و به هدایت و یاری مردم و تعلیم وتربیت طلاب مستعد و مبارزه با خوانین منطقه پرداخت.همزمان با شروع انقلاب ، هدایت مردم میبد را به عهده گرفت و در سال‌های آخر عمر شریفشان با وجود کهولت سن و کسالت ، مرتب به جبهه های دفاع مقدس سر می زد.

فرزندان

آیت الله اعرافی با دختر آیت الله حاج شیخ کاظم ملک افضلی، از عالمان بزگوار اردکان ، وصلت کرد و حاصل این ازدواج فرزندان شایسته ای است که از روحانیون برجسته به شمار می آیند.آیت الله حاج شیخ علی رضا اعرافی که از دانشوران برجسته وصاحب نظر حوزه در زمینه های فقه،اصول،فلسفه،کلام،و علوم تربیتی به  شمار می آید، فرزند این عالم ربانی است که هم اکنون با نظر مستقیم مقام معظم رهبری همزنان ریاست مرکز بین المللی جامعه المصطفی، عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی و امامت جمعه میبد را برعهده دارد.

معرفی امام خمینی به عنوان مرجع تقلید

وي پس ازرحلت آيت الله حكيم رسما حضرت امام خميني (ره) رابه عنوان مرجع تقليدمعرفي نمود و با شروع انقلاب اسلامي ايران، همراه باآيت الله صدوقي وآيت الله خاتمي به رهبري مبارزان مردم استان يزد پرداخت.درسال هاي انقلاب و نهضت اسلامي خانه ايشان مأمن مبارزان و روحانيون انقلابي بود و ازآن جا راهپيمايي هاي قبل از انقلاب آغاز مي شد وايشان هميشه درصف مقدم تظاهرات حركت مي كردند.

اقامه نماز جمعه حتی قبل از پیروزی انقلاب!

مرحوم آیت الله اعرافی ازسال هاي قبل ازانقلاب ونيز در دوران انقلاب نمازجمعه اقامه مي كردند و ميبد يكي ازمعدود شهرهايي بود كه قبل ازانقلاب درآن نمازجمعه اقامه مي شد. ايشان درخطبه هاي نمازجمعه صريحا به رژيم شاه حمله مي كردند.  در دورانی که تظاهرات بر ضد شاه اوج گرفته بود در میبد تظاهرات از مسجد کنار بیت مرحوم اعرافی آغاز می شد که بعدأ این مسجد به مسجد انقلاب معروف شد.

این ناهارتان حرام است

در یکی از تظاهراتی که بعد از نماز جمعه برگزار شده بود نیروهای ساواکی ایشان را دستگیر وبه ادراه ساواک منتقل کردند و جالب این‌جاست هنگامی که آنان می خواستند به مرحوم اعرافی ناهار بدهند ایشان با شجاعت تمام فرمودند: ناهار شما حرام است. و در نتیجه، ناهار ایشان  نان و ماستی می شود که از پول خودشان تهیه شده شده بود.

 هشدار آیت الله صدوقی به ساواک یزد

پس از دستگیری مرحوم آیـت الله اعرافی، مردم میبد مصمم می شوند تا با حرکت ب هسمت یزد، برای آزادی عالم شهرشان اقدامی انجام دهند؛ در این میان، شهید آیت الله صدوقی به ساواک پیغام می دهد که آیـت الله اعرافی را آزاد کنید وگرنه با حرکت مردم میبد به یزد به تبع آن در یزد هم قیام می شود . به همین دلیل ساواک به وحشت می افتد و  مرحوم آیـت الله اعرافی را آزاد نمودند که ایشان با استقبال زیاد به میبد بازگشتند.

یحیی زاده  سوار بر دوچرخه رو به سوی منزل آیت الله اعرافی

به نوشته «میبدما» حجت الاسلام سید جلال یحیی زاده- نماینده فقیر شهرستان های میبد و تفت در مجلس شورای اسلامی- در بیان خاطره ای از آن عالم پارسا می گوید:

پدر بنده در تابستان سال ۱۳۵۳ من را سوار بر دوچرخه کردند و به منزل مرحوم اعرافی بردند. در آن جا به ایشان گفت که می‌خواهم پسرم طلبه شود. مرحوم اعرافی هم در آن جا اولین درس طلبگی را به من آموخت. یادم هست که با همان لحن و صدای خودشان از کتاب شرح امثله -اولین کتابی است که طلاب می‌خوانند- این روایت را به من آموخت که بدان «اَوَّلُ العِلم مَعرِفَتُ الجَبّار وَ آخِرُ العِلمِ تَفویضُ الاَمرِ اِلَیهِم» در همان مسجدی که الان به خانه‌شان متصل شده است این روایت را به من آموخت. ایشان بسیار طلبه دوست بود. در آن شرایط هم بهترین کار این بود که طلاب بیش تر شوند. چند هفته‌ای را که خود مرحوم اعرافی به ما درس می‌دادند و بعد از آن هم در اواسط تابستان حاج شیخ علیرضا اعرافی که مدتی را در قم مشغول تحصیل بودند به‌عنوان تعطیلات تابستان به میبد آمدند و ادامه تدریس ما را بر عهده گرفتند.

