وضعیت بحرانی ایران از نظر نرخ رشد جمعیت/ 20 سال از فرصت پنجره طلایی جمعیت را از دست دادهایم/ نقش مؤثر مسائل اقتصادی در کاهش رشد جمعیت
به گزارش یزدرسا، کاهش رشد جمعیت و زاد و ولد و تبدیل ایران به کشوری با جمعیت سالخورده در چند سال آینده، به یکی از دغدغههای اصلی و جدی دلسوزان ایران تبدیل شده است. کارشناسان میگویند در صورت پیشروی روند کاهش جمعیت کشور، ایران در سال ۱۴۳۰ پیرترین کشور منطقه خواهد بود.
بیشترین کاهش باروری در سه دهه گذشته که کاهش ۷۰ درصدی باروری را شامل میشود، در ایران به وقوع پیوسته است. این میزان یکی از سریعترین و چشمگیرترین آمارهای کاهش نرخ باروری در تاریخ بشریت بوده است.
در همین ارتباط میزگردی با حضور دکتر محمدحسین رحیمینسب کارشناس و فعال اجتماعی و دکتر عباس علویراد، عضو انجمن اقتصاددانان ایران برگزار شد. مشروح این گفتگو در ادامه از نظرتان میگذرد:
رکوردشکنی ایران در جهان از نظر کاهش رشد جمعیت
رحیمینسب: در بحث جمعیت چند سالی است که هشدارهای جدی از سوی رهبر انقلاب داده میشود اما چون ترتیب اثری داده نشد، ما حالا گرفتار وضعیت بحرانی هستیم. در سال 98 ما رشد زیر یک را تجربه کردیم که این در تاریخ کشور که حتما بیسابقه است و در تاریخ جهان هم بنا بر مستنداتی که داریم رکوردشکنی است.
اگر رشد جمعیت 2.1 باشد جمعیت ثابت میماند، ما در اوایل دهه 60 رشد جمعیت حدود 3.9 داشتیم. آن زمان عدهای گفتند با این رشد جمعیت انفجار جمعیت خواهیم داشت و تصمیم بر کنترل و کاهش جمعیت شد.
بر همین اساس کسانی که آن زمان تصمیمگیر بودند به این نتیجه رسیدند که رشد جمعیت باید کنترل شود در حالی که واقعیت این بود که چون سیر رشد جمعیت در جهان بنا بر دلایلی مانند مدرنتیه شدن خودش افول داشت لذا حتی کسانی همان زمان هم میگفتند نیازی به عملیات اینچنین شدیدی برای کنترل جمعیت نیست و خودش کم کم این اتفاق میافتاد؛ چرا که سبک زندگی و مدرنتیه در جهان نشان داده که خودبخود کاهش رشد جمعیت اتفاق میافتد، بهطوریکه خیلی از کشورهایی که وارد مدرنتیه شده بودند اولین چیزی که آنجا احساس میشد کاهش رشد جمعیت بود بدون اینکه هیچ تبلیغی شود.
به خاطر مسائل اقتصادی، بیحوصلگی افراد، تغییر نگرشهایی که در جامعه نسبت به قبل به وجود میآمد خودبخود فضا به سمت کاهش رشد جمعیت منتهی میشد. مثلا در گذشته تعداد فرزندان خانواده نیروی کارش بودند و هرچه فرزند بیشتری داشت عملیات کاری موفقیتتری داشت چرا که بار هر خانواده بر روی دوش خودش بود اما به مرور این وضعیت تغییر کرد.
به هر حال کسانی که آن زمان تأثیرگذار بودند پای کار آمدند و چنین چیزی اتفاق افتاد؛ این در حالی است که برخیها هم میگویند از همان جا این یک توطئهای بود و ما مدیریت شدیم به این سمت و سو که این کار را انجام دهیم.
شیر را باز کردیم اما یادمان رفت آن را ببندیم
اما اتفاق دیگری که افتاد این بود که مهار این کار را رها کردیم، این طرح در یک بازه پنج، شش ساله تعریف شده بود و قرار بود که سال 70 این طرح را متوقف کنند، اما به قول رهبر معظم انقلاب یادمان رفت شیر را ببندیم و این مشکل ادامه پیدا کرد و این فاجعه رخ داد.
