ID : 29394087
ماه رمضان و توبه جوان ابرکوهی از گذشته تاریک خود؛

نماز و مسجد مرا از سال ها خلاف و زندان نجات داد/ از مردم می خواهم مرا باور کنند و به من فرصت بدهند


جوانی ابرکوهی با سابقه طولانی در راه انجام کارهای ناشایست و عمر 9 ساله در حبس، با حمایت های دوستانش، گذشته تاریک خود را رها می کند و با خواندن نماز و روزه گرفتن، با خدا انس می گیرد و تلاش می کند گذشته خود را جبران کند.

یزد رسا ؛ قهرمان ماجرای امروز ما، محمدرضا ( رجب) کارگر است؛ که نزدیک به 18 سال یکی از خلافکاراترین افراد این شهر بود، که بسیاری از مردم از دیدنش وحشت می کردند و اما امروز انسانی است مومن و با خدا که گام در مسیر روشنی گذاشته است.

محمدرصا تلاش می کند تمام گذشته تاریک خود را جبران کند و فرصت های از دست رفته را باز یابد و خدا را همیشه پیش روی خود ببیند.

سرو ابرکوه، گفتگویی با وی ترتیب داده است که به گفته خودش، سرگذشت و تجربه های تلخ زندگیش را بازگو کند تا شاید کسانی که مانند گذشته های او هستند، بشنوند و بدانند که درهای توبه همیشه باز است و خداوند هیچ بنده ای را از درگاهش دست خالی بر نمی گرداند.

 

 

زورگیری و چاقو کشی کمبودهایم را جبران می کرد
محمدرضا کارگر که متولد فروردین 1361 است، اظهار کرد: اولایل که به مدرسه می رفتم تا کلاس پنجم درس خوان بودم، اما در دوره راهنمایی با دوستان نا اهل آشنا شدم و دیگر نه درس می خواندم و نه کار خوبی انجام می دادم. همیشه باعث آزار و اذیت پدر و مادر و اطرافیان بودم. بزرگتر که شدم از خدمت رفتن فرار می کردم و  همیشه به دنبال دعوا و درگیری بودم.

کارگر با اشاره به اینکه امروز با دهان روزه نمی توانم دروغ بگویم، ادامه داد: از 15 سالگی به یک انسان شرّ تبدیل شدم که همه سرگرمی و کارش زورگیری، دعوا، چاقو کشی، درگیری و زندان رفتن بود. مثلا هر وقت در جیبم پولی نبود، عصبی می شدم، جلوی کسانی که کوچکتر از خودم بودند را می گرفتم با تهدید از آنها پول می گرفتم.

از سال 80 پایم به زندان باز شد و 14 مرتبه به حبس محکوم شدم/ کمتر مورد توجه والدین بودم
وی با بیان اینکه هیچگاه سرقت و قاچاق مواد مخدر انجام ندادم، افزود: بخاطر خلاف هایی که انجام میدادم از سال 80 تا 93،  چهارده مرتبه دستگیر و به حبس و جزای نقدی محکوم شدم که در مجموع مدت 9 سال و نیم از عمرم در داخل زندان گذشت. حدود 17 سال از عمر 35 ساله من به همین طریق گذشت؛ نصیحت های فراوان اطرافیان در من اثر گذار نبود، و همیشه احساس می کردم نیازها، کمبودها و ضعف اعصاب من با خلاف جبران می شود.

کارگر ریشه کشیده شدنش به راه خلاف را ابتدا دوستان نااهل و فاصله گرفتن از درس و تحصیل دانست و گفت: من سه برادر داشتم که همگی کارمند هستند و هیچگاه موجب آزار دیگران نبودند، اما من به علت درست نخواندن و رفتارهایی که داشتم، کمتر مورد توجه والدین و اطرافیان بودم.

بعد از آخرین حبس معجزه ای در زندگیم رخ داد
محمد رضا اذعان کرد: آخرین محکومیت کیفری من مربوط به سال 94 بود که عید همان سال به خانه برگشتم و بیشتر از 6 ماه به همان کارهای سابق ادامه دادم، تا اینکه یکی از دوستان دلسوز که به تعبیر من مانند فرشته نجات است از راه رسید و به خواست خدا، معجزه ای در زندگی من رخ داد. برخلاف همه کسانی که با توپ و تشر مرا نصیحت می کردند، به زبان خودم با من حرف زد و باعث شد من منقلب شوم.

وی تأکید کرد: من خودم تصمیم نگرفتم که به زندگی برگردم، این خدا بود که معجزه کرد. این دوست فقط به من گفت «یک ماه به خدا وصل شو، نماز و قرآن بخوان و اگر به آرامش و آنچه که می خواهی نرسیدی، هر کاری بگویی من انجام می دهم»؛ من این کار را کردم یعنی فقط به مسجد می رفتم و نماز می خواندم و امروز خدا را شاهد می گیرم که هر آنچه می خواستم بدست آوردم. در خانه دیگر بداخلاق نبود، با مردم رفتار خوبی داشتم و هر بار عصبی می شدم فقط دو رکعت نماز می خواندم.