طلب آیت الله اعرافی از امام زمان(عج)‍!

حجت الاسلام و المسلمین یحیی زاده می گوید: مرحوم اعرافی بسیار به طلاب از نظر مادی و معنوی کمک می‌کرد. نمی‌گذاشت کار به‌جایی برسد که طلبه‌ای برای مساله مادی به ایشان رو بزند. به‌محض این‌که چیزی از سهم امام به‌دستشان می‌رسید آن را به طلاب می‌دادند. آن قدر ایشان مایل به کمک به طلاب بودند که وقتی بنده طلبه قم شده بودم به‌عمد کم‌تر به نزد مرحوم اعرافی می‌رفتم. چرا که می‌دانستم اگر بروم حتماً ایشان مبلغی پول را در اختیار من می‌گذارد و من هم از این رفتار ایشان بسیار شرمنده می‌شدم. در آن زمان هم مثل الآن نبود که سهم امام مصارف زیادی را داشته باشد و شاید تنها مورد مصرف این سهم برای طلاب و خرج علوم دینی کردن بود. چیزی که بنده خبر دارم مرحوم اعرافی به گونه‌ای که به طلاب کمک می‌کرد، هیچ‌وقت کمک فرزندان خودش که طلبه هم بودند نمی‌کرد. باوجود این‌که ارث خوبی هم از پدرش به وی رسیده بود. جالب این‌جا بود که حتی زمین‌های خودشان را می‌فروختند و هزینه طلاب می‌کردند.

 

من در این شهر باشم و ابزار گناه بیاورند؟!

حجت الاسلام و المسلمین روانبخش هم در گفتگو با «میبدما»در بیان خاطرات خود از این عالم ربانی می گوید:

در همان دوران طاغوت وقتی شنیده بود که در شهیدیه میبد فردی آنتن تلویزیون بالای منزلش نصب کرده است -که این وسیله در زمان شاه ابزار منکر محسوب می شد- به شدت عصبانی شدند و بین نماز مغرب و عشا چند دقیقه صحبت کردند و فرمودند : "من در این شهر باشم و آن وقت ابزار گناه بیاورند در محل؟! چرا شما مومنین ساکت نشسته اید؟" و بعد با یک حالت بسیار عصبانی و خشمناکی فرمودند: "تا این منکر جمع نشود، من دیگر در مسجد نماز نمی خوانم." و بعد از آن هم نماز عشاء را نخواندند و بلند شدند و رفتند. من هم همان‌جا بودم. مسجد امام شهیدیه بود. مردم نمازخوان محل جمع شدند و رفتند در خانه آن فردی که آنتن تلویزیون را بالای خانه اش نصب کرده بود و مردم او را ملزم کردند که تلویزیونش را از محله شهیدیه ببرد بیرون و بعد خدمت حضرت آیت الله اعرافی رسیدند و گفتند ما وظیفه مان را انجام دادیم و فرداشب ایشان به مسجد بازگشتند.

این سید اولاد پیغمبر چه گناهی کرده؟

خاطره دیگری که در این رابطه دارم مربوط می شود به فردی که در زمان شاه، در آرایشگاهش نسبت به حضرت امام(ره) اهانت کرده است. وقتی خبر به گوش ایشان رسید بسیار ناراحت شدند و فرمودند: "این سید چه گناهی کرده که به ایشان اهانت می شود؟ بروید و این فرد را پیش من بیاورید."؛ من با موتور همراه با تعدادی دیگر رفتیم سراغ آن فرد در مغازه اش. تعداد زیادی از مردم هم کم کم به ما ملحق شدند. رفتیم و آن فرد را سوار کردیم و به اتفاق حدود 300-200 موتور آمدیم خدمت حاج آقا.

 مرحوم آیت الله اعرافی از منزلشان قرآن به دست به مسجد آمدند و به آن فرد گفتند: "بگو توبه کردم. این سید اولاد پیغمبر و جانشین امام زمان چه گناهی کرده؟"؛ حالا توجه کنید که تمام این اتفاقات در زمان شاه اتفاق افتاده است. طرف هم پشت بلندگو توبه کرد و بعد مرحوم اعرافی فرمودند که "ایشان در امان است و ببرید سرجای خودش پیاده اش کنید." ما دوباره ایشان را بردیم و در خانه اش پیاده اش کردیم اما این کار باعث شد که دیگر هیچ‌کس حتی آن میبدی های طاغوتی و حتی در جلسات خصوصیشان جرأت نکرد به حضرت امام توهین یا تعرضی داشته باشد.