از آن زمان هم بزرگان علمی، حوزوی و دانشگاهی آمدند گفتند و احساس خطر کردند اما کسی توجهی نکرد تا اینکه رهبر معظم انقلاب نسبت به این مسئله هشدار دادند و به جای کسان دیگری که باید بخاطر این مسئله عذرخواهی میکردند، ایشان آمدند و عذرخواهی کردند برای اینکه اهمیت مطلب برای مردم جا بیفتد.
از آن زمان به بعد قرار شد ما سیاستهای پیشگیرانه و کنترل جمعیت را برداریم اما از همان زمان هم ما عملیات جدی برای رفع موانع تولید مثل نداشتیم. کما اینکه همین الان هم هنوز تکلیف بچه چهارم از نظر بیمه و حق اولاد در فیش حقوقی و امثالهم مشخص نیست در حالی که 10 سال از هشدارهای رهبر انقلاب گذشته است.
بهت سازمان بهداشت جهانی از سرعت کاهش رشد جمعیت ایران!
دانشگاه علوم پزشکی و وزارت بهداشت که در این زمینه مسئولیت داشتند گزارش دادند که اقداماتشان تاثیرگذار بوده و گزارش نرخ 2.7 را میدادند در قانون هم پیشبینی شده بود که مبنای کار نرخ 2.5 باشد اما سال گذشته آقای نمکی وزیر بهداشت نامهای به رهبر انقلاب نوشت و اعلام کرد گزارش نرخ 2.7 درست نبوده و آمار صحیح 1.7 است و از اینجا نگرانیها جدیتر شد.
از نطر اقتصادی، از نظر تولید و نیروی کار، از نظر اقتدار و امنیت کشور و خیلی از مسائل، وابستگی جدی به مسئله جمعیت و جوان بودن جمعیت کشور دارد و میبینیم کشورهایی که گرفتار پیری جمعیت شدند، حال مجبورند با امتیاز مهاجرپذیر شوند تا بتوانند قدری از نیروی کارشان را جبران کنند.
ما از رشد 3.9 از اوایل دهه 60 یک دفعه در سال 98 یعنی طی حدود 35 سال به زیر یک رسیدیم و این در تاریخ کاهش رشد جمعیت دنیا در هیچ کشوری سابقه ندارد تا جایی که حتی سازمان بهداشت جهانی هم از این وضعیت متعجب شد. به طوری که این فاصله یعنی از 3.9 به زیر 1 رسیدن را هیچ کشوری کمتر از 60 سال طی نکرده است اما ما 35 ساله رکورد زدیم.
نگاه تهدیدمحور به جمعیت طلایی در ایران
علویراد: جمعیت به لحاظ اقتصادی هم میتواند یک فرصت باشد و هم میتواند تهدید باشد بستگی دارد این جمعیت را که در سنین مختلف قرار میگیرند چگونه در فرایند مسائل مختلف کشور مشارکت داده شوند.
در بحث جمعیت یکی از مسائلی که خیلی در مباحث اقتصادی مداخله میکند، موضوع بازار کار است؛ آنجایی که ما تعریف میکنیم نیروی کار کشور یعنی کسانی که در سن کار هستند که در کشور ما از سن 15 تا 64 سال افراد در سن کار محسوب میشوند.
در مباحث توسعه بحثی داریم با عنوان فاز پنجره طلایی جمعیت که این بحث میگوید یک کشور از آن نیروی کاری که در سن کار قرار میگیرند در کدام مقطع تاریخی این نسبت به کل جمعیت به بالاترین سطح میرسد و آیا آن کشور میتواند و توانسته از آن شادابی سنی جمعیتش در آن مقطع زمانی استفاده لازم را ببرد یا خیر.
نمونههای موفقی در دنیا هستند که از این فرصت استفاده کردهاند، به عنوان مثال کشور ژاپن که الان جمعیتی پیر دارد، در دهه 90 میلادی که آن شکوفایی اقتصادی را رقم زدند فاز پنجره طلایی جمعیتشان را به نحو احسن مدیریت کردند، الان ما ژاپنیها را به عنوان یک کشور پیر میشناسیم اما آن موج جمعیتی در آن سن اثر خودش را گذاشت و سرمایه را ایجاد کرد.