اوایل کسی توبه ام را باور نمی کرد و مورد تمسخر قرار می گرفتم
این جوانان توبه کار اضافه کرد: اوایل مورد تمسخر دوستان و اطرافیان قرار می گرفتم و کسی مرا درک نمی کرد، هیچ کسی باور نمی کرد کسی که 17 سال نه نماز خوانده و نه روزه گرفته، به مسجد می رود و قرآن می خواند. وقتی از مقابل دوستانم رد می شدم و به مسجد می رفتم آنها با این جملات مرا بدرقه می کردند: " تو حاج آقا شدی؟ این کارها برای تو زشت است!  تو روزی برای خودت نوچه داشتی! معلوم نیست چه نقشه و نیتی داری که به مسجد میروی" و من به آنان حق می دادم که نتوانند محمدرضای جدید را باور کنند.

ماه رمضان سال گذشته برای اولین بار روزه گرفتم/ نهج البلاغه و قرآن می خوانم
کارگر از اولین تجربه روزه گرفتن خود و چشیدن طعم شیرین ماه رمضان، گفت: سال گذشته 19 روز روزه گرفتم و امسال هم اگر خدا بخواهد تمام روزه هایم را می گیرم. وقتی روزه می گرفتم احساس حُرّ را داشتم که خدا از او راضی است و خیلی دوستش دارد؛ فکر می کردم من که توبه کردم الان بهترین بنده خدا هستم و خدا من را بیشتر از بقیه دوست دارد.

وی یادآور شد: این روزها سعی می کنم با دوستان سابق ارتباط نداشته باشم و اگر ارتباطی دارم در راستای نصیحت کردن آنها باشد، چرا که تا کنون سه نفر از دوستانم را هم به سمت خودم کشیدم و آنها هم نماز می خوانند و دیگر سمت خلاف نمی روند. به کتاب های اقلیم شناسی و زمین شناسی علاقه دارم، ضمن اینکه کتابهای مذهبی مثل نهج البلاغه، معنای قرآن، کتابهایی با موضوعات برزخ و آخرت را مطالعه می کنم.

از کسانی که آزارشان دادم حلالیت می طلبم
محمدرضا بیان کرد: من روزی از مردم باج گیری می کردم ولی امروز تا جایی که در توانم باشد به دیگران کمک می کنم و سعی کردم از کسانی که آزارشان دادم، حلالیت بطلبم؛ بعضی از آنها اول از ترس می گفتند که حلالت کردیم اما چون متوجه می شدم، از آنها می خواستم که قلباً اشتباهات مرا ببخشند یا اینکه از راه قانونی اقدام کنند و مطالبه خسارت کنند. اما وقتی متوجه تغییر جدی من شدند به شرطی که رفتارهای گذشته را تکرار نکنم، مرا عفو می کردند.

کارگر افزود: من می بایست حدود 15 میلیون تومان جزای نقدی بخاطر خلاف هایی که در طول 17 سال مرتکب شده بودم پرداخت می کردم که بعضا بخاطر نداشتن پول، به ازای هر 30 هزار تومان یک روز حبس می کشیدم. از آن مبلغ هنوز 5 میلیون تومان باقیمانده است اما من حاضر نیستم باز هم حبس بدل از جزای نقدی را تجربه کنم و به محیط زندان برگردم. لذا تلاش می کنم هر طور شده کار کنم و بدهی هایم را بپردازم.

در حال حاضر تنها دغدغه ذهنی من، بدهی هایم است
وی اذعان کرد: اکنون انتظار دارم مردم تغییر و توبه کردن مرا باور کنند و فرصتی دهند تا همه گذشته را جبران کنم. تنها درگیری ذهنی امروز من بدهی هایی است که به مردم دارم ولی به برکت این ماه رمضان و با حمایت همان دوستی که چراغ زندگیم را روشن کرد، ماشینی دارم که با آن کار می کنم و تنها انتظارم این است که آنها باور کنند من نمی خواهم پولشان را ندهم. فقط کمی زمان می خواهم؛ همان طور که خداوند به من فرصت دوباره زندگی کردن داد، آنها هم فرصت بدهند.

باید جوانان را فهمید و مشکلاتشان را درک کرد
محمدرضا در توصیه به کسانی که وضعیت گذشته او را دارند، گفت: فقط یک ماه نماز  و قرآن بخوانند و به نیازمندان کمک کنند، مطمئن باشند که تغییرات زیادی را می بینند. اگر با جوانان درست صحبت کنند و مشکلاتشان را بفهمند، مطمئنا 70 درصد از آنها از خلاف دست می کشند، زیرا اکثر آنها درست فهمیده نمی شوند و کسی درکشان نمی کند. من نمی توانم همه تجربیاتم را به زبان بیاورم اما جوانان بدانند هر چه بیشتر در این باتلاق دست و پا بزنند، بیشتر فرو می روند.