عصایش را بلند کرد تا به سر رئیس طاغوتی بزند

 حجت الاسلام و المسلمین بهشتی پور، در ویژه نامه شاهد یاران، می گوید:

 « آیت الله اعرافی، امام جمعه میبد، هم باسواد بودند هم با تقوا و هم انقلابی و در امور انقلابی، ارتباط زیادی با آیت الله صدوقی داشتند. قبل از انقلاب، ایشان امام جمعه میبد بودند و مردم از ایشان تبعیت می کردند. جلسه ای بود که مرحوم آیت الله اعرافی و مرحوم آیت الله خاتمی نیز در آن شرکت داشتند. یکی از حاضرین، شخصی را به آیت الله اعرافی معرفی کرد و گفت که ایشان رئیس دادگستری هستند. همان لحظه آیت الله اعرافی با عصبانیت عصای خود را بلند کرد تا به سر آن شخص بزنند و فرمودند: "این عمله ظلمه است. این ها جوانان ما را کشته اند، پس باید قصاصشان کنیم." حاضرین، عصای حاج محمد ابراهیم اعرافی را گرفتند. بسیار برایمان جالب بود که یک آیت الله بگویند رئیس دادگستری را باید قصاص کنیم.»

پرواز تا بی نهایت

سرانجام این عالم ربانی پس از یک عمر صادقانه زیستن، در صبح شنبه 28 شهریور 1371 از زمین فانی پرگشود و جان های مردمان را در اندوهی عمیق نشانید. و در این میان،‌ پیام مقام معظم رهبری، تسلی بخش دل های شیفتگانش شد:

«رحلت عالم ربانی آیةالله حاج شیخ محمد ابراهیم اعرافی را که ازعلمای برجسته و مبارز استان یزد بودند به حضرت ولی عصر(عج) ارواحنا فداه و به جامعه علمی و روحانی آن استان و به دوستان و علاقمندان آن مرحوم و بالخصوص فرزندان و خانواده ایشان تسلیت عرض می کنم. این عالم جلیل در شمار افراد نادری بود که ازسال ها پیش روح مجاهدت و مبارزه در راه خدا و عدم تسلیم در مقابل ظلم و سلطه طاغوتی را در بیان و عمل خود آشکار ساخته بود و در دوران اختناق، یکی از چهره های مبارزان استان به شمار می رفت. تلاش خستگی ناپذیر ایشان در اوان مبارزات عمومی مردم، باتشکیل اجتماعات و حرکت به یزد و سپس در آغاز پیروزی با رهبری فعالانه مردم میبد، از جمله برگ های نادر کتاب قطور انقلاب است.»

خلف صالح پدر
اگر چه رحلت آیت الله اعرافی داغ سنگینی بر دل های مردم گذاشت اما انتخاب فرزند فرهیخته ایشان به امامت جمعه میبد، مرهمی بود که دل های مردم میبد را تا حدودی تسکین بخشید. آیت الله حاج شیخ علیرضا اعرافی نیز همچون پدر بزرگوار خود، به در جات بالای علم و تعهد دست یافته و به واسطه شایستگی و توانممدی های برجسته علمی و شخصیتی مورد عنایت مقام معظم رهبری و برجستگان نظام قرار دارد؛ به گونه ای که در حال حاضر مسؤولیت های تعیین کننده ای از سوی شخص رهبر انقلاب بر عهده وی قرار دارد؛ مسؤولیت هایی همچون عضویت در مهم ترین نهاد فرهنگی کشور، ریاست جامعه المصطفی العالمیه برای تربیت عالمان دینی از کشورهای گوناگون، و ... .

وظیفه سنگین رسانه ها

سوگمندانه باید به این واقعیت تلخ اذعان کرد که بسیاری از نسل جوان استان از ابعاد شخصیتی برجستگان استان اطلاع کافی ندارند و این خلأ می‌تواند با تلاش بدخواهان با الگوهایی انحرافی اشباع شود. از این رو شایسته است رسانه های استان به ویژه صدا و سیما با تهیه ویژه برنامه هایی جذاب و آموزنده بر اساس اصول کارآمد القاء پیام،نسل جوان جامعه را بیش از پیش با این گنجینه های علمی و معنوی استان آشنا سازند و بدین وسیله گام مهمی به منظور استحکام شخصیت آینده سازان استان در برابر شبهات بدخواهان و القاءات دشمنان بردارند.(گزارش از: م.علوی شورکی)




summary-address :
Your Rating
Average (1 Vote)
The average rating is 4.0 stars out of 5.