متأسفانه در کشور ما به این جمعیت نگاه تهدیدمحور شده است؛ مثلا میبینیم که همواره روی دهه شصتیها بحث بوده است، یک بار بحث کار یک بار بحث مسکن یک بار ازدواج و الان هم میگویند این نسل هستند که بیشترین فشار را روی فرسودگی جمعیت می آورند.
به عبارتی ما جهش جمیعتی داشتیم اما بیشتر از اینکه از این فرصت استفاده کنیم مدام در پی سرکوب آنها بودهایم و الان در کشور شهره شدهاند و حتی شاهد بودیم که چندی قبل یکی از مقامات ارشد اجرایی کشور اعلام کرد که این دهه شصتیها هر جا بودهاند مشکل ایجاد کردهاند!
20 سال از فرصت پنجره طلایی جمعیت را از دست دادهایم
کشور ما از سال 1380 وارد فاز پنجره جمعیتی شده است. اگر درباره فاز پنجره جمیعیت بخواهم بیشتر توضیح بدهم: یک مقطع 100 ساله را در نظر میگیرند میبینند که سهم جمعیت 15 تا 64 سال (سن کار) نسبت به تمام گروههای جمعیت در کدام مقطع تاریخی آن کشور بالاتر است، نسبت گروه 15 تا 64 سال وقتی نسبت به آن کل جمعیت بالاتر باشد ما به آن مقطع تاریخی میگوییم که کشور وارد فاز پنجره طلایی جمعیت شده است.
در کشور ما از سال 1380 این نسبت بالای 60 درصد میشود یعنی سهم گروه 15 تا 64 سال که در سن کار هستند و بر اساس پیشبینیهای جمعیتی داخلی و سازمان ملل متحد کشور ما از سال 1430 به بعد آرام آرام از فاز پنچره طلایی جمعیت خارج میشود. یعنی از سال 1380 تا 1430 حدود 50 سال ما در این فاز پنجره طلایی جمعیت بوده و هستیم که به نظر میرسد 20 سالش را از دست دادهایم.
به این جهت میگویم در این 20 سال فرصت را از دست دادیم چرا که ما در این سالها همواره نرخ بیکاری بالایی داشتهایم یعنی نتوانستیم فرصت ایجاد شغل و بکارگیری اینها در فرایندهای مختلف توسعه کشور استفاده کنیم نه تنها فرصت نبودهاند بلکه خودمان با کمکاریها و اشتباهاتی که داشتیم اینها را به تهدید تبدیل کردیم.
الان نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی ما تقریبا دو برابر نرخ بیکاری معمول کشور است. یا مثلا نرخ بیکاری در جوانان از نرخ بیکاری کلی کشور بیشتر است که این نشان میدهد علیرغم اینکه این 20 سال یک فرصت بوده، نرخ بیکاری ما معمولا دو رقمی بوده و نرخ بیکاری در هر دولتی بالا بوده است.
با خروج فرصت طلایی از کشور سهم بالایی از گروه سنی را شاهد خواهیم بود که دیگر در سن کار نیستند و خدماتی را از ما میخواهند که زیرساختهایش هم آماده نیست. اگر همین الان جهت رفع مشکل اقدام شود و سال آینده نرخ رشد جمیعتی شروع به افزایش کند بخاطر ذات و ماهیت رشد جمعیت ما یک دوره پیری جمعیت را خواهیم دید.
نسبت ازدواج به طلاق در استان یزد در سال 1390، 10 به 1 بوده است این آمار در سال 97 به 10 به 3 رسیده است که این نشان میدهد که ما از فرصت جمعیت استفاده نکردهایم. به عنوان مثال الان 7 سال دولتی سرکار است که تازه در سال پایانیاش یادش افتاده که برای مسکن هیچ کار نکرده است، دولتی که مسکن مهر را متوقف کرد اما هیچ چیز بجایش نگذاشته است.
16 میلیون نفر در ایران در سن ازدواج هستند
رحیمینسب: در حال حاضر 16 میلیون نفر پشت خط ازدواج هستند و در استان یزد بالغ بر 140 هزار نفر پشت خط ازدواج هستند آن هم در بازه سنی 22 تا 37 سال که این مسئله تبعات زیادی به دنبال دارد.
اگر بلوغ را 15 سال و میانگین ازدواج را 25 سال حساب کنیم، برای دسترسی شرعی و قانونی به جنس مخالف، حداقل 10 سال طول می کشد. خب در این مدت 10 سال برای افراد خیلی از مشکلات به وجود میآید.