وی در خاتمه برای جوانان و تمامی نیکوکاران اینچنین دعا کرد:
امیدوارم دوستی که من را نجات داد و تمام کسانی که مثل او هستند، خِیرِ دنیا و آخرت نصیبشان شود و همچنین تمام کسانی که به راه خلاف کشیده شده اند، از این راه برگردند و یک زندگی سالم را بسازند.

و اما کسانی که جوان قصه ما را از سال ها قبل می شناسند و به خوبی شاهد تغییر و تحولات شخصیتی و رفتاری او بوده و هستند، مخاطب خبرنگار سرو ابرکوه قرار گرفته و از گذشته و حال محمدرضا کارگر می گویند:

 

 

محمدرضا در مسجد سجده های طولانی دارد/ مسجد بهترین جایگاه برای رسیدن به اهداف زندگی
محسن چاکرالحسینی خادم مسجد جامع ابرکوه اظهار کرد: حدود 30 سال با خانواده کارگر همسایه بودیم و می دیدیم که محمدرضا اهل دعوا، درگیری و کارهای خلاف است به طوری که بسیاری از جوانان دیگر از او می ترسیدند. اما حدود 2 سال است که به مسجد می آید، اهل عبادت شده است حتی سجده های طولانی دارد و کاملا مشخص است که بسیار تغییر کرده.

چاکرالحسینی تصریح کرد: اولایل خیلی ها او را مسخره می کردند و می گفتند که همه اینها بازی و از روی ظاهر است؛ اما وقتی حضورش در مسجد مستمر شد و رفتارش با مردم عوض شد، همه فهمیدند که او انسان دیگری شده و دیگر سمت خلاف نمی رود.

وی خاطرنشان کرد: اول خداوند باید به جوانان امثال محمدرضا عنایت کند و بعد نماز وسیله ای بسیار تأثیر گذار است. من افراد دیگری مانند این جوان را می شناسم که به واسطه نماز جماعت و حضور در مسجد زندگیشان تغییر کرده است. لذا والدین باید از بچگی فرزندان خود را با مسجد آشنا کنند و بعد خود افراد باور داشته باشند که مسجد بهترین جایگاه برای رسیدن به اهداف زندگی است.

 

 

وقتی جوانی بیکار باشد به هر راهی کشیده می شود
در ادامه ابراهیم برزگرزاده که حدود 60 سال است با خانواده محمد رضا همسایه دیوار به دیوار هستند، گفت: این جوان قبلا خیلی سر و صدا داشت و اهل دعوا بود، اما خیلی وقت است که سرش به کار خودش است. یک ماشین برایش خریده اند که با آن کار می کند و دیگر کسی نشنیده که او دعوا یا درگیری داشته باشد.

برزگرزاده یادآور شد: محمد رضا قبلا هم بخاطر ارتباط با دوستان نا باب و اینکه شغل درست و حسابی نداشت، خلاف می کرد. وقتی جوان بیکار باشد ممکن است به هر راهی کشیده شود ولی اگر کار و زندگی داشته باشند دیگر فرصت انجام کارهای دیگر را ندارند.

 

 

روزی یک طرف همه درگیری های ابرکوه بود/ محمدرضا امروز اهل عبادت است و برای پیدا کردن نان حلال کار می کند
در خاتمه هم حسن آقایی یکی از هیئت امناء مسجد جامع ابرکوه که در گذشته شاهد نحوه زندگی و امروز شاهد تحولات عمیق این جوان بوده است، بیان کرد: قبلا هر خلافی که در ابرکوه اتفاق می افتاد یک طرف قضیه محمدرضا بود و روزی نبود که پایش به دادگاه باز نشود، اما امروز می بینیم که بسیار جوان مودب، سر به زیر و اهل عبادت شده است و مانند سایر مردم به دنبال پیدا کردن نان حلال است.

آقایی تصریح کرد: از روزی که محمدرضا پایش به مسجد باز شده و  نماز جماعت می خواند به نظر من یکی از بندگان مومن و خالص خدا شده به طوری که بین دو نماز با خدا حرف می زند و اشک می ریزد؛ حال امروز او در کمتر جوانی دیده می شود. به همین خاطر اگر امروز کسی بخواهد به ناحق چیزی به او نسبت دهد که باعث ناراحتیش شود، من شخصاً از او دفاع خواهم کرد.

باید برای جوانان موقعیت شغلی و مقدمات ازدواج فراهم شود
وی با بیان اینکه ماه رمضان، ماه خودسازی است، تأکید کرد: جوانان باید در مساجد حاضر شوند و بزرگترها از این حضور استقبال کنند و برخورد خوبی با آنان داشته باشند تا خدایی نکرده موجبات ناامیدی جوانان فراهم نشود. همچنین یکی از معضلاتی که جوانان را به بی راهه می کشد، نداشتن شغل است، لذا متولیان امر باید موقعیت شغلی و خانواده ها نیز مقدمات ازدواج را برای فرزندن خود فراهم کنند تا جامعه دیگر شاهد اتفاقات ناگوار نباشد.

انتهای پیام/م.ف

 




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.