در شرایطی که برنامه حساب شده ای برای جوانان در این زمینه وجود ندارد اما دشمن از این شرایط دارد به شدت استفاده میکند و برای انحراف جوانان ما برنامهریزی میکند.
ما از فرصت جمعیت استفاده نکردیم و آن را سوزاندیم؛ این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در حدود 10 سال اخیر مکرر و بارها درباره وضعیت جمعیت هشدار دادهاند، یکی از موارد آن 14 خرداد امسال بود که ایشان گفتند پیری جمعیت ایران خبر خیلی دهشتناکی است. یعنی ایشان در رسانه ملی و به طور علنی از واژه دهشتناک برای وضعیت کنونی جمعیت کشور استفاده کردند.
طی 10 سال آینده 20 درصد جمعیت کشور بالای 65 ساله خواهند بود
علویراد: تمام برآوردهای جمیعتی نشان میدهد که ما در 10 سال آینده بین 15 تا 20 درصد جمعیت کشورمان در گروه سنی 65 سال به بالا خواهند بود که این نسبت خیلی بالا است و این اتفاق هم میافتد.
با توجه به اینکه نتیجه مسائل جمعیتی در میانمدت دیده میشود لذا همین الان اگر اصلاح صورت بگیرد نتیجه آن 15 تا 20 سال بعد مشخص میشود. لذا ما باید زیرساختها را برای جمعیتی که چند سال دیگر سالخورده میشوند آماده کنیم، چرا که در حال حاضر زیرساخت مناسبی برای کهنسالان وجود ندارد. افزون بر این باید کاری فرهنگی هم انجام بشود تا موج اول جمعیت سالخورده که میآید را جامعه بپذیرد.
دهه 90 یکی از تاریکترین دههای اقتصادی کشور
ما اگر دهه 90 را بررسی کنیم به نظر من یکی از تاریکترین دههای اقتصادی کشور به لحاظ شاخصهای کلان اقتصادی محسوب میشود و متأسفانه دولتها هم تحریمها را بهانه کمکاری و ضعفشان کردند، در حالی که رهبر انقلاب فرمودند هیچ کس منکر اثرات منفی تحریمها نیست اما مشکلات ما مشکلات داخلی است و این گفته ایشان حرف بسیار دقیقی است.
در دهه 90 چند اتفاق خیلی تاریک افتاد: یکی اینکه نرخ رشد سرمایهگذاری داخلی کشور به شدت سقوط کرد، همچنین رشد اقتصادی نیز سقوط کرد که این دوتا نبض اقتصاد است و وقتی این دو خوب کار نکند مشکلات عدیدهای به دنبال دارد و ما در دهه 90 این دو فرصت را از دست دادیم. در دهه 90 سرانه مصرف، درآمد سرانه پایین آمده است، همچنین از سال 1392 به این طرف فاصله طبقاتی مدام بیشتر شد.
لذا دهه 90 یک دهه خاص در اقتصاد ایران است یعنی همهاش فرصتسوزی شده و پیامد این موضوع این شده است که این مسائل روی ازدواج و فرزندآوری نیز تأثیر گذاشته است.
اما رهبر معظم انقلاب نسخه را ارائه دادهاند که آن هم تولید است، ایشان سال 98 را رونق تولید و سال 99 را جهش تولید نامگذاری کردند. اگر تولید اتفاق بیفتد مسئله اشتغال و درآمد سرانه هم بهبود پیدا میکند.
یکی از بخشهایی که میتواند در تولید تعیینکننده باشد بخش مسکن است؛ مسکن ویژگی خاصی دارد که اگر در آن رونق ایجاد شد تعداد زیادی صنایع بالادستی و پاییندستی آن هم فعال میشود. اما وزیر قبلی دولت روحانی با مسکن چه کرد؟ تازه الان سال آخر دولت یادشان افتاده که مسکن ملی!
با تولید بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد
اگر ما همانطور که رهبر انقلاب تأکید دارند به مسئله تولید بپردازیم و رشد اقتصادی کشور را به روند بلندمدتش بازگردانیم (متوسط رشد اقتصادی ایران در 30 سال گذشته 3.9 درصد بوده است) بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد البته مهم است که رشد اقتصادی نوسان نداشته و ثبات داشته باشد.
در سال 96 نرخ باروری استان یزد 2.6 بوده است که این نرخ به 2 رسیده است که هیج استانی این میزان افت نداشته است. برای بازگشت به رشد متعادل جمعیت و امید برای نسل جوان باید تولید را در کشور ارتقا دهیم و من معتقدم این تولید بسیاری از مشکلات ما را حل خواهد کرد.
اگر تولید باشد و رشد اقتصادی با ثبات و پایدار داشته باشیم با یکسری کارهای فرهنگی و بازنگری در برخی سیاستها می توان مشکل را حل کرد. لذا من معتقدم بخش عمده مسئله جمعیت اقتصادی است.
در واقع اگر تولید و رشد اقتصادی در یک روند 3 الی 4 ساله ادامه داشته باشد بدون تردیدی بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد چون رشد اقتصادی تضمین کننده بسیاری از نیازهای کشور خواهد بود.
نقش تعیینکننده مسائل اقتصادی در کاهش رشد جمعیت
رحیمینسب: مسائل اقتصادی در زمینه جمعیت و کاهش رشد جمعیت نقش اساسی دارد، به عنوان مثال تأخیر در ازدواج مسئلهای است که قدرت فرزندآوری را کاهش میدهد.
موضوعات اقتصادی، عدم ثبات اقتصاد خانواده و تأمین منابع خانواده یکی از مشکلاتی است که درصد اختلافات خانوادگی را بالا میبرد. خانوادهای که قرار بوده 3 تا فرزند به دنیا بیاورد با یک فرزند جدا شدهاند آن هم بخاطر مسائل اقتصادی. لذا مسائل اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم در بحث کاهش ازدواج و کاهش فرزندآوری نقش دارد.
ما یک سطحی از فرزندآوری را در هر شرایطی از یک خانواده انتظار داریم مثلا دو الی سه فرزند را هر خانوادهای تقریبا دوست دارد داشته باشد. لذا سطحی از فرزندآوری را چه وضع اقتصادی خانواده خوب باشد چه بد باشد انتظار میرود داشته باشد. اما اگر وضعمان بد باشد ممکن است که تعداد فرزند از این هم کمتر باشد هم تأخیرها در ازدواج و هم نگرانیها از مسائل اقتصادی موجب میشود که فرزندآوری از این هم کمتر باشد. این در حالی است که اگر وضع اقتصادی جامعه خوب باشد راحتتر میتوان فرزندآوری را تبلیغ کرد و بهانهای نمیتوان آورد.
اما اینکه چه باید کرد؟ تجربههایی وجود دارد مثلا برخی از کشورهای دیگر از جمله کشورهای رقیب ما مانند آمریکا اقداماتی در این خصوص انجام دادهاند، مثلا مشوقهایی برای فرزندآوری گذاشتهاند که این میتواند تأثیرگذار باشد. مثلا در زمینه همین وام ازدواج میتوان اصلاحاتی انجام داد تا منجر به رغبت بیشتر برای ازدواج شود.
رسالت مهم رسانهها برای تبیین وضعیت امروز جمعیتی کشور
برای حل مسئله جمعیت نیاز به یکسری برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلند مدت هستیم و مسائل اقتصادی میتواند هم در برنامههای کوتاهمدت و هم میانمدت و هم بلندمدت دخیل و مؤثر باشد.
رشد جمعیت زیر یک فاجعه است. لذا یکی از اقدامات این است که باید جمعیتهایی که دلسوزی بیشتری نسبت به کشور دارند را اقناع کرد و واقعیتها را برای آنها تبیین کرد تا وارد مسئله شوند. فردی که حاضر است برای جهاد به سوریه برود باید او را روشن کرد که الان در وضعیت جهاد جمعیتی قرار داریم.
برنامههای میان مدت این است که باید فرهنگسازی کنیم، برنامههای بلندمدت هم شامل برخی برنامهریزیهای اصلی اقتصادی است. یکی از بهترین راهها تبیین از طریق رسانهها آن هم بصورت مداوم است و باید گفت رسانه در این بحث رسالت عظیمی دارد. یکی دیگر از اقدامات نیز به میدان آمدن NGOها و سازمانهای مردمنهاد است.
افزایش بیماری و مرگ ومیر یکی از عوامل کاهش جمعیت
البته باید توجه داشته باشیم که برای افزایش جمعیت دو کار باید بشود یکی ورودی را زیاد کنیم یعنی زاد و ولد و فرزندآوری زیاد شود و دوم خروجیها را کم کنیم. در واقع یکی از مشکلاتی که در بحث جمعیت داریم افزایش خروجیها است یعنی آمار مرگ ومیر و بیماریها و اتلاف و کاهش عمر زیاد شده است در اینجا باید روی سلامت و تعذیه مردم و روی تفریحات سالم، ورزش و خواب سالم کار کنیم تا ماندگاری افراد بیشتر شود.
در اینجا هم باز مشکلات اقتصادی تأثیرگذاری است یعنی مشکلات اقتصادی علاوه بر اینکه موجب کاهش فرزندآوری میشود موجب افزایش بیماری و مرگ ومیر هم می شود.
برای افزایش ورودی جمعیت یکی از اقدامات مهم و تعیینکننده افزایش ازدواج است، الان 16 میلیون نفر پشت خط ازدواج هستند که باید به سمت ازدواج تشویقشان کرد و بستر را فراهم کرد. جلوگیری از تجرد قطعی، جلوگیری از طلاق، ایجاد انگیزه و تشویقها و حمایتهای لازم از جمله اقداماتی است که باید انجام شود. موضوع دیگر کمک به زوجهای نابارور که باید حمایت شوند چون هزینههای سنگینی دارد.
امروز شیعه در اوج اقتدار قرار دارد و نسلی از شیعه هستیم که خداوند نعمت را بر ما تمام کرده است لذا باید قدر بدانیم و در جهاد جمعیتی هم کوتاهی نکنیم. نسل گذشته ما پدران و مادران ما سختیهای فراوانی را تحمل کردند اما نسبت به فرزندآوری تأکید داشتند؛ الان که وضعیت با همه بدیهایش، به مراتب بهتر از گذشته است نباید در این زمینه کوتاهی کنیم.
25 درصد طلاقها در ایران در دو سال اول زندگی رخ میدهد
علویراد: در زمینه حمایت از زوجهای که برای باروری اقدام میکنند، متأسفانه نظام تامین اجتماعی در کشور ما شادابی لازم را برای این نوع حمایتها ندارد. افزون بر این مراکزی که این نوع خدمات را در کشور ارائه میدهند خیلی محدود هستند. همین مرکز درمان ناباروری و پژوهشکده علوم تولید مثل یزد از سراسر کشور و حتی از کشورهای خارجی مراجع دارد که این نشاندهنده این است که تعدد این مراکز در کشور زیاد نیست. یکی از راههایی که میتواند در درمان ناباروری مؤثر باشد گسترش مراکز اینچنینی است.
اما نکته مهم دیگری که باید توجه داشت این است که 25 درصد طلاقها در ایران در دو سال اول زندگی رخ میدهد و این چیزی است که ثبت رسمی شده یعنی آمار دقیق است.
لذا برای مبارزه با مسئله کاهش جمعیت یکی از راههای کوتاهمدت این است که کسانی که تازه ازدواج کردهاند را در چند سال اول مورد حمایت قرار دهیم و به نوعی حواسمان به آنها باشد. یعنی تشویق به ازدواج بسیار عالی است اما باید در ادامه هم حواسمان به زوج باشد، جوانی که تازه ازدواج کرده در یکی دو سال اول در معرض خطر است نباید او را رها کرد و از سوی دیگر باید به شغل پایدار فرد هم توجه داشته باشیم.
اینجا است که ظرفیتهای مردمی و سازمانهای مردمنهاد بسیار قابل اهمیت است و کشور ما در این زمینه ظرفیتهای بسیار خوبی دارد که در زمینه کرونا هم کشور ما ظرفیتهای مردمیاش را به رخ دنیا کشید. به هر حال نمیشود همه چیز را هم گردن دولت گذاشت و فقط از دولت انتظار داشت، دولت توان همه چیز را ندارد و در مواردی شاید ارداه اش را هم ندارد.
میتوان گفت اگر مسئله شغل پایدار با درآمد قابل قبول و بحث مسکن جوانان را حل کنیم با یکسری کارهای فرهنگی میتوان آب رفته را به جوی بازگرداند.
انتهای پیام/